۱۲ پاسخ

وقتی بچه نمی‌خواست چرا اقدام میکرد پع

راحت باش عزیزمم منم سر پسرم شوهرم تا آخر ماه اینقدر حرصم میداد و حرف می‌ زد الان جونش به جون پسرم وصله یه لحظه نبینه سکته می کنه

کلا شوهر من تو حاملگیم یبار دستش ب شکمم نخورد تکون میخورد بزور دستشو میزاشتم روشکمم دستشو اونور میکرد همش میگف حس ندارم ولی وقتی بدنیا اومد همچی عوض شد کلا ما زنا چون تووجودمونه حس میکنیم دوس داریم مردا ک تووجودشون نیس نمیبینن پ حسی ندارن ولی وقتی بیاد بغلشون عاشقش میشن

تو دعوا حلوا پخش نمیکنن ک دعواس دگ ادم عصبیه و حرصیه یچی میگ بگذر عزیزم مشکلت و نمیدونم چیه ولی خب کشش ندید توام بیخیال تر باش هورمونات بهم ریخته حساس ترم شدی ولی سعی کن ک بهترباشی

حالا تو عصبانیت چیزی گفته 🙃

شوهر منم میگفت زمان بهش بده
سر به سرش نزار توکلت بخدا

ما داریم زجه میزنیم خدا ی نینی بده بهمون اونوقت شوهرت ناشکری میکنه ت ناراحت نکن خودتو عزیزم اخرش خودش پشیمون ت میشه

اصلا یه مدت کاری نداشته باش تو حاملگی میگن زنا هورمونشون بهم میخوره اما برعکسه بخدا مردا بهم می‌ریزه ولش کن

حواست باشه سقط نکنی می تواند ازت شکایت کنه

برای اقدام به بارداری چی بخورم خوبه

لعنت ب این مردا کتوی دعوادهن چرتشون باز میشه و هر حرفی رو میزنن

وا چرا چه مشکلی

سوال های مرتبط

مامان مامان تمشک🥺🤍 مامان مامان تمشک🥺🤍 هفته دهم بارداری