خیلی دلم گرفته منو همسرم پسرعمه دختر دایی هستیم امروز صبح پدر بزرگ مشترکمون برای دومین بار سکته کرد و کلا فلج شده حتی نمیتونه خوب حرف بزنِ همه پاشدن رفتن روستا ، شوهرمم تا فردا صبح شیفتِ بهش مرخصی نمیدن من تک و تنها تو خونه ام از صبح کارم شده گریه کردن ، حال روحیم خیلی خرابِ الانم نفهمیدم کیسه آبم پاره شده یا عذرخواهی میکنم ادرارم نشت کرده دارم دیوونه میشم

منم دم زایمانمه بابام حالش بده بیمارستانه 😭

منم توی بارداری پدرم سکته کرده و نمیتونه درست حرف بزنه ی ماه تمام خون گریه کردم الانم خوب نشده
درکت میکنم💔
فقط از خدا میخوام این همه استرس روی بچه م اثری نذاشته باشه

منم حالم خیلی بده وزن بچه رفته رو اعصابم

عزیزم میدونم چه غمی رو داری تحمل میکنی ولی به بچه فکر کن به اینکه تا اینجا اومدی و زحمت کشیدی اگه خدایی نکرده چیزیش بشه چی؟ اولویت بچته منم داییم چهل روز پیش فوت کرد از مشهد اومدم تا تهران آب دور بچم شد ۸ من عزا داری درستی نکردم براش گفتم بعد بچم وقت دارم الان بچم مهمتره یه موجود زنده که گناهی نداره وقتی اذیته نمیتونه گریه کنه حتی

زنگ بزن اورژانس زنان سوال کن

عزیزم بچه حرکت داره