❌شرط نامه بی مرز ❌پارت 73بلندی پرتاب شدم.. و چشمامو باز کردم... با صدای... اهو اهو گفتنای کسی که از کنارم میومد به خودم امدم... اب دهنمو قورت دادم و نگاهی به اتاق تاریک انداختم.... با بغض گفتم ــ هیراد.. صداش از کنارم میومد... ــ جانم عزیزم چیشده خواب بد دیدی... با ترس و لرزی که توی خواب بهم دست داده بود...گفتم ــ هیراد... بغلم گرفت سرمو گذاشت روی سینش... موهامو نوازش کرد... ــ جان هیراد اروم باش... با گریه دست هیراد رو سفت گرفتم... انگار میترسیدم از پیشم بره ــ فقط.. فقط بگو تنهام نمیزاری... ــ تنهات نمیزارم عزیزم... اروم باش... ــ نه قول بده... قول بده تنهام نزاری.. هیچ وقت... سرشو گذاشت روی سرم و گفت ــ قول میدم... حالا بخواب... چشمامو بستم و سرم همچنان روی سینش بود صدای ضربان قلبش برام لالایی بود... که خابم برد.......{... هیراد....} از زبان هیراد نوشته میشود***.....
خدایا این دختر داشت چه میکرد با دل من.... نگاهی به قرص صورتش انداختم انگار خدا تمام نقاشی های دنیا رو روی اهو کشیده بود... مژه های بلندش که مثل سایه بونی روی چشمای اهویی سیاه رنگش نقش بسته بود... نگاهم سر خورد سمت لباش... لبایی که طعم دیوونه کننده ای داشت... دستمو بردم سمت صورتش... نوازش میکردم پوست نرم و لطیفش رو... داشتم دیوونه میشدم... نگاهی بهش انداختم این همون دختری بود که همون روز اول... با نگاه پر از جرعتش کاراش.. دلمو برد... قلبمو لرزوند... این همون دختری بود که من توی رویا هام دنبالش میگشتم... حالا اون اینجاست کنار من... اما... اما... اما... این بود که ایا اونم منو میخواد... اونم همینجوری که من با عشق نگاش میکنم... با عشق میبوسمش... با هر حرکتی که میکنه این قلب اب میشه... کاش اونم بود...

تصویر
۶ پاسخ

عالی هستی

فوووووق العاده مینویسی عزیزم

عاااااالللللی بازم میزاری؟

ریحان جون اسم فیلمش چیه من از بازی هانده ارچل خوشم میاد
در ضمن رمانت عالیه

عزیزم اخ جون عاشقش شده

درخواستمو قبول کن عزیزم
نوشته هات عالی هستن ممنونم

مقالات مرتبط

سزارین دوم با جفت قدامی
سزارین دوم با جفت قدامی چگونه است؟
پیاده روی در دوران بارداری
پیاده روی در دوران بارداری و مزیت‌های آن
داروی تاخیری
تاثیر داروهای تاخیری بر روی اسپرم در زمان اقدام به بارداری
پس از شروع علائم زایمان چه کارهایی انجام بدیم؟
پس از شروع علائم زایمان چه کارهایی انجام بدیم؟

سوال های مرتبط

مامان نویسنده ام 🧿💎 مامان نویسنده ام 🧿💎 هفته ششم بارداری
❌شرط نامه بی مرز ❌پارت 79 قورت دادم... و همنجور خودمو به خواب زدم... که دوباره تخت بالا و پایین شد و هیراد دراز کشید کنارم... و از پشت سر چسبید بهم و دستشو انداخت دور کمرم.. ــ نکن لعنتی... لعنت بهت.. هیراد... که تو عاشق یکی دیگه هستی ولی بازم داری ازم سوءاستفاده میکنی... یک قطره اشک از چشمام چکید... روی بالشتم و تاصبح من خواب به چشمام نیومد... دستای هیراد که دورم بود رو میدیدم و اتیش میگرفتم... ولم کن لعنتی... صبح قبل از اینکه هیراد بلند بشه ازجام پاشدم... نگاهی به صورت قشنگش انداختم... کاش میشد مال من بودی عشقم... اشکام دوباره سرازیر شد... وسایلمو اروم بدون هیج سر و صدایی داخل چمدونم جا کردم و خودمم لباسی تنم کردم و همراه با چمدونم رفتم پایین... چمدون رو تحویل امانات دادم که وقتی بخواییم بریم.. بگیرم ازشون...رفتم تو لابی با دیدنشون که همه شون دور تا دور هم نشسته بودن و داشتن صبحونه میخوردن... حسرتی تویدلم کشیدم... که من هیچ وقت خانواده ای گرم و پرشوری نداشتم... که بشینم کنارشون صبحونه بخورم...... بغضمو قورت دادم و با لبخند مضحکی رفتم سمتشون... و سلامی بهشون دادم... با اکراه سری تکون دادن... سلام کردن هیچ کدومشون بلد نبودن... نشستم که خانجون که اون طرف نشسته بود گفت ــ هیراد کجاست؟... مگه نباید الان بیدار شده باشه... پیرزن فضول لبخندی بهش زدم و گفتم ــ به عرض تون برسونم که حموم هستن... ابرویی بالا انداخت و عصاشو به زمین کوبید... تو خاندان ما رسمه زن هیچ وقت قبل از مردش... از اتاقش نمیاد بیرون که سر سفره صبحانه حاضر بشه... همشون با سکوت سری تکون دادن... دستمو زیر میز مشت کردم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان تمشک مامان تمشک هفته پانزدهم بارداری
کیا مث من سن بارداری با پریودشون یکی بوده؟ معمولا دیدم که سونو قلب که میرن دوهفته کمتر از پریوده برا من همون بود🤔
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان جوجو💙💙 مامان جوجو💙💙 هفته هجدهم بارداری
الهی…

امروز، دلم رو به دست تو می‌سپارم
تو که آفریننده‌ی کوچک‌ترین سلول‌های این زندگیِ نازنینی
تو که شاهد تپش قلب کوچولویی هستی که در من رشد می‌کنه
تو که می‌دونی چقدر برای این مادر شدن صبر کردم…
الهی، آرامشم بده…
قلبم رو از ترس خالی کن، و از اطمینان پرش کن
نگذار نگرانی‌ها بزرگ‌تر از مهربونی‌ات بشن

پروردگارا،
این سونو، این انتظار، این دقیقه‌ها…
همه رو با نور خودت پر کن
پناه می‌برم به رحمتی که بی‌نهایت از هر چیزیه
و بچه‌ام رو به دستان گرم و نگاه مراقب تو می‌سپارم

آمین یا رب العالمین. مامانا با دلای مهربونتون برام دعا کنید
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق هفته هجدهم بارداری
سلام مامان های عزیز من چند روزی هست ک سرگیجه دارم ولی خب کم بود اما امروز صبح چشمام سیاهی رفت و هیچ جا رو ندیدم و غروب هم همین حالت بهم دست داد با این تفاوت که برتی چند ثانیه از حال رفتم آیا برای جنین خطری داره؟😔😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان عارفه مامان عارفه هفته بیست‌وچهارم بارداری
از تایمی که حرکت تو دلیتون رو حس کردی دیگه هرزو بود با اوایل با فاصله؟؟د
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان عشق دل مامان عشق دل هفته بیستم بارداری
خانما اهنگ خییییییلی شاد گرفتم نشسته داشتم قر میدادم ، گریم گرفت 😐😐😐😐😐 خسته شدم خدا یعنی افسردم ؟؟؟؟؟

هرچند قبلا هم اشکم در میومدا با کتاب خوندن اگه تیکه ی غمگین بود ، یا تیکه ی فیلم اگه ناراحت کننده بود ، الان ولی با آعنگ شاااااااااااد ؟ انگار دونفر شدم ینفرم که گریه میکنه ، یه نفرم که ب خودم میگه وااااا احمقییییی؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان بلوبری مامان بلوبری هفته نوزدهم بارداری
خانما من 13 هفتم
خیلی خاب میبینم
آیت الکرسی هم همراهم هست
دیشب مار کبرا از بالا بهش نگاه میکردم بزرگ بود انگار بالا پشت بوم بود
من ب آجیم میگفتم مراقب باش ازش
بعد دیدم یکی پشت سرمه با تمام وجود دویدم اونم دنبالم بود اصلا نمیدونستم چکار کنم انگار تو خیابون تنها بودم میخواستم ب ماشینا برسم فقط ولی خیلی دویدم و ترسیدم تو خواب
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سام مامان سام هفته پانزدهم بارداری
سلام خانما ببخشید این سوال رو میپرسم ولی من صبح رفتم دسشویی رنگ مدفوعم قهوه ای بود سرماخوردگی دارم زیاد خلط از گلوم قورت میدم ببخشید روی مدفوعم مخاط بود فکردم یکم قرمزه حالا نمی‌دونم من این فکرو کردم یا چون مدفوع قهوه‌ای بود اینجوری دیده میشد خیلی نگرانم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان عشق مامان عشق هفته بیست‌وششم بارداری
سلام خانمهای باردار عزیزم میخام یه راهنمایی بکنم عزیزانی که یبوست دارن واسیدمعده هم اذیتشون میکنه
من الان ماه پنجمم ازاول یبوست شدید داشتم وحالم بد بود
تنها چیزی که اب رو آتیش بود برام که حتی دلدردشدید میگرفتم خوبم میکرد
یکم عرق نعنا با آب وشکر قاطی کنید بخورید واقعا جوابه من از دکترزنانمم پرسیدم گفت مشکلی نداره فقط زیاده روی نکنید
واینکه یه شربت دیگه هم خوددکترم بهم داد اینم خیلی خوب بودعکسشوبراتون میزارم ...
درمورد ویارم که عزیزان ۸.۹هفته میان میبینم ماویارنداریم علائمی نداریم اصلانگران نباشیدمیادسراغتون که نمیدونید سر به کدوم بیایون بزارید من تازه بهترشدم میتونم یکم غذا بخورم اوایل دلم خوش بودویاری ندارم
خلاصه که میگذره ان شاالله که همگی سلامت باشم😍
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فنچ ممد🥑💝 مامان فنچ ممد🥑💝 هفته بیست‌وچهارم بارداری
مامان فدات بشه الهی کوچولوی من 🤩
این روزا که میگذره هی تو ذهنم روزایی رو مرور میکنم که در انتظار یه بی بی چک مثبت بودم فقط 🥲
روزایی که زل میزدم به یه خط منفی و اشک میریختم
روزایی که تمام لحظه هام استرس بود و دلشکستگی 😔
هنوزم باورم نشده که خدا این هدیه رو به من داده و من رو لایق این لحظه ها دونسته
این روزا انقدر زود میگذره که مثل یه خوابه با همه اذیت هاش و تهوع هاش و مشکلاتش 🤗
الان هروقت که سونو میرم هروقت میبینم حال بچه ام خوبه از ته دلم واسه همه اونایی که چشم انتظارن دعا میکنم
ایشالله به حق این روزای عزیز به زودی همتون این لحظه هارو تجربه کنید
ایشالله اونایی که نی نی دارن هم صحیح و سلامت بچه هاشونو بغل بگیرن 😇
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کیان💙🩵 مامان کیان💙🩵 هفته بیست‌وهفتم بارداری
سلام خانوما من قبلاخیلی از علایم بارداری رو داشتم تهوع و سردردم خیلی زیاد بود الان ۲هفتس که نه علایمی دارم نه تکون های بچه رو حس میکنم انگار اصلا باردار نیستم خیلی نگرانم به نظرتون این موضوعطبیعیه؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق هفته بیست‌ونهم بارداری
مامانا سه تا سوال دارم ممنونم راهنماییم کنید سوال اولم من دوشنبه قرار برم انومالی برای بچه بعد من چند روزی بعد از پنج ماه پیاده روی کردم جفتم پایین ولی ابعادش زیاده دکترم نگفت استراحت کن هیچی گفت همه چی خوبه بعد من از دیشب که پیاده روی کردم زیر شکم ناحییه رحم میشه اگه اشتباه نکنم درد میگیره ول میکنه حفیف زاه میرم درد میگیره عادیه بعد واژنم هم بعضی‌وقتا درد میگیر سوال بعدی‌اینه من از اول بارداریم موقع میواک زدن نخ دندون‌لثه هام خون میومد جورش شده بود که دهنم مزه خون میداد حتی با مسواک سوپر نرم نمیشد زد اما الان بهتر شده فقط التهاب هستش هنوز با کمی خون بیاد تا کی اینجوریه ادم واینکه من این خط شکم ندارم خط‌قهو‌ه ای کسی میدونه ؟؟ چرا
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق هفته بیست‌ونهم بارداری
سوال: مامانا سه تا سوال دارم ممنونم راهنماییم کنید سوال اولم من دوشنبه قرار برم انومالی برای بچه بعد من چند روزی بعد از پنج ماه پیاده روی کردم جفتم پایین ولی ابعادش زیاده دکترم نگفت استراحت کن هیچی گفت همه چی خوبه بعد من از دیشب که پیاده روی کردم زیر شکم ناحییه رحم میشه اگه اشتباه نکنم درد میگیره ول میکنه حفیف زاه میرم درد میگیره عادیه بعد واژنم هم بعضی‌وقتا درد میگیر سوال بعدی‌اینه من از اول بارداریم موقع میواک زدن نخ دندون‌لثه هام خون میومد جورش شده بود که دهنم مزه خون میداد حتی با مسواک سوپر نرم نمیشد زد اما الان بهتر شده فقط التهاب هستش هنوز با کمی خون بیاد تا کی اینجوریه ادم واینکه من این خط شکم ندارم خط‌قهو‌ه ای کسی میدونه ؟؟ چرا
ب
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آوین مامان آوین هفته بیست‌ویکم بارداری
سلام خانما من بعد سرکلاژ عفونت ادراری گرفتم نمی‌دونستم تب داشتم بدنم داغ بود فک میکردم سرماخوردم چون یکم گلوم درد میکرد واسه همین دکتر نرفتم زیر شکمم هم درد داشت چندروز پیش یهو درد شدید سمت چپم زیر شکمم وپشت کمرم گرفت خیلی وحشتناک بود دردش رفتم بیمارستان بستری شدم سونو گرافی کردن گفتن مشکلی نداری فقط عفونت ادراری داری ممکنه زده باشه به کلیه ام چون مطمئنم که این درد که میگیره و ول می‌کنه از کلیه ام هست دکترم سفیکسیم بهم داده دردم کمتر شده ولی یهو میگیره بازم با شدت کمتر.کسی تجربه ای راجب عفونت کلیه داره؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان کوچولوم مامان کوچولوم هفته بیست‌وسوم بارداری
سلام مامانا
شما هم توی سونو آنومالی بچه رو بطور کامل ندیدین؟ آخه من که رفتم دکتر همش روی اعضای بچه زوم کرده بود و بررسی میکرد و من اصلا نمای کلی از بچم رو ندیدم. آخه خیلی دلم براش تنگ شده بود میخواستم کامل ببینمش🥲
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر