۱۵ روزی میشه. مادرمو مرخص کردن بعد از-عمل سرش من دوتا پسر شر شیطون دارم خواهزمم دوتا دختر. از وقتی. مادرم و آوردیم همش خوندیم یه شب برا استراحت می‌آییم خونه خودمون. بابام دیگه خسته شده از دست بچه هامون وقته فراری بشه..دوشبی بود خواهرم نیومد من رفتم کارها خونه رو انجام بدم دیگه پسر کوچیکم ۳ سال و ۹ ماهشه. خیلی جر جرو و لجبازی کرد روانیم کرد روانی. در حدی که سر خودمو بکوبونم داخل دیوار بمیرم دیگه ساعت ۸ و ۹ شب. گرفتم تا دلت بخواد کتکش زدم اینقدر زدمش افتاد رو دستم بی جون مادرمم از اونطرف بی‌حال افتاد گفت به بابام. نزار بزنش بچه مردم و کشت خدایا. به دادم برس. مادرم سرشو عمل کرده. بچه هامون کاری کردن مادرم سردرد شدید بگیره منم وسایلمو گذاشتم دم در داداشم که اومد گفتم منو بزار در خونه. لا ماشین یک ساعت تو راه بودیم الان اون رفت منم اومدم پیش شوهر. ب ی. پ. د. ر. و مادرم

۱۳ پاسخ

روزی که نوبت خواهرته بچه هاش ببر خونه خودت.
و روزی که نوبت توئه خواهرت بچه هاتو ببره پیش خودش...
اینجوری بنظرم بهتره...هم به مادرتون می‌رسید هم بچه ها اذیت نمیکنن...

با خوندنش بارها برای بچت گریه کردم
چطوری دلت اومد واقعا؟؟؟؟؟؟
پدرتون برای مادرتون میتونه ی خدمتکار بگیره
شما بچه داری به بچت برس
تو این سن بچت طبیعیه که لجباز و ... باشه
اون ی بچش به خودت بیا

چطوری دلت اومد بچت رو جوری بزنی که از حال بره؟؟؟؟؟؟؟؟عذاب وجدان نداری؟؟؟

عزیزم پدر بردار میتونن کمک مادرت کنن رفتن شما فقط عذاب هم برای اونا هم خودتون نرین اونا راحترن نهایت چندتا خورشت درست کن ظرف کوچیک برادرت چند روزی یه بار بیاد ببره اصلا بخرن سه تابی بخورن حداقل تو آرامش هستن من خودم رفتم عذاب کشیدم تجربه دارم میگم نرو‌ به بچت برس

حق داری خواهر
از اون طرف مادرته واقعا بهتون نیاز دارن
از این طرف بچه کوچک
میفهمم چی میگی
شرایط بدیه

خیلی خوشحال شدم ک مادرازعمل ب سلامتی اومدبیرون انشالله زودخوب میشه توام بچه رانزن یک جوری بروبچتاشوهرت نگه داره چندساعت بروزودبیامادرت ب آرامش احتیاج داره اینجوری بدترمیشه

بجای زدن بچه رو بنداز توی اتاق درشم ببند بگو هروقت اروم شدی در رو باز میکنم

اره واقعابچه عصاب نمبزاره برا ادم

گلم منم خودم گاهی از کوره در میرم با سیلی میزنم تو باسن و پشت پسرم ولی واقعا اشتباهه توروخدا نکن درسته مادرت عمل کرده ولی بچه نمیفهمه شرایط چیه اون کوچیکه هنوز عقلش به این چیزا قد نمیده نزنش توروخدا این کارا چیه میکنی از دل بچت دربیار دیگه هم اینکارو نکن 🥺

بچت گناه داشت از داش دربیار تروخدا طفل معصوم سه سالشه خیلی کوچیکه همه بچه ها خیلی شیطونن نمیدونم چرا این نسل اینجوری شدن، ولی خستگی خودتو نگاه و کلافگی پدرتو سر بچت خالی کردی وگرنه اونا شیطونن پسربچن گناه دارن

من ی هفته بود خودمو کنترل کردم نزنم دخترم امروز انقدری تو مخم بود یکی زدم ب پشتش خودشم اومد از کمد بره بالا سرش خورد ب لبه کشو کمد بخدا عاجزم عاجز از ی طرفیم چشاش ضعیفه هی میگم مراعاتش کنم

غذاروتوخونه خودت بزار ببرخونه مادرت یکساعته برگرد پدرتم داروهاشو بده مگه کمک دیگه ای میخواد که ازصبح تاشب میمونید؟برادرتم هست دیگه دوتا مردتوخونه نمیتونن کمک مادرت کنن؟

عزیزم درکت میکنم .واقعا بچها کلافه میکنن من خودم چقد براش وقت میزارم بخدا دیگه پیر شدمه .بعضی وقتها کم میارم میزنمش

مقالات مرتبط

کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان

سوال های مرتبط

مامان هیرادفَندُق مامان هیرادفَندُق ۳ سالگی
بمونه به یادگار. در تاریخ ۶ م. برج ۱۲ سال ۱۴۰۳. در بیمارستان فیروز گر. موهای. عزیز ترین کسم رو بخاطر تومور. با ماشین زدن. 😭😭😭😭 فردا. یعنی 7برج 12صبح ساعت ۷ عمل داره. میدونید. اون کس کیه. مادرمه همه کسمه رفیقمه همدممه. به بابام که نگاه میکنم. و چشمای قرمز پر اشکش دلم آتیش میگیره. به مادرم که نگاه میکنم. که برا اینکه بابام نبینه کچلش کردن. هِد میزنه و روسری و محکم میبنده میگه دخترم پشت سرم زشت شده صاف شده دلم پر پر میشه .....میدونید. خواهرم چکار کرد. موهای مادرمو همه جمع کرد. داخل پلاستیک. این تاپیکم بمونه یادگار به امید روزی. که مادرم. عمل جمجمشه شو با موفقیت انجام داده باشه و. سر پا گرفته باشه با امید حق. 😭🥺🥺🥺😭😭
مشاهده ۱۹ پاسخ دیگر
مامان حسین مامان حسین ۳ سالگی
دیوونه شدم از دست این بچه به خدا نشستم دارم زار زار گریه میکنم سرم رو کوبوندم تو دیوار محکم از دستش، هر جا که میریم موقع اومدن خونه گریه زاری میکنه با هزار زور و التماس میاریمش، الان دختر همسایمون اینحا بود از ساعت ۸ و نیم بازی می‌کردن تا ۳ مامانش اومد دنبالش ساعت ۱ گفت بمونم حسین هم گریه کرد گفتم بزار باشه حالا ناهار اینا بخوره میاد ماکارانی درست کردم براشون خوردن بازم تا ۳ بازی کردن دیگه خسته شده بودم خودم خونه هم کن فیکون کردن گفتم یه کم بخوابونمش از ۸ بیداره به اون گفتم بره هیچی نگفت از این ور حسین جیغ گریه خودشو میکوبونه به در و دیوار که نره هی میگم بازم میاد گوش نمیده رفته جلوی در جیغ میرنه منم گرفتم یه دونه زدمش انداختمش رو مبل اونم رفت انقدر یعنی اعصابم خرده که زدم جلوی اون بچه دارم میمیرم از غصه، چیکار کنم به جنون میرسونن آدم رو، آخه شش ساعته دارید بازی میکنید بسه دیگه وقتی میگم بسه شروع میکنه 😭😭😭😭
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان ویانا دیاکو مامان ویانا دیاکو ۳ سالگی
دخترم ۳ماهشه دیشب واسه اولین بار بردمش خونه مادرم خواستم شب بمونم.ولی ازبس گریه کرد و حیغ کشید یساعته برگشتیم.چرااینجور کرد تا کی اینجکری میکنه؟چندوقتش بشه خوب میشه؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آدرینا مامان آدرینا ۴ سالگی
سلام مامانا اگه برای اولین بار برید خونه کسی که تازه با هم دوست شده باشید یعنی همسایه هم باشید خانم خیلی خوبی باشه و یک پسر بچه شیطون ۳ ساله داشته باشه که ۹ماه از دختر شما کوچیکتره و بچه شیطون و بلا و پر تحرکی باشه و بچه شما با اسباب بازیاش بازی کنه و بعضی از اسباب بازیاشو به پسر بچه نده و قبلش هم شما به دخترتون توی خونه گفتید برای اسباب بازی اول ازش اجازه بگیر بعد دست بزن حتی اونجا هم چندین بار به بچتون بگید با صدای بلند، بچتون اعتنا نکنه بگه میخوام بازی کنم و پسر بچه بیاد به فاصله یک ساعت دو بار بچتونو گاز بگیره و دل شما آتیش بگیره اما هیچی نگید عکس العملتون همون لحظه چیه؟دیگه رفت و آمد رو قطع میکنید؟
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان النا مامان النا ۳ سالگی
مامانایی که ساعت کاریتون ۸ تا 17 هست یعنی روزی ۹ ساعت، بیاید بگید چجوری روزا رو میگذرونید؟ چجوری بچتون رو مدیریت میکنید؟
من دومین روزه رفتم سرکار اصن اوضاعم نسبت به بچم اففففتضاح شده افتضاح
صبح قبل اینکه بیدار شه از خونه زدم بیرون باباش بردش مهد ، بعد ساعت ۳ مادرشوهرم رفت دنبالش بردش خونش، منم صبح ۶ و نیم میزنم بیرون ، از اون ور ۶ رفتم دنبال دخترم و دخترم خیلی خیلی عصبانی و داغون بود... اوردمش ببرم خونه همون تو ماشین خوابید....
اینجوری باشه که من ۵ روز هفته بچمو اصلا نمیبینم، فقط پنجشنبه جمعه میبینمش....
اصن خیلی ناراحتم ، هاج و واح موندم چیکار کنم
خودمم کشتم انقد این مدت درس خوندم که بتونم برم اینجا سرکار
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۴ سالگی
آخه این چه ویروسیه افتاده به جون بچه هامون، پسر من تازه یه هفته بود خوب شده بود باز از دیروز مریض شده تب کرده، دارم دق میکنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شاه پسر(مزون) مامان شاه پسر(مزون) ۳ سالگی
سلام از شب دوم خونه داداش
شاهان بهانه هاش شروع شده میگه مامان دیگه بابا رو اذیت نمیکنم بریم خونه خودمون
بریم پیش اسباب بازی هام که خونه خودمونه
میگه خونه خودمون خوبه ساعت ۷بریم😭😭😭
اشکام بند نمیاد
هیچکس از درد من خبر نداره من ۳ماه موندم فقطططط بخاطر شاهان که اینارو تجربه نکنه ولی اون نخواست

میشه دعا کنین برامون😭😭😭😭
مشاهده ۴۵ پاسخ دیگر
مامان شاه پسر(مزون) مامان شاه پسر(مزون) ۳ سالگی
سلااااام
همه نظر بدن
اونایی که شرایط منو میدونن بتظرتون الان که دارم ۲۶۳تا از مهریه مو میبخشم حضانت شاهانو بگیرم؟
اصلاااااا نمیدونم در آینده تنهایی از پس شاهان برمیام یا نه

من پدر و مادرم فوت شده و خونه از خودم ندارم درسته ۶تا داداش دارم ولی هرکس پی زندگی خودشه
نمیدونم تک و تنها از پس همه سختیا برمیام یا نه☹️
به شاهان میگم پیش من میمونی میگه نه میرم میش بابا
میگم من این همه عمرمو بذارم پای شاهان تهش بگه بیخود کردی منو از بابام دور کردی🫤
مشاهده ۳۲ پاسخ دیگر
مامان دختر مامان مامان دختر مامان ۳ سالگی
سلام یکی بیاد بگه من چیکار کنم ،فقط اگه حوصله دارید بخونید
خیلی از دوستام تو گهواره میدونن شرایطمو از وقتی دخترم ۱۷ روزش بود ماموریت های کاری باباش شروع شد،من تنهایی تا الان دارم دخترمو بزرگ میکنم،از همون اول فقط منو دیده از اول باهاش بازی کردم کلی کاردستی دست ورزی هرچی ک فک کنید ،دیگه خسته شدم نمیکشم،فقط میگه تو باهام بازی کن ،الان یه ساعته داشتم باهاش نقاشی میکشیدم تموم شد ،گفت بیا بازی دیگه گفتم نه خودت بازی کن من تو رو میبینم گرفت منو زد ،منم عصبی شدم یه دونه زدم در باسنش یه نیشگون هم گرفتم بردم گذاشتم تو اتاقش گفتم گریهدات تموم شد بیا،چیکار کنم من اخه ،چند وقته خیلی بی اعصاب شدم ،دستم بشکنه الهی ،رفتار درست چیه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان 🤍دخملی🤍🐣 مامان 🤍دخملی🤍🐣 ۳ سالگی
میگم مامانا بچه های شماهم کل خونه رو بهم میریزن اسباب بازی اشو وسایل خونه رو ولی دریغ از یه دقیقه بازی کردن
من دیگه بخدا دیونه شدم از دست دخترم😭از اتاق خودش می‌ریزه تا جلو حمام دستشویی بخدا خوراکی رو برمیداره پودر می‌کنه می‌ریزه خونه نمی‌زاره یه چیزی جلوش بندازم دیگه امروز انقد اعصابم خراب کرد نشستم گریه کردم شوهرمم مجسمه یدونه وسایل برنمیداره بزار سرجاش دیگه خسته شدم به ابلفضض از دستشون نمی‌دونم چیکار کنم😥😥
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان سیمبا مامان سیمبا ۳ سالگی
خواهر شوهرم یه بچه چهار ماهه داره من همیشه بهش میگم بچتو بگیر به بچمم بگو اجازه نمیدی بغلش کنه خودمم مدام به پسرم میگم نباید دستش بزنی و این حرفا،اون هفته خونه مادر شوهر بودیم این بچه پیش یه دایی دیگه ش بود بعد داییش اومد برش داره پسر منم زیر سرشو با پتوش گرفته بود پتو از دستش ول شد سر بچه با فاصله نهایت پنج سانتی متر خورد رو زمین یعنی زیر سرش هم پتوش بود هم فرش کل ارتفاع هم سه سانت بود یهو بابای بچه داد و هوار کرد مادر شوهر عفریته م هم خودشو زد به غش و ضعف و جیغ و داد کرد که وای بچم یعنی نزدیک بود یه قتل کنن تو خر ما،حالا وقتی اینا نمیان بچشونو نگه دارن منم بچم حرف گوش نمی‌ده باید برم عید جایی که اینا هستن بمونم؟
اینم بگم نگین طرفدار بچتو می‌کنی واقعا هیچی نشده بود حتی پدر شوهرم گفت اینکه چار انگشتم نبود منم مدااام دور بچمم اونجا هم بابای بچه نشسته بود من جا نبود برم بچمو بیارم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۳ سالگی
به یه نفر که بیاداین دوتا بچه رو ببره دوتا صبح تا شب پیش خودش نگه داره نیازمندیم
ای همه مامانایی که با آرامش دارین بچه هاتونوبزرگ می کنید شما خیلی قوی هستین من دیگه کم آوردم
دیگه نمیکشم
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان آرتا مامان آرتا ۳ سالگی
دارم از دست پسرم روانی میشم ! اصلا خواب نداره ! اخه مگه میشه ؟
از ۸ونیم صبح نهایت بیداره ، کل روز در حال بازی ، ۴ ساعت میره مهد بازی میکنه ، بعدشم یکسره مشغوله ! اخر سر شب باید با دعوا بخوابه !
در ۲۴ ساعت کلا ۶ ساعت ب زور میخوابه ب زووووور
انقدر ضعیف شده ک حد نداره همش زرت زورت مریضه هرجا هم میبرم میگن سالمه ی
بخدا دارم روانی میشم از دستش دیگه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آقا رادوین مامان آقا رادوین ۳ سالگی
سلام مامانا خوبین پسر من سه سال و ۷ماهشه
تو خونه خودمون خیلی پسر خوبیه با وسایلاش بازی می‌کنه آرومه ولی وقتی لجباز میشه خیلی بده یا میریم جایی همش پرخاشگر میشه بچه داداشم میاد خونه بابامینا اگه دست ب وسایلاش بزنه اونو هول میده میزنه یا بعضی وقتا میگه بریم پارک میبرمش پارک ولی نمیاد بازی کنه بهونه میگیره میگه نمیخام🤦🤦بعضی وقتا اینقدر لجباز میشه خودمم عصبی میشم
بچه های شماهم تو این سن اینجوری هستن؟؟؟
مامان النا مامان النا ۳ سالگی
درد دل...
امروز اولین روز کارم بود و مهد دخترم که تموم شد مادرشوهرم برا اولین بار رفت دنبالش و برد خونه و کاراشو کرد تا ۲ ساعت بعد که من برسم، و دخترم با اینکه خیلی مستقله کلی گریه کرده بود چون فک کرده بود ما دیگه نمیایم پیشش 🥺🥺🥺 طفلی بچم فک کرده بود دیگه مارو نمیبینه....
بعد لحظه ای که رفته دنبالش یه فیلم با هم گرفتن و اهنگ میخونن دخترم مخنده و دست میزنه و تو چشماش پر از ترس و استرسه یعنی اون فیلم روان منو بهم میریزه قیافه مضطربشو میبینم ....
قشنگ حالت یه بچه ی آواره 😭😭😭😭😭😭
میدونم خیلی سریع عادت میکنه و دیگه استرس نمیگیره ولی یه جورایی نمیتونم عذاب وجدان نگیرم از اینکه امروز این همه حس بد رو تجربه کرد 🥺🥺🥺🥺
مشاهده ۸ پاسخ دیگر