۱۱ پاسخ

نه عزیزم چیزی نمیشه خیالت راحت فوقش موقع واکسن میگن چرا نیومدی بگو تحت نظر دکتر متخصص بودم کافی بود

بستگی به بهداشت منطقه آت داره که بعدابری سخت بگیره یانه
جای ماخیلی سخت میگیره من ازماه ۶رفتم پرونده بازکردم ولی به حرف هاشون توجه نمیکنم
منم وزن داره می‌ره بالامیگه برو دکترتغذیه گفتم باش میرم ولی نرفتم چون میدونم بخاطر پودری که دکتربهم داده وزنم داره زیادمیشه

منم نرفتم هنوز نه میتونستم برم نه دوست داشتم برم
وظیفشونه باید بزنن واکسن بچه رو

باید برا واکسن اینا که بری دیگه باید پرونده برا مدرسه بچه اینا داشته باشی باید بری بهداشت

من ک اصا نرفتم.بعدم نپرسید چرا نیومدی

سلام من

منم وزنم زیاد بود تو بارداری به ۵ باری گفتن منم بار آخر تقریبا ۲ ماه مونده بود به زایمانم گفتم من دکتر تغذیه نمیرم همسرم نمیبره وقت حالش هم ندارم پس لطفا دیگه نگین
اونا هم اصلا دیکه نگفتن فقط میگفتن تو سیستم زده باید بری ولی خو نمیری دیگه منم گفتم آره نمیرم
ولی درکل خدب بودن با اینگه ایراد میگرفتن منم یل میگفتن باشه ولی انجام نمی‌دادم یا میگفتم انجام نمیدم چیزی که شما بخواین
بچه هم بدنیا اومد ۳ تا ۵روزگی آزمایش کف پا داره حتما باید ببریش

بگو نتونستم بیام‌ چیزی‌نمیگن

سلام نه عزیزم من اولین بار پنج روزگی دخترم رفتم بهداشت

نه عیبی نداره چیزی نمیگن

سلام نه مشکلی نداره

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۱ ماهگی
از روز اول حاملگیم با درد شروع شد طوری که شب تا صبح خواب نداشتم و بعضی اوقات گریه میکردم دکتر احتمال میداد خارج از رحمی باشه شکرخدا نبود بعدم خونریزیم شروع شد سه ماه اول ده بار سنو گرفتم هی منو میفرستادن قلب بچه چک کنن ببینن خدایی نکرده چیزی نشده باشه و من هربار از استرس تا سنو از حال میرفتم ۲۶ هفته و ۶ روزم بود شب تا صبح از درد پهلو تا زیر شکم اشک ریختم رفتم بیمارستان معاینه کردن تازه خونریزیم بند شده بود دوباره تا یک هفته به خونریزی افتادم و دکتر نفهم گفت دهانه رحمت کاملا بازه و از اینجا برو که ما دستگاه نداریم و من با خونریزی مرخص کردن امضا دروغین هم ازم گرفتن که با رضایت خودم بوده و اونا اصرار به موندن کردن 🥴 بیمارستان دیگه ای که رفتم هم گفتن دستگاه فقط واسه بالای ۳۲ هفته داریم و باید بری شیراز که تقریبا ۴ ۵ ساعت فاصله داریم و همش دعا میکردم میگفتم یعنی میشه روزی ۳۲ هفته رو ببینم و قربون بزرگی خدا برم فردا ۳۵ هفته کامل میشم میرم تو ۳۶ فقط خواستم بگم امیدتون فقط به خدا باشه به کسایی که مثل من درد کشیدن سختی کشیدن سخته منم هشت ماه و خوردیه الان خوابیدم پهلوهام درد می‌کنه تفریح نرفتم عروسی نرفتم خودم تنها تو ی اتاقم ولی داره میگذره چون پایانش قشنگه به امید روزی که از زایمانم بنویسم امیدوارم همه به سلامت فارغ بشیم الهی آمین ❤️