از فامیل توقع درک و فهم ندارم از اینکه ناراحتم میکنن هم تعجب نمیکنم چون همیشه همین بوده و منتظر فرصت بودن برای شکستن دلم و کلا که بچه دارم بهترین موقعیت برای زخم زبان و خالی کردن عقده هاشونه هر دفعه که ایرادی از بچه م میگیرن بچه منم که ماشاالله مورد خوبی برای سو استفاده ست اینقدر کوچولو و ریزه ست و قد کوتاست هر بار یه نصیحت و دلسوزی دروغی باید بشنوم و هیچی نگم اما وقتی از شوهرم حرف می‌شنوم دیگه نمیتونم تحمل کنم خب بی انصاف تو که میبینی این بچه بچه چقدر بد قلق بود از اول و الآنم بدتر شده تو که همه تلاش های منو دیدی هر کاری کردم نخورد که نخورد گریه های منو دیدی باز وقتی یه بچه دیگه میبینه میاد میگه دیدی بچه فلانی رو چقدر درشت بود اما امیر حسین همونجور کوچولو مونده ریز مونده رشد نمیکنه و..... همه فکر میکنن من بهش نمی‌رسم خب دیگه چیکار کنم همه کار کردم این بچه از اول شیر نمی‌خورد رشدش کند بود وقتی اینجوری میگه انگار خنجر تو قلبم کردن بدنم تیر می‌کشه خودم میتونم خیلی ریزه هر جا مهمونی میرم همه میگن اما تو دیگه نگو تو حداقل استرس نده😭
واقعا خسته شدم این وضعیت ماه با بچه ای که خداروشکر سالمه فقط ریز مونده دیگه خدا به داد اون مادری برسه که بچه مریض داره

۸ پاسخ

عزیز من قرار نیست تو این دنیا همه بچه ها قد بلند باشن تپل باشن که. مهم سالم بودنه . واقعا بعضی از آدما فکر نکرده فقط دهنشون باز و بسته میشه.
شما به شوهرت بگو الان تعطیلات عید هست تو این مدت خودت به بچه برس ببینم چاق میشه . و بگو خیلی ناراحتی ببرش دکتر تغذیه

وااا دختر کجا بچت ریزه ؟؟!
حالا شوهرت گفته که حرفی زده باشه
مگه صاف گفته مقصر ریز بودن بچه تو ای ؟؟
چرا به خودت میگیری ؟؟؟

سه تا بچه دارم هیچکدوم شبیه هم نیستن با اینکه هر سه شیرخشکی هستن و مادر همشونم خودمم و یه جور بهشون رسیدگی کردم!
اولی کولیکی و رفلاکسی بود تا حدود ۵ ماهگی تقریبا خواب شب نداشت. وزنش کم بود. اما وقتی غذاخور شد یهو وزن گرفت.
دومی نه کولیک نه رفلاکس خواب شب عالی. وقتی غذاخور شد یهو آب رفت! الان هرکی میبینه عکسای نوزادیشو باورش نمیشه این اونه!
سومی هم که الان ۲ ماهشه باز با دوتای قبلی فرق داره. کولیک و رفلاکس نداره اما خوابم نداره! از اونور خیلی تقاضای شیرش بالاست و وزنش زیاد شده که نگرانم میکنه گاهی.
هیچ ۲ بچه ای مثل هم نیستن. حتی مراحل رشد یک بچه هم مثل هم نیستن. قابل پیشبینی هم نیست. ممکنه پسر شما یهو تو سنین بلوغ اصطلاحا استخون بترکونه. همسر من تا ۱۹، ۲۰ سالگی نهایتا ۶۵،۷۰ کیلو بوده. بعد اون یعنی حدودای ۲۳،۲۴ سالگی شده بوده ۱۱۰😐 که رژیم میگیره میاد پایین الان دوباره تو ۳۶ سالگی شده ۱۲۰😂
شما هم خودتو سرزنش نکن. بچه شما سالمه و این یعنی اندازه نیازش داره غذا میخوره. بیشتر از اون میشه پرخوری. عادت کنه به پرخوری پدرتون درمیاد تا از سرش بندازین. اینکه بدتره. هرکی گفت از فامیل گرفته تا همسرتون محکم جواب بدین خودم میدونم چی واسه بچم بهتره. دور از جون بچه داری مگه پرورش دامه که هی وزنشون رو با هم مقایسه میکنین😐

عزیزم اگه خودتون ژن قد بلند دارید زیاد نگرانش نباش بعضی بچهدها یهو رشد میکنن
پسر منم ۷۸ قدشه
خودمون کوتاهیم تقریبا
من ۱۵۰
باباش ۱۷۰

دلایل زیادی هست برای غذانخوردن ببین برا چیه رفع کن والا منم دخترم همینطوریه غذا کم میخوره ولی خب میدونم کوتاهی کردم

ول کن عزیز من پسرک منم ریزه میزه است همش همه دارن میگن بزار بگن خودمون ک دیگه میدونیم چقدر براشون زحمت میکشیم

شربت استئوکر باید بخوره،حتماچکاپ باید شه،قطعا کمبود ویتامین داده

عزیزم واقعا درکت میکنم کسی ما مادرا رو نمیفهمه.....الان دیگ تو این بچه ها زیاد شیر نمیخورن خودشونن شیطونن هی اینور اونور میدوئن طبیعیه ک وزن کم میکنن و لاغر میشن انتظار بچه تپل نباید داشته باشیم تو این سن ولی تو پسرتو ببرش دکتر کودکان یه شربت میده هم اشتهاش خوب میشه هم رشدش

سوال های مرتبط

مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۲ سالگی
آخر شبا که شوهرم و پسرم رو میخابونم قشنگ مثل این آدم های عقده ای میشم نمیدونم برم اینیستا بچرخم برم فیلم‌ببینم برم بخورم برم جمع کنم احساس میکنم دنیا مال منه واقعا چطوری بعضی هاتون چن تا بچه دارین؟چن روز پیشا تو پارک یه خانمی رو دیدم که دوتا دختر ناز داشت دوساله و ۶ساله فک کنم پسر من همش میرفت اون کوچولو رو بغل کنه اونم اجازه نمی‌داد و سر حرف باز شد با مادرشون در مورد بچه ها صحبت کردیم من بهش گفتم واقعا چطور دوتارو اداره میکنید خدا توانایی بهتون بده گفتم من دوتای دیگه دارم ۱۲ ساله و ۹ساله اونا مدرسه هستن ۳۵سالش بود هر چهارتا رو طبیعی به دنیا آورده بود هرچهارتا شیر خودشو خورده بودن بهش گفتم احتمالا همسرتون دست راستتونه گفت ساعت ۷غروب میاد خونه تا بخابه همش تو گوشیه حتی گردش هم خودم میبرمشون بچه ها یه آرامش خاصی داشت که اصلا نگم براتون اصلا حرف می‌زد انگار تراپیست داشت حرف می‌زد قطعا یه همچین مادری بچه های خوبی هم پرورش میده من به این ایمان دارم آدم وقتی آروم باشه درونش یعنی ده تا بچه هم میتونه نگه داره من کلا کلافم سردرگمم آرامش ندارم پریشونم نمیدونم منظورم رو فهمیدید یا نه خیلی پشیمونم که شمارش رو نگرفتم
مامان پسر عزیز مامان مامان پسر عزیز مامان ۱ سالگی
اومدم یذره آه و ناله کنم برم
خواب مستقل
غذای مستقل
جای خواب جدا
اینها کلماتی هستن که هرگز نشنیده بودم و بچه دار شدم.
وقتی هم شنیدم هرگز نتونستم بهشون عمل کنم.
گاهی با خودم فکر میکردم مگه میشه بچه مستقل بخوابه مگه میشه جاش جدا باشه
اصلا چرا باید بچه جدا بخوابه
ما که میخواهیم بخوابیم خوب پیش بچمون میخوابیم.
اما اینها همه از ندونستن و نداشتن علم و دانش هست.
الان که پوست از سرو کله ام کنده شده و دیگه فکر بچه دوم به سرم نمیزنم به این نتیجه رسیدم هر چقدر بچه رو از ابتدا مستقل بار بیاری تو زمینه غذا و خواب مسئولیتت کمتر و حرص و جوش کمتر هست.
خیلی از ماهایی که اینا رو بلد نبودیم پوستمون کنده شد اونایی هم که بلد بودن و اجرا کردن که خوش به حالشون.
چرا هیچکس بمن نگفت برو اول این چیزا رو یاد بگیر بعد بچه دار شووووو
چرا من تا فهمیدم باردارم رفتم دنبال لباس بچگونه.
پیجای روانشناسی و رفتار با کودک هم دنبال کردم اما هرگز نفهمیدم که نوزاد رو باید از ابتدا مستقل بار آورد.
الان که رو ح و روانی خسته و آسیب دیده دارم 😅😅😅😅 بهتون وصیت میکنم😅😅😅😅 اشتباه منو نکنید
برید مستقل خوابیدن و مستقل غذا خوردن و جای خواب جدا یاد بگیرید تا رستگار بشید🤣🤣🤣🤣