سلام مامانا خوبین ایام نوروز خوش میگذره؟
والا ما اومدیم خونه مادرشوهرم شهرستان چند روزه اینجاییم کلافه شدم دخترجاریم با پسر من همسنه ،پسر من ۵ماه بزرگتره .ابن دختره تا میاد دست میزنه به پسرم ،پسرم کلافه میشه گریه میکنه یا اسباب بازیشو ازش میگیره اصلا بهش آلرژی داره فقط به اون بقیه هم همش میگن پسرت ترسو نازک نارنجی ازخودش دفاع نمیکنه ، ولیکن درصورتیکه اون بهه طرز وحشیانه میاد سمت این یا هلش میده یا دست نیکنه تو چشم وچالش یا اسبتب بتزیسو میگیره گریه میکنه پسر من کلا یه شخصیت آروم و بامحبتیه دلم پره همش میگن پسرت ترسو وفلان و غیره بدم میاد این القاب رو میزارن رو پسرم ددر ازجونش چون وحشی نیست قرار نیست که ترسو بگن

حرف دل منو گفتی واقعا دقیقا دختر خواهر ۶سالشه واین حرکات رو انجام میده یعنی ما واسه دخترم یه اسباب بازی کوچیک بخرم باید واسه اونم بخرم

امشب اومدم خونه خودم دلم اروم گرفت البته خانواده پدرشوهرم حالتین نسبت به خودم ولی دخترمو میخان خودمم میخان احترامم میکنن ولی میبینی یه دفعه تویه لحظه بهم میریزه اونم فقط مادرشوهرم

منم عمدا گذاشتمش توبغلش جاریم هم یه دست لباس خوشکل عیدی برا دخترم خریده بود موقع دیدش دختره کبریتی شد به خواهرشوهرم گفتم دخترت چشه چرا بدش یکی دخترمو جلوش صدا بزنه یانازش کنه خب این بچیه دخترتو۷سالشه چراباهاش حرف نمیزنی دراومد میکه خب راست میگه دخترم همه خانواده طرف تو ودخترته فهمیدم چقدازخودمم بدش میاد وخسادت میکنع

وای منو گوش کن دخترخواهرشوهرم ۷سالشه حسادت وحشیانه به دخترم میکنه دخترم یکسال ۳ماهشه همه خانواده ی شوهرم دخترمو دوستدارن بخصوص عموهاش خیلی یه اسپیکردست دختر۷ساله بود دخترم رفت طرفش که ازش بگیره بازی کنه یه لحظه عموش صداش زد نازش کنه دخترخواهرشوهرم دختر۷ساله مرد وزنده شد اینقدحسادت به مامانش میگفت داییم نباید ای دخترکچلورو صدابزنه

چقدر بدم میاد از عیدو این مسافرت های چند روزه و بخصوص خونه پدرشوهر...اه اه اه .

والا برادرشوهرم میگه گریه میکنه توجه نکن بهش خب بچه تواین سن احساس امنیت میخاد منم گفتم بچه ۲سال اول زندگیش پرورش میخاد بعد آموزش دهنشو بست دیگه زر میزنن همش بچشون وحشی بخدا با گریه و زور یچی رو ازش میگیرن یه دیقه زمین نمیشینه ولی پسر من اونجوری نیست همش زر بزنه گریه کنه

اون طرز تفکرشون در همین حده تو واقعا توقع بیشتر از این داری ازشون؟تا قیامتم تفکرشون عوض نمیشه،توام یه گوشت درباشه یکیش دروازه به کونتم نباشه چی میگن با پسرت عشق کنید و از عید لذت ببرید

خب اونم بچس دیگه
یه سالشه
چه توقعی داری

منم درد تورو دارم
امشب عجیب دلم گرفت از بابابزرگم.دیگه نمیرم خونشون