# تجربه زایمان سزارین
من خیلی خیلی ترس داشتم
ولی خب به دکترم اعتماد کردم
توی سزارین دکتر خیییلی مهمه
درد هایی که طبیعی قراره بکشید و خورد خورد پاس میکنید و این برای من بهتر بود
با پمپ درد و شیاف درد ها قابل کنترله اصلا نگران نباشید
سوند و برای من بعد بیحسی وصل کردن ( دکترم اجازه نمیداد وقتی بی حس نیستی سوند وصل کنن بهت )
فشار شکمی تو بی حسی ها بود
تنها چیزی که هنوووز دردش یادمه اولین راه رفتنه
خیلی دردناک بود ولی برای نیم ساعت کلا کم کم بهتر میشید
من ۲۴ ساعت بعد عمل مرخص شدم
۴ ساعت بعد عمل گفتن پاشم راه برم که خیلی زود بود
۴ ساعت ناشتا نگهم داشتن که اینش خوب بود من گشنم بود🤣
اتاق عمل :
هیچ دردی حس نمیکنید سوزن بی حسی اندازه امپول ساده درد داره
من داروی بی حسی تو اتاق عمل خیلی برام عوارض داشت حالم بد شده بود ولی تکنسین بیهوشی مدام بهم دارو میزد باهام حرف میزد و خیلی خوب بود اوکی میشدم
وقتی بچه رو از شکم میکشن بیرون احساس فشار میکنید که اصلا درد نداره ولی به شددددت دل تنگی داره انگار همه ی بدن غصه ی نبود بچه رو میگیره
بچه رو میذارن رو سینه خیییلی حس قشنگیه

۳ پاسخ

واقعا سزارین هیچیش درد نداره جر اولین راه رفتن بعد عمل اونم قابل تحمله
من ماساژ رحمی رو تو بیحسی انجام دادن
ولی سوند رو نه
ولی خب دردم نداشت اصلا یکم چندشه

چقد زود راه رفتی بعد از۴ساعت که بی حسی نرفته هنوز من ۱۲ساعت بعد راه رفتم

به من کلی داروی آرام بخش زدن ولی بازم من تو ریکاوری سر حال بودم 🤣 همه منگ بودن من مدام سوال راجع به وزن و قد داشتم طوری که من اولین نفر خارج شدم 🤣
روز زایمان با همه ی درد هاش قشنگترین روزه
خیلی سخت میگذره ها از لحاظ روحی و جسمی به این فکر میکنی یعنی روزی میرسه که بتونم صاف راه برم کمر درد نداشته باشم
ولی روز به روز بهتر میشی ❤️
من درد شیردهی خیلی اذیتم کرد و میکنه
دیگه چیزی یادم نمیاد
بیمارستانمم نیکان اقدسیه اتاقمم خصوصی با بیمه تکمیلی بیمارستان شد ۲۰ میلیون دستمزد دکتر ۱۰ تومن سر جمع ۳۰ تومن
از بیمارستانم خیلی راضی بودم

سوال های مرتبط

مامان هدیه زهرا مامان هدیه زهرا ۳ ماهگی
#تجربه_سزارین
پارت دوم
تو اتاق عمل اول متخصص بیهوشی خیلی مهربون بهم مشورت داد که وقتی میترسم، بی حسی خوب نیس و باید بیهوش شم. چون وقتی وارد اتاق عمل شدم، خیلی ترس داشتم و اینو همه شون متوجه شدن . یکم باهام حرف زدن تا ارومم کنن. و تصمیم گرفتن که بخاطر ترسم، بیهوشم کنن. و اینکه از عوارض بی حسی بهم گفتن که بعداز اینکه بی حسی تموم میشه، سردرد های شدید دارن .
دستگاه تنفس بهم وصل کردن و همونجا دیگه تو یه لحظه بیهوش شدم.
بیدار که شدم، ساعت ۲ و نیم بود.
دیدم تو اتاق ریکاوری ام و پرستار بهم شیاف میزنه تا درد نداشته باشم.
آرامبخش و شیاف خیلی خوب بود . باعث شد وقتی که به هوش اومدم، اصلا دردی نداشته باشم. واقعا خوب بود . اصلا نیازی به پمپ درد نداشتم. همه کسانیکه با ما سزارین کرده بودن هم همینطور بودن، هیچکدوم پمپ درد نداشتن . و همه مون با شیاف و سرم و آمپول ، آروم بودیم و هیچ دردی نداشتیم‌ . و بخاطر اینکه بیهوش هم شده بودم، هیچ عوارضی نداشتم و حالم اوکی بود.
تو این زمینه ی بعد از عمل، بیمارستان و عواملش خیلی مهمه. من که واقعا رااضی بودم. رسیدگی شون عالی بود.
مامان نیلا 🍓💖 مامان نیلا 🍓💖 ۱ ماهگی
خب من اومدم که از تجربه زایمانم بگم.
سزارین بودم بیمارستان پیامبران.
تاریخی که دکتر داده بود رفتم بیمارستان بهم سوند وصل کردن که درد نداشت فقط یکمی چندش بود برام. و بعد چنددقیقه منتقلم کردند اتاق عمل. پرستار ها همه خوب و مهربون کادر اتاق عمل عالیییییی خیلی مهربون و با انرژی مخصوصا دکتر بیهوشی که آقا بود . بی حسیمو زدن هیچ دردی حس نکردم. از برش هم هیچ دردی حس نکردم. اما سزارینم سزارین سختی بود . چونکه بچه ام عرضی بود و دو دور هم بند ناف دور گردنش بود که متاسفانه موقع عمل اینو فهمیدن و من خیلی بهم فشاز اومد تا بچه رو دربیارن . عمل خوب پیش رفت بردنم ریکاوری توی ریکاوری هم یک ساعت موندم و بعد بردنم داخل بخش و نی نی رو اوردنم. اتاقم وی آی پی بود که واقعا بزرگ و دلباز و با امکانات بود . دکترا و پرستارا به توبت و منظم بهم سر میزدن. تنها اشتباهی که کردم پمپ درد نگرفتم که وقتی دردام شروع شد گفتند الان نمیشه باید از اوقتی اتاق عمل بودی درخواست میکردی . اولش البته درد نداشتم مثل درد پریودی خفیف حتی وقتی بی حسی پرید هم خیلی نبود دردش ‌. ولی اولین راه رفتن خیلی دردناک بود انگار چاقو میخوردم. و بعد از اون برای هر راه رفتن و دستشویی رفتن عذاب کشیدم روز اول‌ . اونجوری که فکر میکردم سزارین آسون نبود اما بازم بین طبیعی و سزارین قطعا سزارین و بازم برگردم عقب حاضر نیستم درد طبیعی رو تحمل کنم.
روز دوم بهتر شدم هرروز بهتر از دیروز . یکمی عوارض هم داشتم مثل ورم پا و تنگی نفس روز چهار پنجم اینا سراغم اومد ولی امروز ورم پاهام خوابیده حالا امیدوارم تنگی نفس و درد سینه مم بهتر شه .
در کل من از بیمارستان پیامبران و عمل سزارینم خیلییی راضی بودم و هرکی هم اومد ملاقاتم تعریف کرد
مامان آقارضا مامان آقارضا ۵ ماهگی
تجربه سزارین

من سرکلاژ بودم و درد رحم داشتم با وجود سرکلاژ معاینه شدم و گفتن نیم سانت باز شدی و اگه بیشتر بشه و باز نکنی ممکنه رحم دور از جون پاره بشه و من تو ۳۷هفته و ۳روز سزارین شدم (سزارین اختیاری)

صبح ساعت ۵:۳۰بیمارستان بودم و خیلی درد داشتم و وقتی بهم سوند وصل کردم به معنای واقعی کلمه داشتم از درد میمردم خیلی برای من سوند سخت بود کارامو کردم و ۵دقیقه مونده به عملاز شدت درد سوند تمام بدنم خیس عرق بودم و دردم وحشتناک تر شده بود ،رفتم تو اتاق عمل و خلاصه سزارین شدم و من پمپ درد هم گرفتم ساعت ۹رفتم اتاق عمل و ساعت ۱۱از ریکاوری زدم بیرون و درد سزارین مثل یه پریودی پر درد بود ولی نه اون حدی که نشه تحمل کرد و هر وقت حس میکردم دردم یکم داره اذیتم میکنه دکمه پمپ درد رو میزدم و برام شدت درد کمتر میشد و خداروشکر پسرمم تو دستگاه نرفت و بعدم ۱۲ساعت بعد عمل گفتن بلندشو راه برو،خلاصه به جز درد سوند که اصلا برام قابل وصف نبود بقیه عمل واسم قابل تحمل بود وذخلاصه که واسه کسایی که مثل من ترس دارن یا از درد طبیعی میترسن من سزارین رو پیشنهاد میدم ان شاءالله دامن اقدامیا سبز بشه و همه ی مامانا بچه هاشون رو صحیح و سلامت بفل بگیرند🥰🤲🏻💐❤️