۱۹ پاسخ

مبارکه عزیزم

انشالله برا همه گی مون راحت باشه

مبارکه عزیزم 😍😍😍

سزارین اختیاری بودین یا اورژانسی؟

مبارکه عزیزم انشاالله خوش قدم باشه برا منم دعا کن زایمان خوبی داشته باشم

عزیزم مبارک باشه خداحفظش کنه😍😍😍
برای منم دعا کن

واااای عزیزم، مبارکا باشه😍😘

مبارکه عزیزم خوش قدم باشه❤️✨

مبارک باشه انشالله عزیزم منم دکترم لیدا تکلو هستش میخام بیمارستان ثامن انتخاب کنم
از لحاظ رسیدگی پرستار چطوره؟
واینکه چقد شد زایمانتون؟

مبارک باشه
پا قدمش خیر و پر برکت

هزینه سز اختیاری اونجا بیمارستان چقدر شد
چقدر دکتر جدا گرف؟

ای جون مبارکه🥺دکترت کیه وچقدر پول گرفت بیمارستان کجا وچقدر شد؟

ای جونم مبارکتون باشه عزیزدلم خداروشکر به خوشی تموم شده برات😍😍
برای منم دعااااکن🥹🥲

درخواست بده عزیزم

مبارکه گلم

ایجانمم مبارکه 🥰✨
زایمان خوبی داشتی

خوش قدم و نامدار باشه عاقبت بخیر باشه انشاالله به ماهم دعا کن راحت زایمان کنیم نی نی هامونو ببینیم😘😘

میشه بپرسم چند هفته بودید !

ای خدا مبارکه🥰😍

مبااااارکه😍

سوال های مرتبط

مامان آرسام 💙 مامان آرسام 💙 ۳ ماهگی
# تجربه زایمان سزارین
من خیلی خیلی ترس داشتم
ولی خب به دکترم اعتماد کردم
توی سزارین دکتر خیییلی مهمه
درد هایی که طبیعی قراره بکشید و خورد خورد پاس میکنید و این برای من بهتر بود
با پمپ درد و شیاف درد ها قابل کنترله اصلا نگران نباشید
سوند و برای من بعد بیحسی وصل کردن ( دکترم اجازه نمیداد وقتی بی حس نیستی سوند وصل کنن بهت )
فشار شکمی تو بی حسی ها بود
تنها چیزی که هنوووز دردش یادمه اولین راه رفتنه
خیلی دردناک بود ولی برای نیم ساعت کلا کم کم بهتر میشید
من ۲۴ ساعت بعد عمل مرخص شدم
۴ ساعت بعد عمل گفتن پاشم راه برم که خیلی زود بود
۴ ساعت ناشتا نگهم داشتن که اینش خوب بود من گشنم بود🤣
اتاق عمل :
هیچ دردی حس نمیکنید سوزن بی حسی اندازه امپول ساده درد داره
من داروی بی حسی تو اتاق عمل خیلی برام عوارض داشت حالم بد شده بود ولی تکنسین بیهوشی مدام بهم دارو میزد باهام حرف میزد و خیلی خوب بود اوکی میشدم
وقتی بچه رو از شکم میکشن بیرون احساس فشار میکنید که اصلا درد نداره ولی به شددددت دل تنگی داره انگار همه ی بدن غصه ی نبود بچه رو میگیره
بچه رو میذارن رو سینه خیییلی حس قشنگیه
مامان 🩵🩶💙محمدرضا مامان 🩵🩶💙محمدرضا ۲ ماهگی
آنژیوکت رو بد جا زد و اولش از آرنج دستمو نمیتونستم خم کنم ، بعدشم که خم میشد خون برمیگشت تو سرم🤕
بعدش سوند رو آوردن، سوند هیچ دردی نداشت فقط یه سوزش کوچولو و یه حس بد که همش فکر میکنی میخواد دراد😑🤕
ساعت یه ربع به یازده با ویلچر اومدن ، بردنم اتاق عمل ، مامانم و خواهرم و خواهر شوهر موندن تو اتاق و ازم خدافظی کردن🥹 و همسرم تا در اتاق عمل اومد🥺 هیچ استرسی نداشتم ، شب نخوابیده بودم چون داشتم آشپزی میکردم برا چند روز ، حسابی خوابم میومد😴جلو در اتاق عمل هم باز فشارمو و ضربانمو چک کردن و چند تا سوال پرسیدن ، بعدش بردن اتاق عمل شماره ۱۱ ، نشستم رو تخت ، تا دکتر خودم بیاد ، دکتر بی حسی گفت خم شو جلو ، آمپول بی حسی رو زد به کمرم درد نداشت ولی باز یه حس خاصی داشت ، یه فشاری به کمرم میومد که یکم‌ ناخوشایند بود ، بلافاصله کمک کردن دراز بکشم و پاهام داغ شدن و دیگه نتونستم تکونشون بدم! دکترم اومد ، اول شروع کرد جای عملو ضدعفونی کردن و بهم‌گفت که نترسم داره ضدعفونی میکنه و متوجه میشم، بعدش گفت که میخوام عمل شروع کنم آماده ای؟ گفتم یس😁😎 از سقف نور چراغ یه جوری بود که دیده میشد دکتر داره چیکار میکنه😮😵‍💫