افسردگی بعد زایمان 👽💔 ا

بدترین حس دنیا بدترین چیزی بود که تجربه کردم

اینارو گفتم یکم طولانی شد گفتم شاید بدرد کسی بخوره کلا من تصمیمات مهم زندگیمو بر پایه توان خودم میگیرم تو شرایط سختشم نمیگم کم نمیارم چرا گریه میکنم کلافه میشم عصبی میشم ولی زود خودمو جمع و جور میکنم و میرم به جنگ مشکلات واسه همینم افسردگی تو هیچ برهه ای از زندگیم معنی نداشته در حالی که زندگی پر چالش و سختی داشتم از زمان فوت مادرم فوت پدرم تنهاییام کلی مریض شدن و چندین بار بیمارستان بستری شدن چندبار جراحی

من چندماه درگیر افسردگی شدیدی بودم ک کارم ب روانپزشک رسید
قبلش هم شاد بودم هم خوشحال ، میگفتم مگه افسردگی میگیره کسی،برام بی معنا بود
ولی با رگ و پوستم درکش کردم
ده ماه گریه میکردم شب و روز
دست خودم نبود

آخ من داغونم اصلا هوش و حواس ندارم

همین حالاشم که دومی رو باردارم بازم همونه شرایط بلکم سخت تر چون مسئولیت پسرم اضافه شده در کنارش دخترمم میاد و کلی کارام زیادتر و فشرده تر میشه اما بازم چون رو کمک کسی حسابی باز نکردم تحملش واسم راحت تره تا اینکه علاوه بر سختی خود بچه داری غصه بی کسی و ....هم بخورم خستگی و کمبود خواب خودش افکار و بهم میزنه به اندازه کافی دیگه خودمون واسه خودمون چالش درست نکنیم حالا این وسطم هرکی کمک کرد دمش گرم شوهرمم نمیگم کمک نکرده یا نمیکنه اما من پذیرفتم کمک کردنش شاید باب میل من نباشه شاید بنظر خودش خیلی باشه واسه من ناچیز بوده باشه مهم اینه ذهنم و درگیرش نمیکنم

من فکر میکنم یکی از دلایل اصلی افسردگی که همه ازش حرف میزنن وابستگیه کاذبیه که یا به مادر و خانواده خود یا به شوهر باید داشت،قطعا که قبل باردار شدن یه زن یسری مشکلات با شوهرش داشته یعنی همه داشتیم و داریم هیچوقت دونفر کامل باب میل هم نمیشن ولی اگه به امید اینکه بعد بچه دار شدن بهتر شه همه چی باردار شین نتیجش میشه افسردگی بعدش چون بازم هیچی اونطور که خواستین نشده،من خودم وقتی تصمیم گرفتم مادر شم با شناخت از شوهرم و بدون اینکه کمک داشته باشم اقدام کردم مادرم فوت شده خواهر ندارم فامیلا هیچکی نزدیکم نیست واسه همینم تحمل تمام شب نخوابیها و سختیها واسم راحت بود چون از اول میدونستم و الکی خودمو گول نزدم که معجزه شه

خیلی حس بدیه

هم اینکه از شوهرم دورم بخاطر پله های خونمون دوس دارم زایمان کنمم کنار شوهرم بچم باشم بهترین حس دنیاست فکر کنم🫠

چرا مگه چجوریه من جقدر ذوق دارم بچم ببینم کنارم باشه افسردگی چجوری ادم میگیره

منم همینجورم. دیگ دارم از حال روحم گریه میکنم. دیگ خسته شدم دیگ از خودم از بقیه