ن اصلا هیچکس مثل مادر مسئولیت پذیر نیس حتی پدر بزرگ و مادر بزرگ بچه من که به هیچکی اعتماد ندارم اونم مخصوصا خانواده شوهرم پیش خودم درست بغلش نمیکنن چه برسه پشت سر
من خودمم همینطورم
مثلا مادرشوهرم میگه چند وقت بگذره دیگه یادش میدم پیشمون بمونه
شاید از دوست داشتن باشه ولی من اصلا خوشم نمیاد وقتی پیش خودمه خیلی راحت ترم و صد در صد اجازه نمیدم پیششون تنها بمونه
نقطعه ضعف بهشون نده
آره عزیزم منم زیاد دوست ندارم بزارمش پیش کسی یه شب دو ساعت گذاشتمش رفتم عروسی کوفتم شد از بسکه فکر میکردم بهش حتی حال نداشتم به عروسم نگاه بندازم مخصوصا وقتی پیش خانواده شوهرم باشه هی میندازنش هوا عین گاو اصلا فکر نمیکنن بچه سرش آبه مغزش به فنا میره
درسته از دوست داشتن میگن اما خب بچه کوچیک گزاشتن نداره که
شیر میخواد یه دفعه ای خراب کاری میکنه
پیش پدر شوهر نمیشه گزاشت که
من فقط جای مامانم تا حالا گزاشتم اونم وقتی که دوساعت کار دارم یعنی سر وقت شیرش باز برمیگردم.
حساس نشید بابا به دست پا بیفتن غلت زدن میگی فقط کسی باشه بگیرش
چون بچم کوچیکه هنوز دلم نمیخاد به راحتی بزارمش پیش کسی و برم جایی
ولی باز با خودم میگم خب مادربزرگ و پدربزرگشن بدشو نمیخان ک...
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.