حالم دیگه از بچه داری بهم میخوره😞کاش از اول به بچم شیر مادر نداده بودم که اینقدر بهم وابسته باشه.کاش بهش شیرخشک داده بودم.کسی نیست یکم بچه رو نگه داره برام.مادرم راه دوره.به شوهرم میگم یک ساعت بچه رو نگه دار من برم بازار بیام.این بعدازظهر می‌خوابه تا دو ساعت بیدار نمیشه من زود میام.میگه من نمیتونم نگه دارم اگه بیدار شه گریه کنه تو همون لحظه باید اینجا باشی.میگم پس بزار ببرمش با خودم میگه نه سرده مریض میشه.خودش با دوستاش میره بیرون راحته فقط ما زنا بدبختیم.اخه من یه بچه کلاس اولی هم دارم از شنبه تا چهارشنبه یکسره خونه م دارم باهاش درس کار میکنم یا به این یکی میرسم.اون وقت شوهرم فقط می‌ره سره کار و میاد خونه.خونه هم یا فیلم میبینه یا می‌ره اینستا.شما که بچه شیرخوار دارید یعنی تنها از خونه بیرون نمیرید؟

مامانای تهرانی!!!! یه گروه زدیم تلکرام. هرکی دوست داشت عضو شه به ایدی
m98m_mandana
توی تلگرام پیام بدین لینک رو بفرستم براتون

ما بخوایم بریم بیرون با ماشین میبرتم اون نگه میداره بچه را تو ماشین من خرید میکنم میام

البته منم هیج جایی نرفتم چندباررفتم هایپرفقط چون کسیو ندارم اینجا

پس نقش شوهرت چیه ؟ عجب رویی داره والا
من میدم دست شوهرم میرم

خب عزیزم با ماشین خودتو بچه باهم برید من اینکارومیکنم چون همسرم تاعصر سرکار دیگه اینقد عصبی شدن نداره خودتواذیت نکن

والا من تاالان تنهانرفتم بیرون اگ خریدی چیزی داشته باشم شوهرم میبره بچه میمونه توماشین من میرم میگیرم و سریع برمیگردم اینکه توخونه نگه داره من تنهایی برم ن ولی خونه دوستام وقتی هواخوبه خودم. میبرمش

من کل بارداریم خونه بودم جای ک زندگی میکنم مامان اینا یه شهر دیگه وقتی ب دنیا اوند گفتم دیگه برم خونه بابا از روز اول بیمارستان بودم یا خودم یا بچم تا یک ماه الان از ترس بیماری هم نمیتونم برم خونه بابام اینا شوهرم تا ظهر سرکار از همون طرف میره دانشگاه آرزو حموم رفتن دستشویی رفتن بدون استرس دارم

خب بهش کمکی بده شیر خشک یوقتایی

من هم شیرخشک میدم هم شیر خودم واسه اینکه بتونم حداقل نیم ساعت پیش کسی بزارم کارامو بکنم.واقعا تنها سخته .منم چندوزه بیرون نرفتم

بچه ی منم شیر خودمو میخوره بعدازظهر ها ی چرت ۲،۳ساعته داره اکثرا اونموقع میرم بیرون

والا بچه من شیرخشکیه هیچ جا نرفتم پری روز ناشکری کردم گفتم هیچ جا نرفتم خسته شدم دیروز بچه م صبح تا شب گریه کرد به غلط کردن افتادم😁گفتم خدایا گوه خوردم ناشکری نمیکنم
آدم خسته و افسرده میشه
منی که یسره بیرون طبیعت تفریح بودم
لگن هم هنوز درد میکنه یذره بیرون راه میرم تا شب لگن درد

چرا من میرم ولی خب بیشتر کارام با ماشینه پیاده سخته یکم چون همش باید بغلم باشه

من تاحالا تنها بدون بچه نرفتم اما این هفته قراره بره اگر خدا بخاد چون یکمم غذا خور شده میتونن یه جوری نگهش دارن تا منم برا چند ساعت با دوستام خوش باشم🥲

والا منم پدرم درومده همش وصله به سینم،میخام عادتش بدم یکم شیر دوشیدم چند بار توی شیشه بخوره،انقدر ادا اطوار درمیاره تا بخوره😐😂بعدم تو بهترین کار رو کردی درسته سخته اما مطمعنم اگر شیر خشک میدادی بهش عذاب وجدان داشتی🥲🥲🥲همه ی مادرا همینن

بگو باشه میرم اگه دیدی بیدار شد زنگ بزن برو یه ساعت وبیا