۱۱ پاسخ

عزیزم خیلی مطمئن بهت میگم نگرانیت بی مورده.بچه ها ممکنه ساعاتی که کنار سایر عزیزانشون هستن حتی مامان رو نخوان ولی در نهایت هیچ آغوشی براشون مادر نمیشه.هر چی هم بزرگتر میشه میبینی که علاقه و وابستگیش به خودتون بیشتر میشه.

درکت میکنم چ حسی داری.منم اگربودم شاید حساس میشدم. ولی عیب نداره نزدیک ک نیستین مدام بره پیشش. خوبه بازدورید

حتما صحبت کن چون هم خودت آسیب میبینی هم بچت

ولی بنظر من خیلی ناراحتیت بیجا و بی مورده
تازه باید خوشحال باشی که این‌قدر به بچت لطف دارن و دوسش دارن
من که خودم از رابطه پسرم با مادرشوهرم عشق میکنم و واقعا وقتی میرم خونشون چندساعت از دست پسرم استراحت میکنم یا مثلا کاری دارم خیال راحت میذارم پیشش میرم سراغ کارم
اصلا اینجوری نگو و بچه رو زده نکن تازه لذت ببر ازین رفتار و استفاده کن ازین فرصت
هیچ بچه ای مادرشو نمی‌اندازه خیالت راحت
که جای تو پیش بچه محفوظه
و واقعا خوشحال باش ازین همه عشقی که به بچت میدن
بذار بچت با مهر و محبت بزرگ بشه
بذار این عشق رو از جز تو و پدرش از اقوامش هم بگیره نمیدونی چقدر برای آینده ش خوبه وقتی بزرگ بشه

خانما میشه بهم یاد بدید چطوری باهش رفتار کنم که هم محبتمو بهش بدم.
من اولا زیاد قربون صدقش میرفتم الان نمی دونم چرا نمی تونم بهش بگم. خیلی بدع حسم نمی تونم بروز بدم

خواهر درکت میکنم پسر منم با مادرم همینجوری بود تقریبا 4سالش که شد مدام گریه میکرد که میخوام اونجا بخوابم یه شب اجازه دادم ولی تا دوهفته خونه نیومد منم داشتم دیوونه میشدم با مامانم صحبت کردم اونم از محبتش کم کرد همه چی ختم به خیر شد

بچه چون اونارو کمتر میبینه و بهش مجبت میکنن وقتی میره اونجا میره سمتشون کن که هروفت مادربزرگشو میبینه میگم برو پیشش منو ول کن دو دقه و نفس میکشم

عزیزه دلم
بچه به محبت نگاه میکنه
شما اگه دعواش کنی یا بهش تذکر بدی و جدی بشه
گل دخترت بیشتر به اونور کشیده میشه تا شما
زمان بده عزیزم
خودتم به محبت کردنت ادامه بده هم به دخترت هم مادر شوهرت
بهتر جواب میگیری
چون بیشترین زمان بچه با شما میگذره
اوضاع بهتر میشه

خب دیر به دیر برو خونشون

وای اینکه خیلی خوبه... اصلا نگران نباش بچه هیچ وقت مادرخودشا فراموش نمیکنه ..منم پسرم خیلی شدید به مامانم وابستس بااینکه زیاد همدیگه را نمی‌بینیم ولی وقتی پیش مامانم هستیم به طورکل نزدیک من نمیاد فقط برای شیر خوردن ..

خدا خیرت بده دختر
بهتر بزار اون بزرگش کنه تو لذت زندگی رو ببر
یکی مثل من از خداشه بچه از کمی جدا بشه
یکی مثل تو ناراحتی از این موضوع
بیا جا عوض

سوال های مرتبط

مامان سلدا💜آسیه مامان سلدا💜آسیه ۱۴ ماهگی
دختر عزیزم لحظه هایی که صدای خنده های تو، تو خونه مون می پیچه انگار دارم از خوشحالی پرواز می کنم. می خوام همیشه شاد ببینمت عزیزم و برای شادی تو هر کاری می کنم

هر روز که از خونه بیرون می رم به این فکر می کنم که چه کاری می تونم انجام بدم که تو خوشبخت تر باشی، تمام تلاشی که می کنم برای اینه که تو بهترین ها رو داشته باشی

هیچ وقت حتی ذره ای از این حس عاشقانه ای که به تو دارم کم نمیشه عشق همیشگی من تو بزرگ ترین بهانه ی زندگی هستی

دختر مهربونم، لبخندت تمام خستگی های دنیا رو از بین می بره

وجود تو دخترم منو به زندگی دلگرم می کنه

عزیزترینم تمام احساسات خوب دنیا را زمانی تجربه کردم که تو به دنیا اومدی

شادی و خوشبختی من، قلب من برای تو می تپه، تو مفهوم زندگی منی

ممکنه سال ها بگذره، من پیر شده باشم و تو بزرگ، اما چیزی که هیچ وقت تغییر نمی کنه عشق من نسبت به توئه دختر قشنگم

بمونه به یادگار 1404/3/7
خدای خوبم بخاطر وجود دختر قشنگم سلدا پرنسس کوچولوم آسیه شکرت😘🌿