۶ پاسخ

حالا من میدونی چطورم میرم رو فرنگی که کامل تخلیه نمیشه مجبوری سرپا جیش میکنم بعد میام بیرون تا برم رو تخت میبینم بازم دارم دوباره برمیگردم مکافاتیه

وای منم امروز ادرار داشتم نرفتم یه عطسه کردم ریخت اول ترسیدم یعنی تا مرز سکته رفتما دیگه رفتم دستشویی تخلیه کردم دیدم دیگه نیومد سرمام خوردم

من بعد زایمان تا ۵روز اول ادرارم همین جور میریخت تو پوشک خیلی بد بود

منم تکرر ادرار دارم
سرما خورده بودم همینطوری بودم همش در حال تعویض لباس زیر!
حتی چند روز نوار بهداشتی گذاشتم
ولی خب چاره ای نیست باید تحمل کنی گلم

منم دقیقا این احساسو دارم، نی نیتون سفالیکه؟

عزیزم درد لگنت دقیقااا چجوریه به رون های پات هم میزنه
لگن کجا میشه همون روی باسن یا روی پهلووو
اخه منم خیلی درد دارم؟؟

سوال های مرتبط

مامان بلوبری🫐 مامان بلوبری🫐 هفته سی‌وسوم بارداری
خانوما دیشب آخر شب متوجه شدم بچه حرکت نداره آخه هرشب موقع خواب خیلی حرکاتش زیاده گفتم حتما خوابه صبحم با لگداش بیدار میشدم بازم حرکت نداشت صبح دیگه مراقبت داشتم پاشدم رفتم بهداشت ضربان قلبش خوب بود ولی یکم شکمم رو فشار داد بچه رو پیدا کنه
از اونجا که اومدم بیرون پیاده اومدم خونمون اصلا نمیتونستم راه برم بچه محکم خودش رو فشار میداد به لگن و مثانم و چون افتادگی مثانه دارم خییییلی مثانم تیر می‌کشید جوری که میخواستم همونجا جیغ بکشم
هرجا چشمم افتاد نشستم به زور خودمو رسوندم خونه
اومدم کلاس ورزش اون موقع زیاد درد نداشتم باز بعد اون بازم همون شد هنوزم حرکاتش رو حس نمیکردم فقط یهو یه فشار زیاد به مثانم میومد نهار خوردم دراز کشیدم تو یه ساعت 13تا حرکت خیلی ضعیف داشت مثل اوایل از روی پوست حس نمیشد فقط از داخل حس میکردم
تا الانم فقط داره فشار میاره به لگن و مثانه و حرکت درست حسابی نداشته
31هفتم
کسی تا حالا اینجوری بوده
چیکار کنم😭
کشاله هامم امشب درد گرفته الان دراز کشیدم وقتی بلند میشم خیلییی درد دارم فشار زیاد روی مثانه و لگن دارم😭
مامان آیلین کوچولو🎀 مامان آیلین کوچولو🎀 ۳ ماهگی
همون موقع ماما همراهمم اومد انگار به جون به جونام اضافه شد خانم حاجی زاده از مرکز مادرانه دیگه اومد کمکم گفت بیا ورزش گفتم اصلا نمیتونم گاز و دادن دستم که نفس بکشم ولی انگار هیچ تاثیری نداشت فقط یه ذره بعد به ربع بیست دقیقه خیلی کم درد و کم کرد ولی بلافاصله برمیگشت فقط حالت گیجی و بی حالی میداد تو حال خودم نبودم انقد درد داشتم زمین و زمان و چنگ میزدم دیگه گفتن وقتشه هرموقع درد داشتی زور بزن من با هر درد تا جایی که میشد زور میزدم ولی انقد فشار رو پایین تنم بود حس میکردم الان میخواد پاره بشه زور زدنا همینجور ادامه داشت تا دیدم اومد بی حس کنه برش بزنه آمپول زدن موقع برش قشنگ فهمیدن با قیچی برید ولی درد نداشت و بازم زور میزدم تا اینکه دیدم خیلی فشار میاد یه دفعه دیدم کله بچه تو دست ماماعه یه زور دیگه زدم و بدنش اومد، گذاشتن رو سینم اصلا تو حال خودم نبودم نمی‌دونستم چیکار کنم باورم نمیشد من یه بچه به دنیا آوردم😭بعد بچه رو بردن اونور و گفت یکم دیگه زور بزن جفتت بیاد اونم اومد و تموم شد و نوبت رسید به فشار شکم خیلی درد داشت مردم و زنده شدم🥲بعد بخیه زد که اونم خیلی درد داشت بعضی جاها که بی حس نمیشد قشنگ جیغ میزدم و خوب همش تموم شد و از دردا خلاص شدم یک دفعه و حس کردم بدنم یکم جون گرفته بعد دیگه کارا تموم شد وبچه رو شیر دادم و پاشدم خودمو شستم و لباسارو عوض کردم که بریم بخش...