این داستان خواهر شوهر رو مخ
تشریف آورده ویلای ما ، بچم بهم ریزی میکنه خودم دهنم سرویس شده که جمع می‌کنم همش
اخرشم امروز جلو همه میگه این اگه بچه من بود دیوانه میشدم همه ب من زمانی که بچم کوچیک بود میگفتن چجوری آنقدر تمیزی ، چون تمیزم بچمم تمیزه ، تو بچه کثیفه
گفتم روش تربیتی فرق داره تو بچه رو میترسونی دعوا میکنی برا همون کثیف نمیکنه
بعد جالبه همه میگن بچش بقیه جاها فضوله و بهم ریز تو خونه خودش چون میترسه آرومه
خلاصه تعطیلات مفرحی دارم با این خواهرشوهر روانیم

۳ پاسخ

بچه اسمش روشه . به نظر من بچه اگه ریخت و پاش نداشته باشه باید بهش شک کرد

خدالعنت کنه خواهرشوهر نانجیب رو

اون اقا روانشناسه میگفت خونه ای که تمیز معلومه یکی توش کتک خورده
حالا یا بچه
یا مادر بچه از مادرش

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۲ سالگی
سلام دوستان شما تو چه سنی بچه هاتون از جیش‌گرفتین؟
من خیلی میترسم از این بابت که عصابم نکشه بچه رو دعوا کنم هم خودمو دیوانه کنم هم بچه رو چون میگن اگه داد بزنی سره بچه دیگه جیششو نمیگه
چه راه حلی دارین
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان تیام مامان تیام ۲ سالگی
مامانا بر این موضوع همه واقفین که گهواره جای تبادل اطلاعات و تجربیات ماماناست
ما نه دکتریم نه کارشناسیم نه روانشناسیم
یه مامان میاد یه چیزی میپرسه ، یا اینجا مطلبی میخونه میدونه که همه حرفایی که زده شده از سر تجربه اس
حالا سر هر موضوعی اومدی نظرات و تجربیات مامانارو میخونی ،با دکتر بچت مشورت میکنی تحقیق میکنی شرایط بچت رو میسنجی و در آخر همه اینارو سبک سنگین میکنی بعد واسه بچت اجرا میکنی
اینکه آره بچه ی من اینجوری شد تو گهواره پرسیدم یه مامانی یه چیزی گفت من انجام دادم بچم بدتر شد تقصیر خودته اون مامان رو بچه ی خودش انجام داده نتیجه گرفته اینکه خودت خواستی نظر مامانی که دکتر نیست رو بدونی و انجامش دادی بازم مقصر خودتی اون مادر هیچ تقصیری نداره اون مادرِ بچه ی تو نیست والا الان دکترا هم اشتباهشون رو گردن نمیگیرن اسمشو خطای پزشکی میذارن چرا میاین اینجا آه و نفرین که فلان مادر تو گهواره گفته این کارو کن یا خودش برا بچه خودش انجام داده بود منم واسه بچم انجام دادم ، بچه ی من بدتر شده یا نتیجه نگرفتم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آرین و عرشیا مامان آرین و عرشیا ۲ سالگی
سلام خوبید....عیدتون مبارک طاعاتتون قبول.... تعطیلات خوش گذشت؟
بچه هاتون با دید و بازدید چیکارکردن؟دوست داشتن یا مثل پسر من گریه کردن؟پسر من میونش با آقایون خوب نیست هر سری مهمون اومدنی یا مهمونی رفتن گریه می‌کنه....خونه مادرشوهرمم کل تعطیلات رو مثل ارین پسر بزرگم دلم برا خونه تنگ شده و دوست دارم زودتر بریم خونه....طبق معمول این چندروز تا گریه کرد پسرم پدر شوهرم گفت الان میگن این بچه دیوونه س...یا میگه اذیت کنی گربه میاد میخورتت یا خواهر شوهر کوچیکم میگه میزاریمت خونه میریم بچه هم حتی از حیاط می‌ترسه....منم اون روز به خواهر شوهر بزرگم گفتم بهش بگو انقد بچه رو نترسونه.....تا بچه هم گریه می‌کنه میگن بهش توجه نکن محلش نده بیا از اتاق بیرون....منم محل ندادم‌ دیشب اومدم پیش آرین تا وقتی آروم شد...الان بچه م تو خواب میگه بریم خونه🥹🥹
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان محمد مامان محمد ۲ سالگی
خانمل چجوری پودر پیدرو لاکس رو میدین به بچه هاتون گفته ی قاشق سر پر تو ی لیوان اب ناشتا بخورن اول صبج که این همه رو نمیخورن یا حتی وسط روز هم نمیخورن بچم یبوست شدید دارم خواهش میکنم هر کی میدونه بهم بگه بار اولمه واقعا نمیدونم چجوری بدم؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان اِرمیا مامان اِرمیا ۲ سالگی
دوستای گلم
راهنماییم کنید بخدا مث یه خواهر بهم یاد بدید من چون ۷ ساله ازدواج کردم و کلا از اول تو این خونه بودم و صابخونه اشنامون بود مشکلی نداشتیم باهم این خونه رو و این صاحبخونه رو نمیدونم چیکار کنم ؟!
تاپیک قبلیم.
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان معجزه کوچک من👧 مامان معجزه کوچک من👧 ۲ سالگی
همه ار پوشک گرفتن تو سن بچه من

ولی من هنوز نه
خیلی ناراحتم اصلا بلد نیستم نمیدونم چیکار کنم از یطرفم حس میکنم بچم امادگی نداره چون کامل حرف نمیزنه جمله بندی نمیکنه فقط کلمه میگه 😞
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان جوجه کو چولو مامان جوجه کو چولو ۲ سالگی
خانم ها بچه های همسن دختر من بچه های شمام همه چی رو میگن خودمون بکنیم دختر من همه چی رو میگه خودم خودم خسته ام کرده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هیمن مامان هیمن ۲ سالگی
راهکار بهم بدین بیزحمت برا ریختن ترس بچم ... زیاد با بچه ها بازی نمیکنه .. زود گریه میکنه ... بهم وابسته س..
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان امید من مامان امید من ۲ سالگی
پسرم رو بردم گفتار درمان. ینی. تجویز پزشک نبود خودم بردم ارزیابی بشه مثلا .
خدا ازشون نگذره ک از بدو ورود. استرس و حس تاکافی بودن بهم پمپاژ کردن. ۵۰۰تومنم ازم بردن. و. ده دقیقه زرت و مرت. حرف زد و کلی انگ چسبوند و. اوندم
پسرم. درک مفاهیم بالایی داره. خیلی باهوشه
تمام وسایل خونه رو میشناسه میدونه هر کدوم چیه
کلمه هم زیاد میگه. هرچند با زبون بچگی خودش
خیلی باهوشه. میدونه ک ما. راجب چی حرف میزنیم اونم. مثلا با زبون خودش. یه چیزی مرتبط با بحث ما میگه. که میدونم راجب چی حرف میرنید
مثلا. میگه. اُتا آب. ینی افتاب توی آب
بابا کاره
مثلا این مدلی. چند جمله کوتاه میگه
کلمه هم زیاد. میگه. اما دستو پا شکسته
بردمش برا ارزیابی
اول. هی بمن مادر میگفت. بچت تاخیر شدید. گفتاری داره. ممکنه تا ۴سالگی هم کسی بش نفهمه. چی میگهبعد تیر اخر رو زمانی بهم زد که.
بچم. داشت با ماشینا اونجا بازی میکرد. دراز کشید ه بود. روی. فرش با ماشین بازی میکرد بازی مورد علاقشه
بعد گفت این حرکتو همیشه انجام میده؟؟
تا تهش رفتم. منظورش اتیسم بود
گفتم. خانم من خودم ته همه ی این داستانام. من. استرسی ترین مادر روی زمینم. اگه من. میدونشتم بچم. کوچکترین حرکت مشکوک داره. پیگیرش میشدم انقد راجب اتیسم از قبل از بارداری میدونستم و. مطالعه کرده بووم. .. نیومدم ک توی زیغی. بشینی جلوم برام فلسفه. ببافی
اومدم بگم عضلات. هنجره بچم. ضعیفه برای گفتار نیومدم بهم بگی که. بچت. مشکل دیگه داره
بعد جالبه بچم کامل. به سوالاتش پاسخ میداد. کارتارو نشون میداد. پسرم همه رو درست جواب میداد
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آوش مامان آوش ۲ سالگی
بخدا كه بچه هاي امروز مثله ديروزيا نيستن،خيليييي سخت شدن اشك در ميارن قشنگ😢من خودم تو خونواده پرجمعيت بودم ،خودم بچه هفتم،بخدا آجيم اينا ميگن خيلي آروم بودم،ن تنها من بلكه بقيه هم شيطنت ميكردن ولي ب اندازه،نق ميزدن ولي ب اندازه،الان خيلي عجيبن بچه ها،من تا ناله ميكنم مامانم ميگه خوبه خوبه جمع كن خودتو خوبه يكيه،اگه حا من بودي ميخواستي چيكا كني،البته اينم بگم صبر مادرا قبلي خيلي زياد بود،واسه همين انقدر طلاق كم بود ،چون مردارو تحمل ميكردن ميگم😂😂
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان هاکان👶❤️ مامان هاکان👶❤️ ۲ سالگی
مامانا بچه های شماهم تو خونه هستن مدام نق میزنن ؟ شوهر من میگه چون هی میری خونه مامانت میمونی...ولی من دیدم اکثر بچه ها تو این سن مدام نق میزنن و لجبازی میکنن🤦‍♀️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان بچو مامان بچو ۲ سالگی
پسر من تو جمع ، اگر بچه هم سنش باشه اعتماد نمی‌کنه ، باهاشون بازی نمی‌کنه، همش نگران اونا وسایل شو ازش بگیرند ، تو خانه بازی همینطور، با گریه و عجز می‌اد سراغ من ک ازش دفاع کنم، منم براش توضیح می‌دم که دوستت می‌خواد باهات بازی کنه کاری باهات نداره و ... ولی اصلا تاثیر نداره، بچه های دیگه همه باهم بازی می‌کنند این فقط اینجوریه، اعصابم و تو مهمونیا خورد می‌کنه با گریه ها و ترس هاش، چکار کنم لوس نشه، خودش بتونه از پس موقعیت ها بربیاد، هر کاری کردم جواب نداده تو این مورد
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان شکلات🍫 مامان شکلات🍫 ۲ سالگی
نمیدونم یه مادر چطور به خودش جرئت میده که بچشو. اونم دختر. بدون لباس مناسب، ببره خانه بازی!!👧😤
امشب برای دومین بار بچمو بردم خانه بازی گفتم بذلر بازی کنه، یه مامانی بچشو گذلشته بود اونجا خودش رفته بود بیرون، بچه سه سالش بود.
یه بادی تن بچه سه ساله ک از پوشک گرفته شده بود کرده بود. بدووووون هیییییچی ینی آلت تناسلی دخترش کاملا مشخص بود انقدر اعصابم بهم ریخته بود ک حد نداره، ینی حتی نکرده بود یه شورتی جوراب شلواری‌ای چیزی پای اون بچه کنه. بچه ام تپل بود ماشالا، فک کنین!😡😤☠️
انقدر عصبی بودم ک حد نداشت، علاوه بر تمام خطرات جنسی ک ممکنه گریبان‌گیر اون بچه بشه چه همه آلودگی مستقیما با بدن بچه در تماس بود از طرفی تمامی وسایل کثیف و حال بهم زن میشدن🤢🤕

حالا این وسط یه زنه حمله کرده بود بچه من، فک کرده بود از این بچه هاییه ک مامانشون اومده گذاشته رفته، اومد دست بچمو گرفت ک بذار بچم بازی کنه و تو اجازه نداری بهش بگی برو کنار ک یعو گفتم خودم حواسم به بچم هست شما برین کنار👿🤬


سعی کردم به بچم خوش‌بگذره ولی بازم....😮‍💨
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان نیلا آمره ای مامان نیلا آمره ای ۲ سالگی
دیشب دخترم رو بردم هیئت دست هر بچه ای خوراکی میدید انقدر گریه و شلوغ می‌کرد که منم میخوام واقعا خیلی اعصابم بهم ریخت و تو شلوغئ آبروی ادمو میبرد نمیدونم چیکار کنم ۲سال و ۵ ماهش هستش و فرزند دوم هستش به خواهر ۵سال و نیمش خیلی زود میگه همش هم میگه من خوبم یه خورده حسودی هم میکنه بچه بچه های کوچیک
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان محمد مامان محمد ۲ سالگی
طبق تاپیک قبلیم سه جلسه پسرم رو میبرم کلاس مادرکودک
نمیدونم چرا حس میکنم خوب نیست
مثلا کلا ۷،۸نفرن تو کلاس بعد مربیشون اسم پسر منو یاد نگرفته همش یادش میره
یه سرس بازیا و داستان و شعر و کاردستی دارن که انگار فقط میخواد تند تند همه رو بگه انجام بده
بعد پسر من کوچیک تر ازهمه ویکم خجالت میکشه یه کاری نمیکنه مثلا بیاد سمتش صمیمی بشه باهاش خجالتش بریزه
یه بازیایی میکنه که به نظرم بیشتر از سنشونه مثلا میگه ما همه باهم فرق داریم مثل خط های روی اثر انگشت ژنتیکمون باهم متفاوته اخه بچه چه میفهمه
نمیدونم ببرمش هنوز یا نه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر