این داستان خواهر شوهر رو مخ
تشریف آورده ویلای ما ، بچم بهم ریزی میکنه خودم دهنم سرویس شده که جمع می‌کنم همش
اخرشم امروز جلو همه میگه این اگه بچه من بود دیوانه میشدم همه ب من زمانی که بچم کوچیک بود میگفتن چجوری آنقدر تمیزی ، چون تمیزم بچمم تمیزه ، تو بچه کثیفه
گفتم روش تربیتی فرق داره تو بچه رو میترسونی دعوا میکنی برا همون کثیف نمیکنه
بعد جالبه همه میگن بچش بقیه جاها فضوله و بهم ریز تو خونه خودش چون میترسه آرومه
خلاصه تعطیلات مفرحی دارم با این خواهرشوهر روانیم

۳ پاسخ

بچه اسمش روشه . به نظر من بچه اگه ریخت و پاش نداشته باشه باید بهش شک کرد

خدالعنت کنه خواهرشوهر نانجیب رو

اون اقا روانشناسه میگفت خونه ای که تمیز معلومه یکی توش کتک خورده
حالا یا بچه
یا مادر بچه از مادرش

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻🧡 مامان علیرضا🌻🧡 ۲ سالگی
از همون زمانی که به یه شناخت از خودم رسیدم عاشق ازدواج و تشکیل خانواده بودم عاشق بوی نوزاد عاشق دست و پاهای کوچولوشون زمانی که تازه ازدواج کرده بودم و هنوز قصد بارداری نداشتم
اگه جایی نوزاد یا بچه بامزه ای میدیدم با ذوق نگاش میکردم و اشک تو چشمام جمع میشد که نکنه من این حسو تجربه نکنم تو دوماهی که اقدام بودم و نمیشد سخت ترین روزهای زندگیم بود هر روزم پر از استرس و دلشوره خدا خیلی دوسم داشت که علیرضا رو زود بهم داد
اومدن علیرضا تو زندگیم مثل ی معجزه بود علیرضا با بودنش خیلی چیزارو بهم داد خیلی چیزارو یادم داد
تو این دوسالی که کنارمه ی آدم دیگه شدم یکی که واقعا از خودش راضیه خودشو دوست داره
علیرضا بهترین خوب ترین هدیه خدا به من بود
امروز مبینم همه روز مادرو تبریک میگن ازشون تشکر میکنن
من میخوام از کوچولوم تشکر کنم که با اومدنش دنیا رو بهم داد ممنونم علیرضا تا دنیا دنیاست جونمم بخاطر میدم 💋♥️
دعا میکنم تمام کسایی که آرزو ی کوچولو تو زندگیشون رو دارن مادرشدن رو تجربه کنن 🌻🤎
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رضا مامان رضا ۲ سالگی
سلام من دوقلو دارم،یه بار بچمو تهدید کردم که میریم مسافرت تو تنها تو خونه میمونی چون تو شلوارت پی پی میکنی،امروز همش تصور میکنم که (بچم تو خونه تنها مونده گشنشه تشنشه شبا میخوابه تنها،میره دستشویی لباساشو خیس می‌کنه بعد میاد تو هال بخاری و خاموش می‌کنه تا صبح تو سرما میخوابه و...) بعد از این تصورم میشینم شدید گریه میکنم اصلأ دست خودم نیست همش میاد تو ذهنم این فکرا،راستی فقط در مورد قل دومم این فکرا میاد تو ذهنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آرین و عرشیا مامان آرین و عرشیا ۲ سالگی
سلام خوبید....عیدتون مبارک طاعاتتون قبول.... تعطیلات خوش گذشت؟
بچه هاتون با دید و بازدید چیکارکردن؟دوست داشتن یا مثل پسر من گریه کردن؟پسر من میونش با آقایون خوب نیست هر سری مهمون اومدنی یا مهمونی رفتن گریه می‌کنه....خونه مادرشوهرمم کل تعطیلات رو مثل ارین پسر بزرگم دلم برا خونه تنگ شده و دوست دارم زودتر بریم خونه....طبق معمول این چندروز تا گریه کرد پسرم پدر شوهرم گفت الان میگن این بچه دیوونه س...یا میگه اذیت کنی گربه میاد میخورتت یا خواهر شوهر کوچیکم میگه میزاریمت خونه میریم بچه هم حتی از حیاط می‌ترسه....منم اون روز به خواهر شوهر بزرگم گفتم بهش بگو انقد بچه رو نترسونه.....تا بچه هم گریه می‌کنه میگن بهش توجه نکن محلش نده بیا از اتاق بیرون....منم محل ندادم‌ دیشب اومدم پیش آرین تا وقتی آروم شد...الان بچه م تو خواب میگه بریم خونه🥹🥹
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دختر توت فرنگی مامان دختر توت فرنگی ۲ سالگی
خیلی اعصابم خورده امروز رفته بودم خونه مامانم بچه خواهرم که پسره پنج سالس اونجا بود بهد خیلی پسر شیطون و بازیگوشی هست یکمم پرو و بی ادب اونم به خاطر اینکه یه برادر بزرگ داره همش باهم دعوا دارن و داداش بزرگش فحش میده اینم یاد میگیره بعد امروز که رفته بودم خونه مامانم من رفتم بیرون وسایلمو بزارم تو ماشین که برگردم خونه توی این تایم کوتاه این پسر خواهرم یه لحظه شورتشو جلو دخترم داده پایین مامانم بهم گفت انقدر اعصابم ریخته بهم با مامانم بحثم شد گفتم چرا چیزی بهش نگفتی جلوشو‌نگرفتی الان میگم‌نکنه تو ذهن‌دخترم بمونه نکنه دخترم آسیب ببینه تو روحیش اثر بزاره
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان رستا و نفس مامان رستا و نفس ۲ سالگی
بچه ها
دیشب رستا رو باز گزاشتم گفتم من که قالی ها رو میخام بشورم پس ببینم رستا آمادگی شو داره یا هنوز نه،بردمش سرویس اومدیم همه چی اوکی بود اما بعد چند دقه دیگه خطا داد اصلا هم خبر نمیده،بعد تا صبح که باز بود خشک بود اما صبح که بیدار شد گفتم بریم سرویس که همون جا ادرار کرد😐 چیکار کنم اصلا همکاری نمیکنه منم دیگه پوشکش کردم
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان دخترم 😘 مامان دخترم 😘 ۲ سالگی
خانم ها بچه های همسن دختر من بچه های شمام همه چی رو میگن خودمون بکنیم دختر من همه چی رو میگه خودم خودم خسته ام کرده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هاکان👶❤️ مامان هاکان👶❤️ ۲ سالگی
مامانا بچه های شماهم تو خونه هستن مدام نق میزنن ؟ شوهر من میگه چون هی میری خونه مامانت میمونی...ولی من دیدم اکثر بچه ها تو این سن مدام نق میزنن و لجبازی میکنن🤦‍♀️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ سالگی
من و همسر کنار هم نشسته بودیم و ایلیا از ما فاصله داشت و سرگرم بازی بود ، به همسرم گفتم نمی‌دونم چرا چند روزه همه جام درد می‌کنه ، یهو ایلیا برگشت گفت آخه داری پیر میشی😂😂😂 آخه بچه تو این حرفا رو از کجا درمیاری 😅😂
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پارسا مامان پارسا ۲ سالگی
سلام امروز رفته بودم مطب دكتر يه ماماني رو ديدم خيلي بدجور بچشو دعوا ميكرد بهش ميگفت مگه من نمفته بود رو حرفم حرف نزن بيشعور … بعد بچه هم دلم براش كباب شد اروم و بي صدا زد زير گريه و جشماشو ميپلكوند و صداش در نميومد …دلم برا بچه سوخت همينحور تو فكرشم اخه بچش هم بهش ميخورد ٤سالش باشه…وقتي ميرم بيرون حس ميكنم مردم همه عصبي ان همه ناراحتن اخه چرا اينحور شده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان اَبرک☁️ مامان اَبرک☁️ ۲ سالگی
مامانا
تا حالا به این فک کردید این فرشته های کوچولو که تو خونه هامونن
هیچی از این روزاشون یادشون نمیمونه ؟
روزهایی که ما واسه یه قاشق بیشتر خوردن التماس میکنیم
واسه سوختگی پاهاشون عذاب میکشیم
وقتایی که میخندن انگار دنیا مال ما میشهر
هر روز بیشتر عاشقشون میشیم
هر روز بیشتر و بیشتر
واسه کارهای بچگونشون و دل مشغولیاشون ضعف میکنیم
واسه همینه مامانا همیشه عاشقترن
چون ماها با خاطراتی زندگی میکنیم که اونا اصلا یادشون نیست
وقتایی که میچسبیدن تنگ دلمون و میخوابیدن
خدا همه پدر مادرها رو برای بچه ها
و همه بچه ها رو برای پدر مادرهاشون نگهدار
آمین ❤️❤️❤️
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رزا مامان رزا ۲ سالگی
بچه ها مرسی ولی من همه این ملین ها رو دادم و اثری نکرده دو روزه حتی پیدرولاکس دادم به بچم شربت سناکل بدم ب نظرتون؟
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آراد👼 مامان آراد👼 ۲ سالگی
نمیدونم چرا این اخلاقش اینجوریه تا بچه یه آسب جزئ میبینه منو مقصر میکنه 🙂امروز رو پای پسرم یه زخم افتاده سفته منم تازه دیدم چون دخترم پیاده میبرم مدرسه پسرم میبرم همراهم میگه بچه افتاده زمین شیشه رفته تو پاش تو حواست نیست در صورتی که من اصلا ندیدم بیفته😔بعد سرم تو .گوشی بود میگه دلت خوشه به فکر بچه نیستی 😊خیلی دلم شکست من سال ماه دارم از دخترم پسرم نگهداری میکنم تمام کار خونه مدرسه رو دوش منه به چشش نمیاد منم مادرم دیگه کم آوردم هیچ وقت منو درک نکرد هیچ وقت آرزو به دلم موند
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان اشکان مامان اشکان ۲ سالگی
پسرم چند روزه نه میزاره پوشک کنم نه میزاره شلوار یا شورت پاش کن لخت تو خونه میچرخه همه جارو هم جیش کرده ،غذا اصلا نمیخوره ،دو سه روز فقط با شیر و اب هویج سرپاست بخدا کلافه شدم،بچه با بچه چقدر فرق داره هیچ کدوم از این چالشارو سر پسر اولم نداشتم ،روانیم کرده این دومی میخوام فرار کنم از دستش
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رز مامان رز ۲ سالگی
واقعا اونایی که دوتا بچه نزدیک به سن هم دارن دیگه این مشکل که بچه هاشون کسی نیست باهاشون بازی کنه رو ندارن
من دخترم همش بازی میخواد یا میگه بیا اسباب بازی بده بهش میدم در حد یکی دو دقه بازی میکنه باز میگه بیاین یه چی دیگه بدین دوس داره همش باهاش بازی کنیم همش میگم چون تنهاس اینجوریه گفتم ببینم اونایی که دوتا بچه دارن این مشکل رو ندارن؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان آواز مامان آواز ۲ سالگی
تاپیک اول: مساله
مامان‌هایی که همیشه در حال بازی و وقت‌گذرونی با دلبندتون هستید:
سلام، خوبید؟
چند وقته می‌خوام یک تجربه فرزندپروری رو باهاتون درمیون بذارم.
آواز دقیقا از اون دسته بچه‌هایی بود که مدام به من می‌چسبید. همش در حال بازی بودم و واقعا وقتی برای خودم نداشتم. همین چند ماه قبل یک دوره اضطراب جدایی رو گذروند و بعد اون اوضاع خیییلی بدتر شد.
تو آشنایان می‌دیدم یا تو گهواره می‌خوندم که مامانا می‌گفتن یه تایمی رو با بچه بازی می‌کنند و بعد خود بچه به تنهایی بازی می‌کنه . واقعا به حالشون غبطه می‌خوردم ، چون آوز همیشه خدا فقط با من بازی می‌کرد . با خودم فکر می‌کردم خب بچه‌ها با هم فرق دارن. آواز تک فرزنده و کسی رو جز من نداره باهاش بازی کنه، من مادرم و اولویتم باید فرزندم باشه و ... .
تو یکی از جلساتی که با روانشناسم داشتم، به این نکته که تایم زیادی رو با آواز می‌گذرونم اشاره شد. حرف‌های جالبی زد که تو تاپیک بعدی میگم.