💕💕

متعجبم از حال و روزمان وقتی...

متعجبم از معلمی که خودش بی حال و بی هدفه و بچه ها رو به نوشتن و خوندن و آینده تشویق میکنه.
متعجبم از والدینی که در بازی های دست جمعی یه گوشه وایمیستند و مشارکت ندارند, ولی میخوان بچشون مثل مولانا وسط جمع بچرخه و نگین باشه.
متعجبم از پدری که در تمام طول روز و شب حتی یک کلمه ی مهر آمیز به لب نمیاره ولی از خشونت فرزندش شکایت داره.
متعجبم از مادری که برای تمرین و مشق کردن بی صبره و شتاب و استرس ازش میباره اما از بی دقتی و مشق ننوشتن فرزندش دلخوره.
شوکه ام از حجم و تعداد والدینی که تصوی میکنن بچه, یه آدم آهنیه که حال و اینده ش رو با رمزگذاری و کدهای مخصوص میشه تنظیم کرد تا بشه اونی که خودشون نشدن.
متحیرم از مادر و پدری که آواز نمیخونه و نمیرقصه و نقاشی نمیکشه و ساز نمیزنه و نمینویسه اما خیال میکنه با ثبت نام بچه ش تو چهار تا کلاس کار تمومه.
یا از مادری که با پخش کردن شبانه روزی سهل الوصول ترین فیلمها و ترانه ها (حتی اگر لجن باشند) برای بچش, تبدیلش میکنه به یک بی فرهنگ مقلد و بعد هم یه کوله پشتی و جامدادی با تصویر همون فیلمها میخره براش و فیلم میگیره ازش و پست میکنه و زیرش مینویسه رشدت آرزومه عزیز دلم...

۱ پاسخ

از کجا میاری اینارو

سوال های مرتبط

مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
سلام به همه مامانای گل
گفتم اول از همه بیام یه تشکر ویژه از مامان ایلیا بکنم که با راهنمایی های دیشبشون باعث شد صبح با انرژی بهتری بیدار بشم و به بدغذایی و اینکه الان هیچی نمیخوره فکر نکردم☺️
صبح که پسرم بیدار شد اولین کاری که کردم گفتم امروز دلم میخواد تو برامون صبحونه درست کنی بیا میخوایم نیمرو درست کنیم یه ماهی تابه آوردیم با سه تا تخم مرغ گفتم تو بشکن خلاصه با کلی خنده و شوخی و اینا تخم مرغ ها رو شکست بعد گفتم حالا بزارم رو گاز تا بپزه و دستپخت پسرم رو بخوریم آماده که شد هی تشویق که وای جقدر خوشمزه درست کردی و اینا اونم از ذوق اینکه چه کار بزرگی کرده تقریبا یه دونه نیمرو خورد و بعدشم چون عاشق شیرکاکائو یه فنجون خورد☺️ خلاصه ناهار هم براش کته با هویج و سیب زمینی و مرغ درست کردم با مشارکت هم که اونم تقریبا دو سومش رو با ماست خورد باورم نمیشد🙃 از خوشی نمیدونستم چکار کنم؟!
ادامه در کامنت میگم خیلی طولانی شد اگه دوست داشتید لایک کنید بالا بمونه شاید به درد یه مادری که فکر میکنه بچه ش بی اشتهاس و کلافه شده بخوره❤️
مامان مانی👼🏻 مامان مانی👼🏻 ۳ سالگی
در مورد تربیت جنسی
بهترین اسم برای اندام تناسلی که مورد تاییده و طبق تحقیقات گسترده به نتیجه رسیدن براش اندام جنسی هست. حتی بار حقوقی داره. لازمه که بچه با اسم واقعیش بشناسه. اندام جنسی بهترینشه.
فرق دختر و پسر چیه؟ اندام جنسیشون با هم فرق داره. برای پسرا بیرون بدنشونه پینس و بیضه ها، برای دخترا داخل بدنشونه رحم و واژن.
با عروسک که اندام جنسی داره، با کتاب که نقاشی و بچه رو کشیده و کارتونیه بهتره نشون بچه ها بدیم.
هرگز از عکس واقعی استفاده نمیشه، هرگز عکس آدم بزرگ به بچه نشون داده نمیشه، همه چی نقاشی شده و آنالوگ بدن کودک رو به کودک نشون میدیم.
من هنوز داخل ایران کتاب یا عروسک پیدا نکردم.
اگه پرسید فلانی دختره یا پسره بهترین جواب اینه که ما از خودش میپرسیم. نمیگیم گل سر داره دختره موهاش بلنده دختره اینا میشه شواهد و من طبق تجربه فک میکنم مثلا دختره یا پسره ولی بهترین کار اینه که بچه از خود بچه بپرسه. حتی از روی اسم هم بهتره حدس نزنیم و به جای تجربیات خودمون بزاریم بچه از راه درست و اصولی متوجه بشه.
مامان مانی👼🏻 مامان مانی👼🏻 ۳ سالگی
در مورد تربیت جنسی
بچه ها اطلاعاتی که من یهو دادم در مورد چکیده و خط فکر نهایی من برای تربیت جنسی از بدو تولد تا ۱۸ سالگیه. و اینا طبق اصول روز دنیاس تا با کمترین آسیب یکی از آسیب زا ترین موضوعات رو به بچه ها توضیح بدیم.
ما آدما خیلی متفاوتیم و هیچ نسخه ی یکسانی برای تربیت بچه هامون نیس. حتی میریم‌مشاور اون یه چی میگه باز ما صلاح نمیدونیم ازش استفاده کنیم. این آموزشها هر آموزش و هر کتابی که میخونبم هر راه حلی که کسی بهمون میده همش رو باید با خرد و‌تجربه خودمون بسنجیم و بعد بهش فکر کنیم چجوری شخصی سازیش کنیم. من گفتم بهتره از اسم واقعی استفاده بشه و تفاوت دختر و پسر واضح و به صورت فکت علمی گفته باشه نه برای بچه سه ساله که تا حالا کنجکاوی نکرده بشینیم کلی اطلاعات بدیم.
مثل اون ویدیو که وایرال شد بچهه به مامانش میگه من از کجا اومدم اون میشینه با شرمندگی یه چیزایی توضیح میده بعد میگه آها آخه دوستم از شیراز اومده.
حتی بچه کنجکاوی هم کنه باید اول کلی سوال ازش بپرسیم که چی میدونه منظورش چیه، خودش چی فک میکنه، نظر خودش چیه، معمولا ۹۰ درصد ما اشتباه میکنیم اونا به توضیح موضوعات اساسی نیاز ندارن.
ولی ما این آموزشهارو تو ذهنمون داریم و خیلیییییی کم کم و تحت شرایطخاص مثلا اگه یهو دید و سوال کرد آچمز نشیم بعد اینکه فهمیدیم سوالش دقیقا چیه بدونیم که چه جوابی رو میدیم شاید به یه بچه تو شش سالگی شاید ده سالگی. همش به مادر داره و آگاهی خودش و فرهنگ و خرد و تجربه خودش.
مامان Delvin😍 مامان Delvin😍 ۳ سالگی
سلام مجدد دوستان این پست راجع به رسیدگی به کودک و چالشهای کودک و فرزندان بزرگتر و همسر
ببینید دوستان یکی از چیزهایی که خیلی توصیه میشه توی فرزند پروری حال خوب شماست یعنی ی مادر باید اولویتش حال خوب خودش باشه اگر حال تو خوب باشه حال خونه و کودک هم خوبه بدون شک اینجا یکی از عوامل که در خوب بودن حال ما تاثیر داره کمک همسر و همدلی کزدن همسر هست
اگر کسی همسرش کمک نکنه و هفته ای ۲بار حداقل با همسرش صحبت نکنه یعنی زن نق بزنه سکایت کنه حرف بزنه همسر فقط سکوت کنه تایید کنه چون زن تخلیه روانی میشه
متاسفانه یعضی همسران نه کمک میکنن و نه اجازه میدن زن صحبت کنه و این بار سنگین فرزند داری با بار حرفاهای نزده ما خانم ها توی دلمون باعث میشه پرخاشگر بشیم عصبی بشیم از کوره در بریم و نتونیم مدیریت کنیم خودمون رو و با چالش برمیخوریم
چالش با بچه های بزرگتر هم همینه چون ما وقتی براشون نذاشتیم صحبت نکردیم نیازاشون رو نشنیذیم الان اون بچه ها پر از نیاز سرکوب شده عستن که با هیچکس عملا نمیخوان کنار بیان ادامش در پست بعدی
مامان لاوین مامان لاوین ۳ سالگی
تجربه شخصی من در مورد از پوشک گرفتن
اول اینکه همه بچه ها مثل هم نیستن، اینکه میگن پوشکو حذف کردی دیگه تمام دیگه نباید برگردی به پوشک برای همه بچه ها صدق نمیکنه، بعضی از بچه ها از جمله دختر خودم شخصیت مستقل و به شدت منطقی دارن و دوست دارن خودشون تصمیم بگیرن، در مورد این بچه ها اگر پوشکو به یک باره حذف کنی نتیجه عکس میگیری، کاری که خودم کردم این بود که وقتی میخواستم از پوشک بگیرمش از یک ماه قبل بهش میگفتم مامان برو از تو کشو پوشک بیار اینطوری مطمئن میشد که پوشک هست و تمام نمیشه و طی دو هفته اصلاااااا درمورد اینکه دیگه پوشک نپوش و بزرگ شدی و ... حرفی نزدم، کاملا اختیارو دادم به خودش و حتی وقتی میگفت مامان بهم بگو بزرگ شدی میگفتم مامان ناراحت میشی من نمیخوام ناراحتت کنم هرموقع خودت تصمیم گرفتی من کنارتم،اینطوری واقعا حس کرد که خودش داره تصمیم میگیره اما در واقع من شرایطی فراهم کددم که تصمیمی من میخوام و درسته رو بگیره، روز اول خودش گفت پوشک نمیخوام منم نپوشیدم براش اما بعد از ۳ ساعت گفت پوشک داریم گفتم بله مامان برو بیار، روز دوم ۵ ساعت بدون پوشک بود و البته ازم پرسید طوری نیست تو شورتم جیش کنم گفتم اصلا، حتی اینکارم بکنی من لازم دوست دارم. روز سوم باز پوشک پوشید و از روز چهارم گفت پوشک نمیخوام و تا ۴ روز توی شورتش جیش میکرد اما تو دسشویی از روز پنجم با تشویق و جایزه شورتشم در آورد و بدون شورت جیششو کرد.
نکته دوم اینکه بعصی مادرا توی گهواره میگن از پوشکش بگیررررش گوش نده به این حرفا که بچه باید آماده باشه و ... اما واقعا امادگی بچه اولین و مهمترین شرطه، اگه بچه آماده باشه این پروسه راحتترین بخش بچه داری میشه
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
ماماناى عزيز من امروز خيلى فكرم درگير شده ، يعنى اتفاقى توى كلاس باراد افتاد كه باعث شد عميق تر بهش فكر كنم. يكى از بچه ها كه با پدرش اومده بود و پدرش هم بسيار آروم و متين هست ، به شدت پرخاشگرى ميكرد. به پدرش لگد ميزد دستش و گاز ميگرفت توى كلاس نميرفت و هر چى پدرش آروم صحبت ميكرد اين بچه بدتر ميكرد. بقيه بچه ها هم در حال ضبط اين صحنه ها🤦🏻‍♀️ يادم افتاد نبايد پدر و مادرش رو قضاوت كنم چون پسر خود من هم چند تا كلمه بد ياد گرفته و ميگه كه اصلا و ابدا در خانواده ما گفته نميشه، از جايى ديگه متاسفانه ياد گرفته و خودتون ميدونين تو اين سن پاك كردن اين حرفا و رفتارا از ذهن بچه ها چقدر سخته. ميخوام بگم ماماناى عزيز صبورتر باشين واقعا رفتارى كه ما با بچه هامون داريم محيطى كه توش پرورش پيدا ميكنن فقط خودشون رو تحت تاثير قرار نميده بلكه به دوستان و اطرافيانشون هم قابل انتقاله🥲. مواظب باشيم همين يه فرياد يا حرف بد از روى عصبانيت اول به بچه خودمون و بعد به بچه ديگه و همينطور جامعه بزرگ و بزرگتر منتقل ميشه. پس بياين آرومتر باشيم با حوصله تر و مودب تر 🤪 نسل بعدى حداقل آرامش و احترام بينشون باشه .
مامان دلین جون مامان دلین جون ۳ سالگی
بازی ساده ولی سرگرم کننده
همیشه برق میره وقت بازی با دلینه

امروز بعد از نقاشی که مناسبتی هم بود(حرم امام رضا و زیارت)☺️
اومدم برا دلین ۴ شکل متفاوت روی دوبرگه که جمعا ۸ برگ شد کشیدم
بازی اول
نامرتب گذاشتمشون کنار هم تا هم شکلا رو پیدا کنه و بهم بده. (بازی هامون همیشه متقابله یعنی اول من ازش میخوام انجام بده بعد اون از من میخواد)
بازی دوم
هر دوتامون ۴ برگه از شکلای متفاوت برداشتیم و با رنگ های مختلف رنگ کردیم.
بازی سوم
پدر رو که جزو دکور خونه بود مشارکت دادیم😂😂 این دفه دلین از من و باباش خواست که هم شکل ها رو کنار هم بذاریم
با شعر و دست زدن
مثلثو پیدا کن بیار بده به دلین.... تا اخر🫡🤤😁
بازی چهارم پیشنهاد خودش بود
که قایم کنه شکلا رو جاهای محتلف خونه و هر کدوممون اونا رو پیدا کنیم
رو مبل رو اوپن زیر میز و......
هم هیجان داشت هم تحرک کلی هم وقت گرفت تا سه چهار دو بازی کردیم
اینجوری هم بود که مثلا باید حتما دوتای برگه دایره رو پیدا میکردیم تا میرفت شکل بعدی... با دست زدن و تشویق.
(اینکه خودمونم بازی کنیم و مجری نباشیم خیلییی بیشتر به بچه ها خوش میگذره)
یک ساعت و ربع سرگرم بود😍😘🫡