۶ پاسخ

این یه بهانه ایی شد غماتو بریزی بیرون

شاید دوره پریودیته من بعضی وقتا یه هفته مونده به پریودم یا یه هفته بعد پریودم میبینم چقد حالم بده هیچی راضیم نمیکنه دلگیرم افسرده ام میفهمم بعلههههه یعنی از خودم میپرسم چرا من اینجوری شدم که خب.

من دقیقا همینجوریم. اون روز پسرم زد تو سرم پیشونیم ورم کرد جوری در گرفت. که حالم داشت بهم میخورد انقدر گریه کردم. انقدر دلم گرفته بود

گاهی اوقات وقتی دل میگیره دوست داری بری جایی که هیچکس نباشه و خودت باشی و خودت و یه دل سیر گریه کنی😢😓

دقیقابه بهونه دوس داری گریه کنی

منکه هر روزم اینطوریه

سوال های مرتبط

مامان پسر شجاع♥️ مامان پسر شجاع♥️ ۳ سالگی
سلام به همگی
از شنبه پسرم رو کلاس برای روزهای زوج ثبت نام کردم با این وجود که امروز دومین جلسه بود ولی اینقدر راضیم کلا زندگیم روتین گرفته
صبح ساعت ۹ بیدار شدیم با هم صبحانه خوردیم بعد آماده شدیم ساعت ده رسوندمش کلاسش بعد یه پارک بزرگ کنار مهدش هست یک ساعت رفتم پیاده روی بعد یکسری وسایل لوازم تحریر که مربیش خواسته بود رو خریدم بعد اومدم خونه کل خونه رو جمع و جور کردم و جارو کشیدم و ناهار درست کردم الانم در حال استراحتم همسرمم رفته دنبال پسرم
همه ی اینا رو گفتم که حرف این خاله خانباجی ها رو گوش نکنید که میگن بچه باید خونه باشه و فلان و غیره اتفاقا بچه نیاز به ارتباط با همسن و سالاش رو داره
البته لازم به ذکره که بگم یهو نفرستادمش از مهر سال قبل اول با کلاس مادر و کودک شروع کردم بعد نم نم دیگه خودم حذف شدم و کلاساش شده هفته ای یک جلسه یک ساعت بعد دو جلسه و نم نم زیادش کردم الان رسیدیم به سه جلسه ۲/۵ ساعته در هفته
شما از تجربیاتتون بگید شاید به درد یه مادر نگران بخوره که اینقدر عذاب وجدان مهد کودک رو نداشته باشه☺️
مامان دلی😍 مامان دلی😍 ۳ سالگی
💕💕

متعجبم از حال و روزمان وقتی...

متعجبم از معلمی که خودش بی حال و بی هدفه و بچه ها رو به نوشتن و خوندن و آینده تشویق میکنه.
متعجبم از والدینی که در بازی های دست جمعی یه گوشه وایمیستند و مشارکت ندارند, ولی میخوان بچشون مثل مولانا وسط جمع بچرخه و نگین باشه.
متعجبم از پدری که در تمام طول روز و شب حتی یک کلمه ی مهر آمیز به لب نمیاره ولی از خشونت فرزندش شکایت داره.
متعجبم از مادری که برای تمرین و مشق کردن بی صبره و شتاب و استرس ازش میباره اما از بی دقتی و مشق ننوشتن فرزندش دلخوره.
شوکه ام از حجم و تعداد والدینی که تصوی میکنن بچه, یه آدم آهنیه که حال و اینده ش رو با رمزگذاری و کدهای مخصوص میشه تنظیم کرد تا بشه اونی که خودشون نشدن.
متحیرم از مادر و پدری که آواز نمیخونه و نمیرقصه و نقاشی نمیکشه و ساز نمیزنه و نمینویسه اما خیال میکنه با ثبت نام بچه ش تو چهار تا کلاس کار تمومه.
یا از مادری که با پخش کردن شبانه روزی سهل الوصول ترین فیلمها و ترانه ها (حتی اگر لجن باشند) برای بچش, تبدیلش میکنه به یک بی فرهنگ مقلد و بعد هم یه کوله پشتی و جامدادی با تصویر همون فیلمها میخره براش و فیلم میگیره ازش و پست میکنه و زیرش مینویسه رشدت آرزومه عزیز دلم...
مامان پسر شجاع♥️ مامان پسر شجاع♥️ ۳ سالگی
سلام به همه مامانای گل
گفتم اول از همه بیام یه تشکر ویژه از مامان ایلیا بکنم که با راهنمایی های دیشبشون باعث شد صبح با انرژی بهتری بیدار بشم و به بدغذایی و اینکه الان هیچی نمیخوره فکر نکردم☺️
صبح که پسرم بیدار شد اولین کاری که کردم گفتم امروز دلم میخواد تو برامون صبحونه درست کنی بیا میخوایم نیمرو درست کنیم یه ماهی تابه آوردیم با سه تا تخم مرغ گفتم تو بشکن خلاصه با کلی خنده و شوخی و اینا تخم مرغ ها رو شکست بعد گفتم حالا بزارم رو گاز تا بپزه و دستپخت پسرم رو بخوریم آماده که شد هی تشویق که وای جقدر خوشمزه درست کردی و اینا اونم از ذوق اینکه چه کار بزرگی کرده تقریبا یه دونه نیمرو خورد و بعدشم چون عاشق شیرکاکائو یه فنجون خورد☺️ خلاصه ناهار هم براش کته با هویج و سیب زمینی و مرغ درست کردم با مشارکت هم که اونم تقریبا دو سومش رو با ماست خورد باورم نمیشد🙃 از خوشی نمیدونستم چکار کنم؟!
ادامه در کامنت میگم خیلی طولانی شد اگه دوست داشتید لایک کنید بالا بمونه شاید به درد یه مادری که فکر میکنه بچه ش بی اشتهاس و کلافه شده بخوره❤️