سلام مامانا
پسرم از چند ماه پیش گاهی اوقات با دستش با آلت تناسلیش بازی میکرد،دیشب اومد آلتش رو مالید به پای من و آلتش بالا اومد،امشب دیدم داشت با پسر عموش که یه سال کوچکتر از خودش هست داشت پاشو انگار بوس میکرد و اونجاشم بالا اومده بود و تا دیدمش انگار ترسید و بلند شد،چند بار دیدم که همراه پسر عموش میومد و اونجا بالا بود و باهاش بازی میکرد خیلی ناراحت شدم نمی‌فهم چیکار کنم😢اگه تجربه ای دارین ممنون میشم در اختیارم بزارین

۴ پاسخ

۰۹۶۴۰۰
مشاره رایگانه
بعد تماس عدد ۱ بزن‌ نوبت بگیر
۸ صبح تا ۸ شب همه روزه جز روزای تعطیل

چندسالشه ؟

روانشناس کودک ففط

مشاور رایگان برای همه چیزه یا فقط در باره اندام خصوصی

مقالات مرتبط

بازی های نمایشی برای کودکان
بازی های نمایشی برای کودکان
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟
چند بازی کودکانه با بادکنک
طراحی چند بازی کودکانه با بادکنک در خانه

سوال های مرتبط

مامان آرین مامان آرین ۳ سالگی
سلام خانما امشب خیلی ناراحتم کسی هست ب سوالم جواب بده امروز عصر پسرم داشت بازی میکرد یهو با صورت خورد زمین بینش بدجور خورد از بینش خون اومد یکم هم کبود شد الآنم که خابه دیدم کلی ورم کرده ینی شکسته بنظرتون؟؟؟
مشاهده ۸ پاسخ
مامان امیر پارسا مامان امیر پارسا ۳ سالگی
سلام خانوما دخترم دیشب با وسایل ورزشی پارک بازی می‌کرد و پاش سر خورده و افتاده رو تیزی و گفت همون لحطه احساس کردم خیس شدم اما خونریزی بود و تا چند ساعت بعد هم چند قطره خون اومد امکان داره برای بکارتش مشکلی پیش اومده باشه
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان چشم قشنگ مامان چشم قشنگ ۳ سالگی
دیروز ظهر رفتیم جایی غذا بخوریم بخاطر پسرم تو فضای باز رستوران نشستیم که بگرده بازی کنه یه فضای خیلی بزرگ بود که ۴ تا میز ۴ نفره گذاشته بودن فقط بعد با ما یه خانوم و آقای دیگه هم تو اون فضا بودن
پسر من غذاش رو خورد بعد تا ما غذا بخوریم بلند شد یکم دور زد تو محیط نه سر و صدا کرد نه بدو بدو نه دست به وسیله ای زد فقط راه میرفت اطراف رو نگاه میکرد گلا و درختارو نگاه میکرد لمس میکرد حتی یه برگ از گل یا درخت نکند با گربه ی اونجا بازی میکرد چون جدید بود براش
بعد اون آقاعه میگفت چقدر شیطونه
نمیشینه اصلا گفتم بچه آپارتمانه اینجا محیط بازه به خودش کسی و محیط آسیب نمیرسونه که داره میگرده و کشف میکنه هی میگفت قشنگ معلومه پسره خیلی شیطونه و این مدل حرفا ناراحت شدم من
مشاهده ۸ پاسخ
مامان رادمان مامان رادمان ۳ سالگی
مامانایی که پسر ۳ سال به بالا دارین یه سوال
پسر من جدیدا همش جیغ میزنه سر هر چیزی من واقعا ننیفهمم چرا اینطوری شد دارم خل میشم از دستش دیگه😢 شماها چکار میکنین؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان نقطه مامان نقطه ۳ سالگی
مامانا دیشب پسرم داشت تلوزیون نگاه میکرد بعد یهو دیدم چشمش چپ شده، نمیدونم خودش میکنه یا اینجوری شده... بقیه وقتا نرماله... خیلی نگران شدم😭
مشاهده ۱ پاسخ
مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
گاهی اوقات چرا آدم اینقدر دلش میگیره که با کوچکترین چیزی از هم میپاشیم؟!🤔
صبح داشتم با پسرم بازی میکردم بعد یهو با چوبی که دستش بود زد تو صورتم خورد به دندون و لبم یکم لبم خون اومد و دردم گرفت اما نیم ساعت بی دلیل گریه کردم😭
الانم نشستم یه گوشه دلم از عالم و آدم گرفته…🥺
مشاهده ۶ پاسخ
مامان میکائیل مامان میکائیل ۳ سالگی
سلام دوستان پسرم یک سالشه دیشب با داداشش بازی میکرد بعد یهو گریه کرد از دیشب نمیتونه راه بره دیگه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان رایانی🥹😍 مامان رایانی🥹😍 ۳ سالگی
بچها امشب ی اتفاق افتاد ک من تو ماشین نشستم گریه کردم خیلی حالم بد شد من خودم ادم خجالتی بودم از اول این موضوع از بچگی تا الان خیلی اذیتم کرده از وقتی مادرشدم خیلی بهترشدم قبلا با همسرم بیرون میرفتیم به همسرم میگفتم تو قیمت این لباسو بپوش در این حد برعکس همسرم ک خیلی اعتماد بنفس داره میون صدنفر غریبه ام باشه جمعو تو دستش میگیره




امشب تو شهربازی رایان بازی میکرد بعد ی دختر ۸/۹ ساله ام اونجا بود داشت پازل درست میکرد رایانم میدویید دستش خورد ب پازل دختره اونم اومد ب رایان گفت چرا خرابش کرذ چرا بهش زدی
رایان ساکت شد بغض کرد هرکاری کردم نموند بازی کنه میگفت منو از اینحا ببر بیرون برم ی باز دیگه بکنم نتونست چیزی بگه نه ک بگم امشب اینحوری شد ها رایانم خجالتیه میریم جایی ادم غریبه ای اونجا باشه نه حرف میزنه نه تکون میخوره این خیلی منو اذیت میکنه
یا ی نفر اسباب بازی از دستش بگیره نمیتونه پسش بگیره
میترسم همینجوری بمونه تو جمعای خانواده خوبه بازی میکنه حرف میزنه حاضر جواب هست ولی وقتی ی غریبه میبینه ساکت میشه
بخدا خیلی اذیت میشم اینجوری میشم
اون شب رفتیم ی جایی رایان تاا اخرک برگشتیم همش دستش دهنش بود ازجاش تکون نمیخورد هرکیم باهاش حرف میزد جواب نمیداد
من باید چیکار کنم باعاش خودش درست میشه یا باید من کار کنم😔
مشاهده ۳۱ پاسخ
مامان عشق مادر مامان عشق مادر ۳ سالگی
مامانا بچم بابت دست نشستن پوستمو کنده انقدر ادیت میکنه گریه میکنه بیخیال میشم الان میخوایم بخوابیم یادم اومد رفتیم پارک از رو پله ها با دست رفت بالا کلا دستشو همه جا مالید یادم بود اومدیم حتما بشورم دستاشو یادم رفت الان دستش تا خرتناق تو دهنش بود یادم اومد با اون دستای کثیف شام خورد یکم دیوونه شدم بخدا دعواش کردم ترسید .بخدا جامایعی خریدم با برچسب خوشگل ترش کردم براش صندلی میذارم بازم گریه میکنه انقدر شوهرم گفته ول کن نشور به زور دستاشو که خودم بیخیال شدم الان یادم میاد اون دستای چرکو زده دهنش میخوام بمیرم دعواشم کردم ترسید
مشاهده ۸ پاسخ
مامان کنجد مامان کنجد ۳ سالگی
سلام دوستان خیلی ناراحتم نمیدونم کجای کارم اشتباهه در رابطه با این رفتار دخترم، از همون یک سالگی که بردمش پارک تا همین الان باید من به زور هاش بدم بره بازی کنه انگار اصن هیجانی نداره برای بازی، هر سری میرم‌پارک عصبی میشم، الانم که بزرگتر شده فقط میگه بریم خانه بازی پارک نه، امروز دوتا پله میرفت بالا تا بچه ای پشتش میومد سریع هل میکرد میومد پایین یهو کنترلش از دست خارج‌شد محکم با بغل سر خورد زمین خیلی ناراحتم، اما‌واقعا‌خستم کرده بعضی وقتا حس‌میکنم اینجور بچه ها خیلی ضربه میخورن تو اجتماع، هفته ای یه بار مادر ‌‌کودک هم میبرم خانه بازیم میبرم ولی کلا حتی تو جمع فامیلا بچه های هم سنش رو‌هم میبینه اولش خیلی ترس داره و فرار میکنه ازشون، اصن رها نیست خیلی زوم هست رو ادما ،حس‌میکنم بچگی نمیکنه اصن و ازین بابت ناراحتم کسی راهکاری داره ؟
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان پرهام مامان پرهام ۳ سالگی
دوستان من پسرم رو دیروز بردم پارک. ۳تا دختر حدود ۵ ساله داشتن باهم سرسره بازی میکردن،بدو بدو میکردن و میخندیدن.
پسر منم این مدلی بازی کردن های هیجانی رو دوست داره. چند بار سعی کرد خودش رو باهاشون قاطی کنه، اما همش بهش میگفتن برو کنار. ما با تو نمی‌خوایم بازی کنیم.
من اولش دخالت نکردم.
بعد دیدم پسرم ازشون ناامید شد رفت اونور.

بعد من رفتم ب یکی از دخترا گفتم پسر منم دوست داره با شما بازی کنه ، گفت باشه بیاد.منم پرهام رو صدا زدم ، گفتم بیا با دوستات بازی کن.
ولی ۲تای دیگه خیلی بدجنس بودن،راه نمیومدن.

یک صحنه دیدم که داره با زور پسرم رو از سرسره می‌کشه پایین ، منم دیگه عصبانی شدم و به دختره تذکر دادم. پسرم هم داشت نگام میکرد.


حالا میگم من کار درستی کردم یا نه؟؟

از این جهت که شنیدم تو بازی بچه ها دخالت نکنید، منم سعی کردم دخالت نکنم. اما وقتی میبینم دارن ب پسرم زور میگن، دیگه نمیتونم خودم رو کنترل کنم.

شما بودید چیکار میکردید ؟؟
مشاهده ۴ پاسخ
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
چندوقت پیش شب بود و برقا رفته بود، میخواستم سمبوسه درست کنم که پسرم اومد و یه تیکه از سیب زمینی های ابپز رو برداشت و خورد. بعدش دوباره اومد و سیب زمینی خواست.
حالا امروزم میخواستم کوکو درست کنم که دوباره سراغ سیب زمینی ها اومد. اولش یه تیکه کوچولو بهش دادم که با بقیش کوکو درست کنم بعد دیدم این سیب زمینی رو با اشتهای بیشتری میخوره نسبت به کوکو و اصلا انگار بیشتر دوست داره.
همشو گذاشتم جلوش و حالا داره میخوره.
شما هم امتحان کنید گاهی‌. شاید بچه ها بیشتر از هر غذای دیگه ای دوستش داشتن
مشاهده ۳ پاسخ
مامان نورسا☀️ و 💙 مامان نورسا☀️ و 💙 هفته بیست‌ونهم بارداری
من دو هفته هست که پوشک گرفتن رو شروع کردم خداروشکر این هفته بجز یه بار که غرق بازی بود طول روز هربار جیش داشت خودش گفت گاهی هم بازیگوشی میکنه خودم سر یه تایمی میبرمش
ولی هم شماره دو رو تو جاش میکنه با اینکه هم جایزه گذاشتم هم جدی برخورد کردم هم اصلا از پی پس نمیترسه از کوچولویی که 💩میکرد ببخشبد من پوشکو تو سنگ خالی میکدم خودش شلنگ میگرفت بای بای میکرد .تا میبینم داره زور میزنه میبرم تو دستشویی نه تو صندلی مخصوص حاضره پی پی کنه نه رو زمین .میاد بیرون میکنه
بعد وقتی خوابه هم خیس میکنه خواب شب که همیشه ...خواب روز هم گاهی
خلاصه الان نمیدونم بالاخره من از پوشک گرفتم یا نه😂
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان شهریار مامان شهریار ۳ سالگی
سلام خوبین خانما پسر من تا سه چهار ماه پیش خیلی کم جمله بندی میکرد باهاش تمرین کردم سوال و جواب زیاد تا اینکه الان جمله بندی میکنه ولی اونجوری که باید حرف بزنه نمیزنه نسبت به هم سن و سال هاش خیلی نگرانم بنظرتون چیکار کنم یعنی تا اون سال که میخاد بره مهد و مدرسه خوب میشه حرف زدنش؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان باران مامان باران ۳ سالگی
باران و ثبت نام کردم کلاس زبان..از ترس این ویروس جدید میترسم‌ببرمش😕مدامم بهم میگه باهام بازی کن همه رو اسیر میکنه باهاش بازی کنیم..منم که کار خونه و پخت و پز وقتمو گرفته...سیر نمیشه از بازی/چند روز پیش بردمش کلاس زبانش یه بچه سرفه های بدی میکرد ترسیدم دیگه ببرم
مشاهده ۲ پاسخ