سلام مامانیا . خیلی نگران حال روحی دخترم هستم . این چند روز اومدیم شمال منزل اقوام . مدام بیرون میریم و مهمونی . دخترم همش میخواد بخوابه و بی حاله و پوست نداره از خونه بیرون بیاد . دیروز خونه همه خونه خالم نهار دعوت بودن حدود ۷۰ نفر . دخترم از ۱۲ شب خوابیده بود تا ۱۲ ظهر دیروز . وقتی بیدار شد برای لباس پوشیدن همکاری نکرد . خلاصه رفتیم نهار خورد چهرش کاملا بی حال بود و دستم و می‌گرفت این ور اون ور می‌رفت نزدیک ۴ دوباره خوابیده و ۶ پاشد . همه تو حیاط بودن و میرقصیدن . دخترم آوردم ولی از بغلم پایین نمیومد هرکس هم می‌روند سمتش گریه میکرد و در بیرون نشون میداد که بریم . یکم بردمش بیرون گذاشتم پایین خودش راه بره ولی باز میشوند تو همون‌جوری میشد

نه بابا این خبرا نیست که
شاید هوای شمال براش سنگینه
من خودم اینجوریم کلا میریم روستا همش سرم سنگینه خوابم میاد حس تو دست و پام نیست
وقتی خونه خودتون بودید اینجوری بود؟

اون بچست تا الان این همه ادم دور و ور خودش ندیده باهاشون اشنا نیست استراحتش کمه ارامشش کمه خسته شده

افسردگی‌ک معنی نداره برا این سن
محیط براش جدیده وتو بیان احساساتش فعلا ناتوانه باید براش بازیهای هیجانی انجام بدی جیغ داد کنین دست بزنین اهنگ بذارین برقصین یه ذره سر حال بیاد

اصلا ایراد رو بچه نزار خوب بچه من و شما که تنها بزر‌ نیشن طبیعیه عادت به شلوغی ندارن و خسته شده حق داره خوب منم خیلی اجتماعی نیستم زیاد تو شلوغی خوش نمیگذره بهم . آره ببرش پارک بزار هواش عوض بشه شاید بهتر بشه همون که تو شلوغی گریه نمیکنه و آرومه باید خدات شکر کنی از بچه زیر دوسال خیلی توقع داری

ببرش بیرون دوربزنه بازی کنه پارک ببرش درسته مهمونی رفتیدولی ببرش بیرون

افسرده چیه اسم میذاری رو بچه 🤦🏻‍♀️ عادت نداره به شلوغی حتما

یعنی بچه ۲۰ماهه میشه افسردگی بگیره ؟

مدام دوست داره دراز بکشه

باباش هم خیلی حساسه مدام بکن نکن میگه و کن و بچه رو تو فشار میزاره

خیلی کم می‌خنده

احساس میکنم افسردس .