بچها بچمو بخاطر غند پاینش فرستادن بیمارستان کودکان خواهر شوهرم پیشم اومد از دیروز زایمان کردم شوهرم بنده خدا سخته کوفته رفته بود خونه بخوابه من بهش خبر دادم بیمارستان اینجوری میگه قندش پایینه باید منتقل شه دیگه شوهرم اومد با خواهر شوهرم کارا منتقل آمبولانس انجام دادن اخر سر داشتن میرفتن شوهرم بقصش ترکید حق حق گریه کرد خیلی خورد شدم بند قلبم پاره شد براش اینجوری گریه کردش😭😭خلاصه بچمو بردنش یه هفته میمونه اونجا منم امشب باید بمونم فردا مرخصم میکنن دلم داره میترکه از قصه 😭ماتم گرفتم جا بخیه هامم درد گرفته

۲۰ پاسخ

الهی بگردم ان شاالله بحق صاحب الزمان خوبه خوب شه خیلی سخته ..نذر سیب کن برا شهید ابراهیم هادی جواب میگیری

دارم براش دعای توسل میخونم خداروقسم میدم به حق چهارده معصوم که حالش خوب خوب خوب باشه خواهرم مواظب خودت باش

الهی بمیرم برای فسقلیمون نگران نباش خوب میشه دعا میکنیم براش

الهی عزیزم غصه نخور ان شاءالله ک بچت زودتر حالش خوب میشه میاد پیشتون

الهی بمیرم چقد ناراحتم ای خدا شوهرم هم خیلی ناراحته بهش گفتم
انشالله که خوب میشه عزیزم عیبی نداره ناراحت نباش خدا بزرگه اونجا بیشتر مراقب نی نی هستن انشالله ب حق فاطمه زهرا ب حق حضرت محمد زودتر خوب شه🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🤲🤲🤲🤲🤲💜💜💜💜

عزیزم آن شاالله خوب میشه میاد بغلت

انشالله به حق یکی یدونه امام رضا زودی خوب و سالم و سلامت میاد بغلت عزیزم

عزیزم غصه نخور خوب میشه این روز ها میگذره هفته دیگه با همسرت و بچه قشنگت خونتونی صحیح و سلامت

😢🥺الهی که هرچه زودتر خوب شه گلم خودتو اذیت نکن فداتشم

عزیزدلم خدابزرگه توکل کن ب خدا انشالله ب حق فاطمه زهرا زودی میاد بغلت

الهی عزیزم انشالله زود زود خوب میشه و بغلش میکنی ❤️

الهی عزیز دلم درست میشه چیزی نیست وای عزیزم به حق علی اضعر امام حسین خدا کمکت کنه

وای خدا غصه نخور عزیززدلم خوب میشین خدا الرحمن الراحمینع....بزرگه نگران چی هستی شوهرتم حق داره خوب هم زنش هم بچش دیگه ....خدارو فراموش نکن خودش برات حفظش می‌کنه عزیزم

وایی خدا ایشلا زود خوب میشه فدات شم

آخی عزیزم انشالله که این یه هفته زود میگذره با خوبی و خوشی بچتونو بغل میکنین میارین خونه خیلی سخته واقعا برای هر دوتون ولی چاره ای نیست سلامتی نی نی واجبتره تو هم به خودت برس غصه نخور تا انشالله زودتر سرپا شی

ان شاءالله ک خوب میشه عزیز نگفتی چرا سز شدی یهو

عزیزدلم
ایشالا زود زود بچه رو سالم بغل بگیری
توکلت به خدا

پسر کوچولم رفت مظلوم کوچولوووو🥹🥹

تصویر

واییییی قلبم🥲♥️ الهی بگردم برا اون دلت حق داری نگران نباش انشالله بچت اونجا رفته حالش زودتر اوکی نیشا و زودتر میاد بغلتون🫠😍

ناراحت نباش چرا قندش افتاد شیر خشک ندادی ک قندش نیفته

مقالات مرتبط

انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام
بعد از سزارین
بعد از سزارین چه کارهایی باید انجام دهیم | تغذیه مناسب
گریه شدید نوزاد
علت‌های گریه شدید نوزادان
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک

سوال های مرتبط

مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا روزهای ابتدایی تولد
طلاق بعد زایمان😢
بخاطر مشکل شوهرم با ivf با هزار سختی باردار شدم دخترم به دنیا اومده خواهر شوهرم هی میاد خونمون بچه رو میگیره تو بغلش فشار میده بوسش می‌کنه هی میگه با خودم بزار ببرمش خونه
منم یه حالی میشم به شوهرم میگم بهش بگو با آرایش بوسش نکنه ضرر داره بدش میاد میگه از دوست داشتن
دیگه خر شوهرم از پل گذشته حرفام بدش میاد
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ارغوان و آوین مامان ارغوان و آوین ۱ ماهگی
بچه خواهر شوهرم تو هفته 34و۴روز بدنیا اومد الان گذاشتنش تو دستگاه بخاطر اینکه خودش کلستاز کبدی گرفت دست وپاش خارش کرد گفتن آنزیم خونش رفته بالا سه روز بیمارستان بستری بود
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دخترم و پسرم مامان دخترم و پسرم ۳ ماهگی
یعنی.داغون ترینم بچه اولم معلولع از روزی زایمان کردم یعنی شاید باورتون نشه روزی که از بیمارستان مرخص شدم با شکم پاره اومدم فقط نشسته بودم رو پاهام بود کمکی چیزی هم نداشتم فقط مادر شوهرم از شهرش آومد دیگه بچها رو نگه میداشتم با شکم پاره الان سیزده روزه زایمان کردم دخترمم همچنان تو بغلم هست شوهرمم گفت برو خونه مادرم اونجا لاقل کاری نمیکنی فقط بچها نگه می‌داری خلاصه اومدم خونه مادرش هم چهار ساعت با خونمون فاصله داره از یه طرف دوری اون از یه طرف گریه های این بچه واقعا حالم خیلی بده 😭😭😭😭😭😭😀😀
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۲ ماهگی
بچه ها خواهر شوهرم سزارین کرده فردا براش یه ماه میشه جای بخیه هاش عفونت کرده ورم هم داره علتش چیه و چکار باید بکنه؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان اقا سید حسین مامان اقا سید حسین روزهای ابتدایی تولد
زردی بچم ۱۴ هست شوهرم رفته دستگاه گرفته چند روز باید زیر دستگاه باشه چقد طول میکشه خوب بشه😭😭😭😭😭از صیح بردنش بهداشت با خالم دلم داره میترکه نمیدونم چیکارشه بچم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هدیه خدا مامان هدیه خدا ۱ ماهگی
خانما کسی تا حالا نوزادشو با آمبولانس از nicu منتقل کرده جای دیگه ؟ آمبولانس خودش تجهیزات داره ؟ چه نکاتی باید رعایت شه ؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا روزهای ابتدایی تولد
سه روزه سزارین کردم بچم زردی گرفته خواهر شوهرم نمی‌ذاره من بچمو ببرم دکتر میگه خودم میبرم تو بخیه داری عفونت می‌کنی
حالم خرابه حس بدی دارم
میگم آخه شیر بخواد چی ؟ میگه با پستونک آرومش می‌کنم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان بنیامین و هامین مامان بنیامین و هامین ۳ ماهگی
بچه ها من و شوهرم هنو ب وجود هامین عادت نکردیم یادمون میره که هامین هم هست،گریه میکنه یادمون میاد،الان خونه خواهر شوهرم بودیم،من بنیامین رو میپوشوندم هامین رو شوهرم باید میبرد،یادش رفت:|
خوبه من حواسم بود
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان یزدان🤰 مامان یزدان🤰 ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت 4
خلاصه بند ناف و بردین واسه بچم دستگاه اکسيژن گذاشتن
شکمم فشار میدادن جفت اومد
بعدش کلی بتادین ریختن و بی حس کردن و شروع کردن بخیه زدن
بعد 1 ساعت بخیه هام تموم شد بچرو بردن دستگاه منم بردن تو ی اتاق تو زایشگاه
بعد چند ساعت بچمو آوردن شیر دادمش و دوباره بردنش
گفتم دوساعت گذشته کی میبرین بخش ک گفتن بخش پره و امشب باید زایشگاه بمونی😂🫡
نه شوهرم تونست بیاد پیشم نه کسییی
فقد دم در میدیدن دو دقیقه میرفتن
فرداشم ک مرخص شدم و بچم بستری موند الانم بیمارستان پیش بچمم🥲😅
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان Mahoor مامان Mahoor هفته سی‌وهفتم بارداری
بچه ها خونواده شوهرم اومدن وسایلا بچمو دیدن حالا خواهر شوهرم رفته وسایلا بچمو پیدا کرده با قیمتاش برام میفرسته😕مثلا پک شیشه شیرمو فرستاده با قیمتش ،دو و هفتصد برای پک شیشه شیر کمه؟منظورش چیه به نظرتون؟
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان نلین 🩷 مامان نلین 🩷 روزهای ابتدایی تولد
بچه ها من واقعا کم اوردم
بچمو نمیخوام دیگه شبا از ۱ تا ۵ فقط گریه میکنه
رابطه منو شوهرم سرد شده دیشب اومدم از خونه مامانم خونه خودم دیذم اومد پتپشو برداشت رفت تو حال گفت اینجا نمیتونم بخابم
حقم داره صبح سرکار میره
شبا ک گریه میکنه اصن نمیتونم ارومش کنم فقط شوهرم میتونه میترسم یهو بندازش بره خسته شه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مینی زارع🥰😍 مامان مینی زارع🥰😍 روزهای ابتدایی تولد
خانوما من وسواسس فکری کردم یا شماهم اینجورید صدبار بلند میشم نفس بچمو چک میکنم انقدر نخوابیدم که چشام باز نمیشه شوهرم میگه تو مادرخوبی نیستی چون اعصاب تداری چون محل مادرت میزاری خب مادر من با تجربه تر منه ازش نپرسم ؟ همش با مامانم کل کل میکنه خیلی بد شده من زایمان کردم اخلاق شوهرم خیلی خیلی بد شده همش دل مادرمو میشکونه هرچی بهش میگم کارت زشتا من ۷ماهه استراحت مطلق بودم بدبختا تو خونه حبس بودن هیچ جا نرفتن حالاهم پادار من هستن باهاشون اینجوری حرف نزن مثلا صیحی بچه تو تب میسوزه هیچی نمیخورد شوهرم میگه دماغشو بگیر نتونه نفس بکشه بخوره بابام گفت خطرناکه شوهرم برگشته به بابام میگه من باباشم یا شما بابای منم ادمیه تودار هست بهش برخورده حرمتا شکوند شوهرم 😔😔بابام گفت یه ماه بمون تا خوب شی شوهرم گفت از بس خورده و خوابیده بسش هست ۷ماه استراحت مطلق بودی بسشه🥲من قلبم تیکه پاره شد کاشکی میمردم و اون حرفو نمیشنیدم گوش بچم اب زایمان رفته باید فردا ببرمش شنوایی سنجی ویروس جدید گرفته قلبش صدا اضافی داره زردی هم داره 🥺🥺🥹دیه کم اوردم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان امیر حسین مامان امیر حسین ۲ ماهگی
تجربه زیمان ۴
شوهرم خیلی خوشحال بود دو ماه میشه که مادرشوهرم که فرشته بود واقعا فوت کرده بود و آرزوش بود که نوه اش ببینه اما نشد شوهرمم بلاخره بخاطر پسرمون مشکیشو درآورده بود و دسته گل گنده اومده بود دیدنمون من خیلی درد داشتم شیافت گذاشتم قابل تحمل شد بزور شیر میدادم اما شیرم نمیومد شیر خشک برده بودم دادم بهش از شانسم قبلش سرما خورده بودم بچه هم خس خس میکرد با این وجود بخاطر بچم بلندشدم قدم زدم که زودتر مرخص بشم ولی قبول نمیکردن میگفتن نه باید بمونی فامیلا شوهرم میومدن بیمارستان دیدن ما ولی دیگه شوهرم گفت نه نیاین بیچاره گوسفند همچی آماده کرده بود ولی منو مرخص نمیکردن شب آخر من تب و لرز کردم که گفتن طبیعیه بخاطر سزارینه و بمون برای احتیاط آنتی بیوتیک تموم بشه بعد با خیال راحت برو خونه بخیه هاتو بشور خلاصه من بعد از ۵ روز که میشه آبم پاره شد و موندم و زایمان بعدش مرخص شدم و خوشحال برگشتم خونه بی خبر از اتفاقات رو به روم..
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان عروسک🥺 مامان عروسک🥺 روزهای ابتدایی تولد
مادر شوهرم رفته تو مخم بد دو ساعت پیش بچم گریه میکرد شوهرم رفت به مامانش گفت بیا بالا بخواب توام حالا اومده بچم داره زور میزنه گریه محکم بچمو بغل کرده تند تند تکون میده اذش گرفتم راه ببرم ساکت شه بچم بهش بر میخوره نمیدونم چرا خوابش کردم گذاشتم تو جاش افتاد گریه میگه برش ندار بذار گریه کنه همتجوری تو جاش ساکتش کن گفتم یعنی چی بچم جلوم گریه کنه برش ندارم که بغلی نشه انگار چوب میکنن بهش من بچمو بغل میکنم آرومش میکنم دق میخواد کنه. آخر ذات این زن من نفهمیدم خیلی حسوده حسادت خفش کرده
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان حسین مامان حسین روزهای ابتدایی تولد
سلام چیکارکنم کیسه آبم پاره بشه برم بیمارستان زایمان کنم. شوهرم امروز باید سرکارمیرفته یه شهردیگه ولی نرفت وموند میگه تا چند روز دیگه شاید زایمان کنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر