۶ پاسخ

منم دخترم آب بازی میکنه
روزی یبار یکم شلنگ آب رو باز میزارم خیلی کم اونم باهاش بازی میکنه آب واسه بچه میگن خوبه

از آب نترسونش چون نتیجه عکس میده باز هروقت بخوای ببریش حمام مصیبت داری

وای بذار گریه کنه قاطع باش
مثلا قانون بذار براش
اگر روزی پنج ساعت بازی می‌کنه ب مرور کم کن و وقتی هم جمع میکنیم هر چقدر گریه کرد تو آروم باش و ریلکس بگو دیگ آب بازی تموم شده
الان وقت خوراکیها یا وقت غذای یا وقت ی بازی دیگ
اوایل قطعا قبول نمیکنه اما دو سه روز ببینه نه تو قاطعی و نمیتونه با گریه کارشو پیش ببره کوتاه میاد
البته تو این چند روز کسی نیاد خونت با همسرم حرف بزن هرچی گریه کرد فقط حواسشو پرت کنین تا از سرش بیفته

با یه چیزی باید حواسش و پرت کنی

از چی بدش میاد
بریز تو اب😐
نمیدونم درسته یا نه ها

عزیزم یبار ابو داغ کن بگو اب داغه بذار بترسه ببینه بخار میره میفهمه ک داغه اگر دیدی قبول نکرد ی نوک انگشت بذار بزنه اونوقت دیگه بیخیال میشه کارنم خیلی اب بازی دوست داره تا بیاد سمت سینک میگم وای اب خیلی داغه دوسه بارم برای اینکه باور کنه اب داغ بوده بغلش کردم اوردم بالا دیده بخار میره یبار نوک انگشتتو زد دید داغه

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۱ سالگی
خانما خواهش میکنم به سوالم جواب بدید خیلی کلافه شدم من دوهفته بیمارستان بستری بودم برای کارای عمل کیسه صفرام که یهویی حالم بد شد پسرم مدام پیش خونه مادرشوهرم یا خونه مادرم بود از وقتی اومدم بیرون از بیمارستان و عمل کردم و اومدم خونه خودم یه روز دیدم تو حیاط اب بازی میکرد خیلی هوا گرم بود بهش گفتم باید اب رو ببندیم بیایم تو وگرنه حالت بد میشه خیلی هوا گرمه و اب رو بستم و اوردمش تو چنان جیغ و دادی راه انداخت که تا نیم ساعت داشت جیغ میزد و هرچی ازش سوال میکردم ماما چی شده چی میخوای جیغ میزد دوباره بردمش تو حیاط گفتم بیا اب بازی کن جیغ میزد میگفت نه هرچی بهش میدادم پرت میکرد همینطوری جیغ میزد گریه میکرد خیلی خسته شدم دیگه دیدم هیچی جواب نمیده خودمم باهاش گریه کردم که حتی میگفت باهام گریه نکن بعدش گفت بغلم کن بلند شو گفتم ماما نمیتونم عمل کردم دیگه زنگ زدم شوهرم اومد و سرگرمش کرد خودمم هی بغلش میکردم دیشب دوباره رفتیم تو حیاط شستیمش گفت بزار اب بازی کنم گفتم نه بریم تو میخواستم مای بیبیش کنم شلوار پاش کنم که اومد تو کلی جیغ زد و گریه کرد هرچی بهش میدادیم پرت میکرد شوهرم تعجب کرده بود گفتمش بیا بی محلی کنیم بهش فیلم رو پلی کن نگاه کنیم دیدم اومد کنترل گرفت فیلم رو قطع کرد که یعنی نه نگاه نکنید باهم حرف میزدیم میگفت نه باهم حرف نزدید یعنی فقط میخواست وایسیم نگاش کنیم تا اون جیغ بزنه خیلی کلافه شدیم دیگه بعد یه ربع بیست دقیقه شوهرم برد گذاشتش تو تاب تابش داد تا خوابش برد اصلا نمیدونم چیکار کنم رفتار درست چیه اگه تا حالا همچین موردی داشتید یا میدونید رفتار درست چیه خوشحال میشم راهنماییم کنید