۶ پاسخ

یه بار دعوتی بردم برا هفت پشتم بس بود اینقدر گریه کرد غذا نخورده اومدم خونه.از ترس تا حالا عروسی نبردم

پسر من خونه خیلی گریه میکنه منم از ترسش تا ماه قبل کلن هیچجا نمیرفتم ولی یه ماه پیش رفتم عروسی خیلی خوب بود همش نگاه چراغای رنگارنگ میکرد و نگاه اینو اون در کل زیاد گریه نکرد ولی واسه خوابوندنش چون عادت داره جای تاریک و ساکتی بخوابه رختکن خوابوندمش اوردم گذاشتم رو پاهام
اینم بگم پسر من جایی که صدا باشه کلا گریه نمیکنه بیشت ذوق میکنه حالا شما ببین پسرتون به چی عادت دارن 🙂

اگه به شلوغی عادت داشته باشه تازه ذوقم میکنه

منم شب عروسی دعوتم ولی نمیرم تا الان عروسی رفتنی میزاشتم پیش مامانم امشب مامانم خونه نیست دیگه نمیرم

والا تو شلوغی دختر من همش تو بغل این و اونه و حوصلش سر نمیره و با بچه ها هم کیف میکنه

بستگی داره که تا الان جای شلوغ بوده یا اروم

سوال های مرتبط