رادمهر پدرمونو در آورد یساعت رفتیم باغ انقد گریه کرد باد میزد رو صورتش جیغ میزد فک میکرد دور از جون میخواد خفه بشه از لحظه ای ک از ماشین پیاده شدیم نق زد اصن نفهمیدم چی خوردم چیکار کردم بچه های شما چیکار کردن بیرون رفتین امروز

من ک توخونه نشستم با این پسر
چون جایی بریم همش میخاد بگرده توخونه هم اون راحت تر هم من

یعنی هواانقدرگرمه که اونطوری پوشوندی ،شهرماسرده وطوفانی،من هودی شلوار گرم روش یه سرهم کاپشن وپتوپوشوندم

دختر من که همش بازی کرد با باباش و داداشش
یکم گریه کرد بهش سرلاک دادم بعدشم شیر خورد و خوابش رفت انداختم توی کالسکه راحت خوابید

ما دیروز رفتیم خوب بود امروز هم چند ساعت رفتیم برگشتیم .

پیاماتونو خوندم خوشحال شدم که نرفتین بخاطر بچه ،ولی ما با شوهرم دعوا کردیم قهر کرده چند روزه خونه نمیاد میشه بخاطر بچه ام دعا کنید برگرده خونه آشتی کنه قربون دلاتون

من ک الان چند وقته بیرون نرفتم دلم تنگ شده وایه بیرون بخاطر بچم ک تشنج داره وتو بیرون تشنج کنه سخته ناشکری نمیکنم ولی دلم ی خواب خوب بیرون تفریح میخاد

من خونه ام ،همسرم پسرم ودخترم رو برد باغ بیان من وماهان گلی خونه ایم تب داره هیچ جا نرفتیم

ما این روز بیرون نمیریم چون همه جا شلوغه
انگار چه خبره اعصابمون بهم میریزه مگر دهاتی چیزی باشیم

والا تو خونه امنیت نداریم از دستش از بس شیطونه راه افتاده تازه هی میخواد بره بیرون یعنی بفهمه داره میری سمت در بدو میاد دنبالت که بره بیرون عاشق بیرونه یه سفره میندازم چیزی بخورم تا سفره رو شبیه بازار نکنه ول نمیکنه بشقابا یه طرف سفره یه طرف برنج که نگم هر دونش یه جا پرته

😁من که این جیغا رو به جون نگرفتم،خانوادمو دعوت کردم شب بیان خونم.موندیم خونه☺️چون بچم خیلی رو خوابش حساسه،بیرون زیاد بمونه کلافه میشه،ان شاءالله که بزرگتر بشه سال بعد میبرمش بیرون

منم هیچ جانرفتم هواخیلی گرمه پسرم هم حساسیت داره همش نق میزنه وگریه میکنه

من ک هیچا نرفتم هم باد میوزه هم دختر سه تا دندون باهم داره درمیاره همش گریه میکنه گفتم ت خونه راحتیم

ن دختر من آروم برا خودش بازی میکرد الآنم اومدیم خونه اینم عکسش

عزیزم رو بسته بندی ها نوشته بالا ۲ سال.....😑😑

منم تو خونه موندم
چون بیشتر اعصابم خورد میشه و هعی دنبالش برم