والا من خیلی وقته دیگه زندگی بهم خوش نمیگذره فقط میگذره
صبح منو دختر رفتیم پارک کلی بازی کرد عصر هم همسر و دختر خوابیدند منم وسایل اماده کردم رفتیم یک جای خلوت نشستیم و میوه و چای خوردیم تو علف ها کلی بازی کردیم الان هم پدرو دختر رفتند حموم بعدش من برم امرو. تولد من بود
ما دوتا بچه کوچیک داریم.
بعد از مادر شدن دیگه مثل قبل نیست تفریحاتت. همه هوش و حواست و دویدن و ... برا بچه هست. خوابش بیاد. گرسنه هست. میچسبه بهت. کار خطرناک نکنه و .........
ولی خداروشکر امروز شوهرم بود کنارم دوتایی کنترلشون کردیم دیگه هر چند سخت.
تنها که باشم دقیقا به جنون میرسم بخاطر همین ترجیح میدم هیچ وقت تنها بدون شوهر هیچ جا نرم چون نمیتونم.
تو هم حق داری پس عذاب وجدان نگیر همموت همینطوری هستیم
من که شوهرم رید تو حالمون مردکه عوضی
من با شوهرم و پسرم بعد ناهار رفتیم اول کنار تالاب خییییلی خوب بود وشلوغ صدای پرنده ها آرامش میداد به آدم ولی ترسیدم پسرم بیوفته تو آب یک ساعت بیشترنموندیم بعد رفتیم یه امامزاده بود که بازارچه ش و شهربازیشو گشتیم و بعد اومدیم.خوب بود درکل
خانه بودیم
ما سه نفری شب قبل از شروع سال تحویل رفتیم شمال بعد رفتیم مشهد تا جمعه وقتی برگشتیم من خیلی سخت سرما خوردم و یه جورایی قرنطینه ام بخاطر همین نتونستیم جایی بریم
ما هر سه نفر سرماخورده بودیم حالا آخرشه
برای همین با کسی بیرون نرفتیم که بعدا نگن بخاطر شما بچه هامون مریض شده (البته که خودشون رعایت نمیکنن در شرایط مشابه)
خودمون سه تایی رفتیم دو سه ساعتی بیرون و اومدیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.