۲۸ پاسخ

بله منم میگم نرو بچت واقعا بهت احتیاج داره پولا میره و میاد اما اون بچه هیچوقت ب این سن برنمیگرده

من باشم میگم بنویس امضاکن 1ک5تومنو میدی بعدشم میشینم تو خونه بالاسر بچم که فردا چیزی شد هی منت نذاره بگه گفتم نرو ال شد بل شد

بدون یک ذره شک حتمن برو

توکه به پولش نیاز نداری هم خودت ماهیانه پول میاد به حسابت هم شوهرت میخاد 15بهت بده
میخای چکار بشین پیش بچه ات

من زن داییم موقعیت شغلی خوبی داشت بچه اول رو گذاشت مهد و سرکار میرفت دومی دیگه نرفت و الآن همش میگه پشیمونم از بزرگ شدن بچم لذت نبردم

من بودم نمیرفتم بچم واجبتره
من خودم موقعیتهای کاری زیادی برام پیش اومد نرفتم تاالان که پسرم میخواد بره مدرسه میخوام برم چون تایم مدرسشه دیگه پیشش نباشم چیزی نمیشه

حرف همسرتو گوش بده درست میگه ،
من خودم بخاطر بچه نمیرم سرکار

اگه براسرگرمیه بابچتم میتونی سرگرم بشی بازی کنی بیرون بری ولی اگه لازمش داری بذار پیش مامانت برو.راستی متولد چنده مردادی😁

من به خاطر بچم نرفتم،چون شهر غریب هستم کسی هم نبود بچم و نگه داره ،مهد هم دوست نداشتم بزارم
بی خیال سر کار رفتن شدم
ول تو اگه کسی هست کمکت بچه رو نگه داره حتما برو که بعداً پشیمون نشی

چ شغلیه آخه؟ارزش داره؟؟ حتی اگه حقوقشم بالا باشه بعضی شغلا خوب نیستن

اگه فقط واسه سرگرمیه
میتونی خودتو جور دیگه ای سرگرم کنی کلی کلاس باشگاه... یا اینکه کارهای هنری اگه علاقه داری که توی خونه هم میشه انجام داد سرگرم کننده و لذت بخشه میتونی در کنارش پیج هم بزنی کسب درامد کنی..

من خیلی درس خوندم تا دکتری خوندم بخاطر بچه هام مجبور شدم خونه بشینم به شدت پشیمونم اکر کسی هست پیششون بزاری و خیالت بابتش راحته حتما برو بچه ها بزرگ میشند تو میمونی و شغلت

حتمننن برو

۱ سال دیگه میتونی هامین رو بزاری مهد

برو سر کار

من صد درصد میرم

چند ساعت تو روزه؟
تا ۵ ساعت عالیه بیش ترش انرژی برات نمی مونه
کار من ۵ ساعت تو روز بیش تر نیست ولی انقدر خستگی ذهنی و فکری داره که بقیه روز بدون انرژیم زندگی از دستم میره

من بودم قطعا و حتما میرفتم
دیگه نوزاد نیست که بگیم نیاز داره مادر دائم کنارش باشه
خودم الان میرم سر کار و خیلی راضی هستم
بچه مادر شاد و مستقل و با اعتماد به نفس و اجتماعی میخواد

من بودم ميرفتم

مطمئن باش پولو‌نمیده مردا روحرفشون نمیمونن ،ولی بچت واجب تره

بچه هات چند ساله هستن؟

از اونجایی هم که پدر شوهر پولدار غم پول نداری .خیلی هم واجب نیست بری مگر برای استقلال

بزار پیج مادر یا مادر شوهر

ببین تایم کاریش خوبه محیط کاریش خوبه دوست داری برو
بچم میتونی مهد بذاری الان دوسالشه
مردا زیاد رو حرفشون ممکنه نمونن ممکنه بگه میدم ولی ۱۵ تومن یک درمیان بده من باشم میرم استقلال مالی خیلی خوبه
ومن خودم مامانم شاغل بوده وازاین جهت خیلی خوشخال بودم همیشه
ببین با‌توخونه موندن وبچه داری حالت بهتره یا سرکار رفتن

من بودم میرفتم سرکار
ولی چرا میگه پیش مامانت نه؟

۱۵ میگیرم توخونه میخورم و میخوابم و هی بهش میگم تو نذاشتی من برم سرکار نمیذاری من پیشرفت کنم😂😉

حتماااا برو سرکار

من میرم بچمم میذارم پیش مامانم بعد میذارم مهد...ببین برو اگه دیدی اذیتی فوقش انصراف میدی

بخاطر هامین
یا باید بیخیال
بشم ....ولی دوست دارم سرم گرم بشههههه
بحث مالیش جدا بیشتر برای سرگرمی
استقلال مالی دوست دارم...

یا باید این فداکاری کنم خودمو وقف هامین کنمممم
تو خونه بشینم

سوال های مرتبط

مامان گل بهاری مامان گل بهاری ۲ سالگی
خانم های خانه دار یا خانم هایی که بچه هاشون تو خونه پرستار دارن
از اواخر آبان و اوایل آذر تا الان چندبار سرما خوردن، دخترم مهد میره چون شاغلم از اوایل آذر تقریبا هر دو هفته 20 روز یک هفته مریض میشه
شوهرم هم یک کلام میگه نرو سر کار بچه گناه داره
من به هزار و یک دلیل نمیتونم نرم، از نظر مالی نیاز نداریم
ولی خوب من و شوهرم پارسال تا پای طلاق رفتیم و به خاطر بچه ها یه فرصت دیگه بهم دادیم، الان هم رابطه ام با شوهرم نه عالی، نه بد
من به خاطر دخترام یه سری رفتارها رو نادیده میگیرم، ولی قلبا به شوهرم نه علاقه دارم نه اعتماد
جایی که کار میکنم آشنا هستن و خیلی باهام مدارا میکنن اگه کارم رو از دست بدم معلوم نیست بتونم جایی با این موقعیت کار پیدا کنم گذشته از اون چند سال اخیر شوهرم خیلی با منت و اعصاب خرابی برای من پول خرج میکنه من نمیتونم تحمل کنم، اونم بابت هرچیزی پول نمیده اگه کاری بخوام انجام بدم باب میلش نباشه بابتش پول نمیده، مثلا بوتاکس کردن، یا موهام خیلی سفید میگه دلم نمیخواد رنگ کنی بزار سفید بمونه ، طبیعی خوبه
مامان گل بهاری مامان گل بهاری ۲ سالگی
مامان های شاغل شما چطوری مدیریت میکنین تایم تون رو؟
من صبح ها ساعت 6 بیدار میشم تا صبحانه آماده کنم و دختر بزرگم رو راهی کنم و دختر کوچیکم رو ببرم مهد فقط در حال بدو بدو کردنم ساعت 7 که میشینم تو ماشین انقدر کل این یک ساعت دویدم که میگم خدایا شکرت نشستم 😅
بعد هم که سرکار شغلم هم فشار روحی و روانی زیاد داره بیشتر ذهنی خسته میشم تا دخترم از مهد بردارم بیام خونه 3ونیم دیگه خونه ام کل تایم تا ساعت 12 که بخوابم خدا میدونه همش در حال دویدنم
با دخترا وقت بزارم، شام شب و ناهار فردا رو آماده کنم(بیشتر 2 وعده درست میکنم هم شب بخوریم هم بمونه برای فردا ناهار )میان وعده دخترا و ظرف غذای دختر کوچیکم رو آماده کنم، چون صبحانه و ناهار و دوتا میان وعده اش تو مهد میخوره، خونه رو تمیز کنم آشپزخونه رو جمع کنم، شب دیگه هلاک غش میکنم
دلم میخواد یه کتابی بخونم، نیم ساعت حداقل تردمیل برم، باشگاه که دیگه فرصت نمیشه تایم ندارم
حس میکنم دیگه توان ندارم
سرکار هم نرم اصلا نمیتونم،نه به خاطر نیاز مالی، به خاطر اینکه مستقل بودن رو و تو اجتماع بودن رو دوست دارم
دخترم هم بدخواب شبا خواب با کیفیت ندارم