۹ پاسخ

مگه مردها اصلا بلد هستن بشینند🤣🤣🤣

شوهرمنم تاحالا نشسته ندیدمش
همیشه دراز کش
ولی انقد غر زدم و حرف زدم و دعوا کردم سر این موضوع گاهی به خودش میاد یکم
بعد جالب اینجاس انقد سرحال میشه وقتی بازی میکنه باهاش

عزیزم همه مردا همینن منم همیشه ب شوهرم میگم چرا همش خابی😂
ولی خب بنده خداها صب ساعا ۶ میرن تا هشت شب کار میکنن واقعا آدم جون براش نمیمونه مخصوصا اگه هروز برن سرکار وظیفشونه ک با بچهام وقت بگذرونن ولی خستگی نمیزارتشون آدم اعصابش خراب میشه ولی خب اونام حق دارن😅

شوهر من تو هفته یه روز خونه اس،ببین نقطه ضعف شوهرت چیه از اون در وارد شو و گلایه کن تا به خودش بیاد ،گریه کن یا نامه بنویس بزار تو جیبش که بخونه یا پیام بنویس بفرس براش یا با محبت بگو بهش

شوهره منم همینه خونه اومدنی میگه خستم وفلان بادوستش بیرون رفتنی انرژی فول
بازمیاد خونه میگه خستم اومدنی خونه اعصابم بهم میریزه بچه هام صداش کردنی از1۰بار جواب 2بارشو بازور میده
فقط تو گوشیه

همشون یکین شوهره منم همینه یا می‌خوابه یا تو اینستا تازه فرمایشاتشم تمومی نداره

عزیزم شوهر منم همینه 😁
یعنی ۹۹ درصد مردا اینجورین

شوهر منم همینه

مگه ساعت کاریش چند تا چنده

سوال های مرتبط

مامان نینی مامان نینی ۲ سالگی
مامان هایی که جای خواب بچه تونو جدا کردید می‌آید لطفا
سخته؟ اذیت نمیشید؟ وابسته بچه نبودید که حتما پیش خودتون باشه؟
من یه مشکل جدی دارم اونم اینه
از وقتی پسرمو از شیر گرفتم دیگه تو اتاق و رو تختش نمیخوابه، یعنی شب تو حال خوابش میبره میبرش رو تخت نزدیک صبح بیدار میشه شروع میکنه به گریه کردن مجبور میشم بیارمش تو حال بخوابونم
قبلا بیدار میشد شیر می‌خورد می‌خوابید الان اذیت میکنه
تا یک ماه همه مون تو حال میخوابیدیم ولی رو زمین خوابیدنی کمرم خشک میشه تو اتاق بخوابیم هم تا صبح هی باید بریم و بیایم چند وقته خواب راحت نداشتم هلاکم
الان میگم بچه تو حال بخوابه من تو اتاق اگه بیدار بشه فوری میام پیشش چند شب همینجوری گذشته دیگه خودش هم فهمیده من تو اتاقم صدام میکنه یا میاد تو اتاق ، درحال هم قفل و چیز خطرناکی وسط نیست
ولی از شرفی عذاب وجدان میگیریم میگم هنوز کوچیکه باید پیشش باشم شوهرم از من بدتر ، ۳ شب پیش بچه خوابید که تنها نمونه همش بهم میگه چطور دلت میاد تنهاش بذاری🥲
واقعا چه کاری درسته
تو این سن میتونه تنها بخوابه خطری نداره مشکلی پیش نمیاد؟
یا بازم ببرمش تو اتاق شاید به مرور عادت کنه به تختش 😥
مامان آقا رضا ⚽🚙 مامان آقا رضا ⚽🚙 ۲ سالگی
از لحاظ روحی خیلی حالم بده دیشب شوهرم گفت ب برادر و خواهرم میگم بیان شام درست کن گفتم باشه شام درست کردم اومدن جاریم اصلن مواظب دخترش نیست دخترش تازه چهار دست و پا راه افتاده پسرم چند بار با سه چرخش از دور بود خواست بزنه بهش برش داشتم نه تو سرش نخوره یه لحظه از دخترش غافل شدم و یهو پسرم با سه چرخه اومد زد تو سرش دختر جاریم هم عادت داره یهو که گریه میکنه صداش در نمیاد و همه میترسن میرن دست میکنن گلوش تا صداش در بیاد خلاصه ک صداش دراومد شوهرم کلی سره پسرم داد زد گفت چرا این کارو کردی کی میخوای آدم بشی وقتی بغض پسرمو دیدم خیلی اعصابم ب هم ریخت دختر خواهر شوهرم سریع بغلش کرد بردش تو اتاق ولی بغض پسرم هنوز یادمه چیزی نگذشت ک جاریم دوباره دخترشو ول کرد ب امون خدا رفت تو اتاق پسرم رفت بود روی توپش ک خیلی بزرگه سر خورده با سر زده تو سرش یهو با داد و بی داد همه اومدن بیرون ک وای دوباره رضا زد تو سرش ینی داشتم سکته میکردم ب جاریم گفتم تو رو خدا مواظب دخترت باش من کار داشتم و در حال پذیرایی بودم وگرنه خودم میرفتم مواظبش باشم خندید و خیلی بی خیال گفت ولش کن بچه تو بچه ها بزرگ میشه گفت اخه وقتی گریه میکنه صداش در نمیاد و من خیلی میترسم گفت دختر من هر لحظه میخوره زمین بخوام هر لحظه واکنش نشون بدم ک چیزی ازم نمیمونه فلان ... وقتی مهمونا رفتن شوهرم گفت این چیه چرا وقتی من سره رضا داد میزنم تو واکنش نشون میدی گفتم چ واکنشی نشون دادم ؟ من دوساله هنوز با رضا بدرفتاری نکردم سره بیخیالی زن برادرت نسبت ب بچش دو بار سره بچم داد زدم دیگه چیکار کنم بعد وقتی یکی دیگه بیخیال تو حق نداری سره پسر من داد بزنی