بمیرم برای بچه ام .دیشب بچه مهمونمون در رو بست روی دست پسرم
انگشت کوچیک دست چپش ۴ تا بخیا خورد .از دیشب که بعد بیهوشیش تو بیمارستان یک ربع تو بغلم خوابش برد دیگه تا امروز نتونست بخوابه
همین که خوابش میبرد با جیغ و گریه به ۱ دقیقه نمیشد بیدار میشد
ساعت ۶ اتل دست پسرجون رو باز کردیم که پاسمانش رو عوض کنیم
از ترسش دوباره مثل بید میلرزید نزاشت پانسمان رو عوض کنیم و رفت تولالاییش و خوابش برد و از اونموقع خوابه
شوهرم میگه دیگه اتلش نمیکنم بچه گناه داره فقط زخمشو با انگشت کناریش پانسمان میکنیم که زیاد هم تکون نده و خواب و خوراک هم ازش گرفته نشه
دکتر هم دیشب میگفت الان فقط اتلش میکنیم دستشو تکون نده تا ۴.۵ روز دیگه بازش کنین
به شدت دودلم چیکار کنم اتل کنم دوباره یانه خیلی میترسه ازش 😩😭
شب و روز برفی من هم اینجوری کمرم راست نمیشه دیگه 😥
این عکس هم ساعت ۶ صبحه مهراد بغلم شوهرم بود دو دقیقه رفتم دم در یکم بیرون رو نگاه کردم 🙁

تصویر
۴ پاسخ

اتل بهتر زودتر خوب میشه
شما چی کشیدی 😔😔😔😔😔😔

انشالله زودتر خوب میشه عزیزم اگه نیاز هست ببند ی جور سرگرمش کنید وببندید
زمستونتون مبارک باشه

عزیزم انشالله خوب بشه پسرم منم چند روز پیش بستری شدش از اون روز تا حالا همش میگه میترسم
پسر شما هم ترسیده اگه واجب نیست نبد براش روحیش خراب میشه🥲🥲🥲

اتل اگه بزاره خیلی خوبه زودتر خوب میشه

سوال های مرتبط

مامان Nafas مامان Nafas ۲ سالگی
سلام انشالله که حال دلتون خوب باشه عزیزان من از دیشب درگیر دخترم بودم تا امروز عصر دیشب داشت با باباش بازی میکرد که یهو گریه کرد دستشو گذاشت رو اون یکی دستش نزاشت اصلا دست بزنیم فقط گریه میکرد بردیم بیمارستان اونجا گفتن چیزی نیس عکس انداختن گفتن استخوان دستش ترک برداشته باید آتل ببندیم من گفتم نه همسرم گفت بزار ببندن خلاصه که بستن ولی من راضی نبودم هی میگفتم نکنه دستش در رفته اینجوری درد می‌کنه آخه ترک اینجوری نمیشه ک پرستاره گفت اینا دکترن بیشتر میفهمن خلاصه اومدیم خونه بعدش تا صبح بچم نتونست بخابه صبح به همسرم گفتم آتلو باز کن وقتی از آرنج نیس بزار دستشو تکون بده ببند جایی که ترک برداشته باز کردیم دخترم دوباره گریه کرد تکون نداد عصر بردیم دکتر ارتوپدی آتلو باز کرد گفت چیزیش نیس اصلا ترک هم نداره ببر بعد یک هفته بیار از مطب که در اومدیم دخترم اصلا دستشو تکون نداد فقط گریه کرد دوباره برگشتم گفتم اگه چیزیش نیس چرا تکون نمیده گف خانم ببر بعد یک هفته بیار از اونجا ناامید و با دلی پر از گریه در اومدیم چند قدم اون ورتر دیدم تو تابلو نوشته دکتر اورتوپدی وشکسته بندی به همسرم گفتم بردیم اونجا نگا به عکس کرد یهو آرنج دخترمو گرفت فشار داد گف انداختم در رفتگی نصفه بود بعد پنج دقیقه خوب نشد تکون نداد بیار از اونجا در اومدیم دخترم دستشو تکون داد بازی کرد بال نداشتیم پرواز کنیم بعدش یه قوطی شیرینی خریدیم رفتیم تشکر گف اگر درد هم داشت تا صبح خوب میشه جایه فشارع خلاصه که تو یه شب من پنج سال پیر شدم خدا هیچ پدر مادریو با بچش امتحان نکنه♥️
مامان نوتلا توت فرنگی مامان نوتلا توت فرنگی ۲ سالگی
خانوما شما هم مثل من زیادی از دست شوهرتون حرص میخورید یا من اینحوریم؟به خدا روز نیست حرص نخورم،روز نیست غر نزنم،دعوا نکنم باهاش.خیلی بیخیاله و برعکس من کلا تند و فرزم.عجول.اما ایشون سست.
هزار هزار مورد هست که مثال بزنم‌.مثلا الان بهم بگه بیا بریم بیرون قشنگ ۳ساعت طول میکشه آماده بشه اما من خودمو دوتا بچه ها رو یه ربعه آماده میکنم.یا مثلا الان گفت پسرمو آماده کنم ببرش بیرون رفتم تو اتاق پسرمو یاد گرفته در راهرو رو باز میکنه.در رو باز کرد دیدم دخترم که تازه راه رفتن یادگرفته سرعتی رفت بیرون.خداشاهده تا از اتاق پریدم بیرون دیدم یه قدم مونده دخترم با مغز از پله ها بیافته پایین.یعنی گرفتمش مردم و زنده شدم.آخر هم با عصبانیت به شوهرم گفتم برو دیگه خونه نیا نبینمت.رفت.اینقدر احمق که حتی نگاه نکنی بچه کجا میره😫😫کی میشه من بمیرم از دست. این سه تا راحت شم.خدامیدونه روانی شدم.۸روزه نخوابیدم به خاطر مریضی بچه ها.از اونطرف دیشب داشتم از خستگی جوون میدادم بچه ها رو خوابوندیم ثانیه نشد خوابم برد اومده بیدارم میکنه درخواست میده.یعنی خونش حلاله اگه بریزم.ولی خودش ریلکس عالم😬😬