۱۷ پاسخ

خیلی قوی بودی افرین

عزیزم مبارکه حس تو درک میکنم
زایمان طبیعی واقعا زحمت و سختی داره

با این سن ماشالله بهت ک طبیعی اوردی ماشالله

اما بگم شما تا دردتوت نگرفت به هیچ وج نرید واسه زایمان بزارید توخونه دردتون بگیره من اومدم دردی نداشتم بخاطر همین اذیت شدم چون دهانه رحمم خیلی کم باز شده بود
بخاطر همین درد داشتم شما بزارید دهانه رحمتون خیلی باز شه
و اینکه بگم وقتی دهانه رحم به ده سانت میرسه خیلی سریع بچه بدنیا میاد نهایتش ۵ دقیقه بعد از بازشدن کامل دهانه رحم درد فشار دارید زود نی نی میاد

به سلامتی عزیزم
خدا حفظش کنه براتون ان شاالله زیرسایه حضرت مهدی ومادروپدرش قد بکشه

خداروشکرررر عزیزم مبارک باشه

واینکه من ماما همراه گرفتم با کپسول کنترل درد ماما همراه که عالی بود هوامو داشت کپسول دردم خیلی خوب بود واقعا دردو کاهش میداد ولی نمیشد زیاد استفاده کرد چون هر دو دیقه یکبار خوابم میبرد بخاطر تنفس مصنوعی که بهم میداد

مث من‌شدی توام
مبارکه گلممم ایشالا پاقدم دارباشع 🥺🫂

دعا کن تو گناهات الان ریخته.برای من دعا کن خدا نجاتم بده از این زندگی

۳ سانت بودی درد داشتی؟؟؟که نگهت داشتن؟منم ۳ سانتم ولی بدون درد
چند هفته زایمان کردی

خدارو شکر عزیزم قدم نو رسیده مبارک💐🫂

مبارک‌باشه گلم.
منی ک تو زندگیم جرات ی آمپول زدن رو نداشتم و هروقت میرفتم دکتر میگفتم آمپول ننویس طبیعی زایمان کردم
هنوزم باورم نمیشه من طبیعی دخترمو دنیا اوردم

مبارک باشه عزیزم
من زایمان دومم هستش چند هفته دیگه ولی یه سوال ذهنمو درگیر کرده زور زدن موقع زایمان باید مثل دفع مدفوع باشه یعنی از پشت زور بزنیم ..بخشید واسه سوالم

قدم نورسیده مبارک، کدام بیمارستان بودین؟ رفتار پرسنل خوب بود؟

بسلامتی عزیزم، من دوروز درد طبیعی کشیدم بعد سز شدم خیلی زایمان سختی داشتم، خداروشکر بسلامتی فارغ شدی

مبارک باشه گلم قدمش پر خیر وبرکت

قدم نورسیده مبارک انشالله با خودش رزق و روزی و برکت بیاره🥰

سوال های مرتبط

مامان آقا شاهان مامان آقا شاهان ۲ ماهگی
سلام خانم ها منم اومدم تجربه زایمان طبیعی رو بهتون بگم جمعه ساعت ۱۲ بود دیدم بچه انگاری میلرزه تو شکمم خیلی نگران دلواپس شدم رفتم بیمارستان آن اس تی بدم ک گفتن باید معاینه بشی رفتم معاینه شدم گفت خانم ۳ سانت باز شدی بدون هیچ درر و فشارم بخاطر استرس زیاد بالا بود ۱۴ بود اونام گفتن باید بستری شی و زایمان کنی تو هفته ۳۹ هفته ۲ روز رفتم بالا از ساعت ۳ تا ۵ درد نداشتم کم کم دردام شروع شد وای خیلی سخت بود بعد هی میومدن معاینه شدم ۶ سانت با درد فراوان میگفت ورزش کن منم ورزش کردم ی خانم مامایی ک خدا خیرش بده اومد کمکم کمرم ماساژ میداد دکترا گفتن ۶ سانتی همون خانم اومد بهم گفت ک دهانه رحمت باز باز بچه من احساس میکنم سرشو و ی دفعه دردام شدید شد پسر گلم بدنیا اومد ساعت ۱۱ پنجاه هفت دقیقه اون ک اومد تموم دردام از بین رفت و منتظر جفت اونم اومد خیلی قشنگ بخیه زدن در کل خیلی بهتر از زایمان سزارین بود درد زیادی هم نکشیدم ولی گذشت خداروشکر ایشالله همه بسلامتی فارغ بشن
مامان آنیتا مامان آنیتا ۲ ماهگی
لطفا کسایی که از طبیعی میترسن نخونن تاپیک قبلی گفتم چرا🧡🧡
تجربه زایمان پارت2



اون حس چندش خیس بودنم یه طرف ساعت 11صبح سوندم در اومد یعنی 3سانت باز شده بودم گفتن بخابم نوار قلب بگیرن نیم ساعت گرفتن ثبت نشد دوباره گرفتن یعنی یک ساعت دراز کشیدم که باز دهانه یک سانت بسته شد دیگه داشت گریم میگرفت دردام بیشترم شده بود باز شروع کردم ورزش کردن تا شیش عصر باز معاینه شدم سه سانت بود بازم دکتر اومد کیسه ابمو پاره کرد که زودتر پیشرفت کنم تا ساعت نه شدم 4 سانت،ماما همراه گرفته بودم اومد پیشم ورزشای داخل وان و توپ رو انجام دادیم ساعت 11ونیم فول شدم زور زدنام شروع شد چون خیلی درد کشیده بودم اصلا انرژی زور زدن نداشتمهی زور میزدم خسته میشدم سر بچمم بزرگ بود نمیومد دیگه دکترا جیغ زدن زود باش بچه خفه میشه زور اخرو زدم اومد بیرون ،ببین درد داشتما هنوز ولی یه حس راحتی گرفتم که انگار اصلاااا درد ندارم چهار تا بخیه خوردم که اصلا نفهمیدم بچمو دادن مامانمو صدا کردن ساعت 12,30 دنیا اومد تا سه هنوز تو بلوک زایمان بودم تا پرستار بخش اومد دنبالم رفتیم بخش ایشالا همه چشم انتظار ها خیلی زود این حسو تجربه کنن😍😍
مامان عسلی مامان عسلی ۱ ماهگی
تجربه زایمان
پارت سوم

بیمارستان که رفتم اونجا منو معاینه کردن گفتن کیسه ابت سوراخ شده و دهانه رحمت دو سانت بازه
زنگ به دکترم زدن و دکتر گفت فوری بستریش کنین
خلاصه درد سرتون ندم
ساعت ۸ اینا بود دکتر اومد معاینه کرد و گفت دهانه رحمت ۶ سانت بازه و چقدر خوب پیش رفتی و... ولی سر بچت هنوز نرسیده به لگن
دیگه تا ساعت ۳ و ۴ بعد از ظهر یعنی نزدیک ۱۲ ساعت من هییی درد کشیدم
دردای وحشتناک
دکتر ماما اومد و ورزش‌هایی که سر بچه برسه به لگن بهم گفت
با کلی درد و به زور این ورز‌ش ها رو انجام دادم
دکترمم بنده خدا مرتب زنگ میزد و پیگری بود
دیگه دفعه اخری خودش اومد باز منو معاینه کرد
دید سر بچه هنوز به لگن نرسیده
دیگه همون وقت به ماما گفت اماده‌اش کنین برا عمل سزایرن
و سر بچه با توجه به ابنکه ۱۰ سانت بازه و درد کشیده هیچ پیشرفتی توی پایین اومدن نداشته
خلاصه بعد از ۱۲ ساعت درد سزارین انجام دادم
دیشب که خیییلی جای بخیه‌هام درد میکرد
امروز صبح دکتر اومد بالا سرم و گفت باید راه بری
دیگه کم‌کم با زور از تخت اومدم پایین
با اینکه سرم گیج میرفت و چشام تا میدید دیگه خودمو نگه داشتم و ی چند قدمی راه رفتم
تدایی خیلی برام‌خوب بود
و از بعدش خیلی راه رفتن برام خوب بود