۹ پاسخ

من کلا نمیذارم تلنبار بشه ولی بعضی مواقع ادم واقعا نمیتونه

درستشم همینه
اون کنار گازه چیه؟

چ خبر بوده ۳ ماه دختر چکار کردی من هر ماه تو کابینتامو تمیز میکنمرو تشک هر ماه و رو بالشتی هر هفته می‌شورم شباهم قبل خواب کل آشپزخونه رو دستمال میکشم مرتب میکنم جارو میزنم وسایل بچه رم می‌ذارم سر جاش می‌خوابم فردا فقط ی غذا دارو رسیدگی ب کارای آرتین و بازی

اخ دلم خون شد 🥲🥲🥲 نمیدونم بخندم یا گریه کنم ...

به به خوب واری میکنی منم حوصله داشته باشم گاز و کانتر آشپزخونه رو دستمال میکشم ومیخوابم
اون زرافه چیه کنار گاز چه نازه

سه مااااااه مگه بازسازی می‌کردی!!!

نتیجه ی خوبیه

منم هرشب اینکارو میکنم حتی اگ درحال مرگ باشم

خسته نباشی عزیزمم

سوال های مرتبط

مامان نفسم😍 مامان نفسم😍 ۱ سالگی
#تجربه واکسن ۱۸ ماهگی
شاید شما هم مثل من جز مامانایی باشید که از چند ماه قبل استرس این واکسن رو دارید.برای من این استرس اینقد شدید بود که روز واکسن(تو ۲۰ ساعت) ببخشیدا😵‍💫 با وجود یبوست شش بار شکمم کارد کرد 😵‍💫 نمیخوام بگم واکسن راحتی بود!برای دخترمن واقعا سخت بود اما تونستیم کاری کنیم که راحت تر سپری بشه.
رفتیم واکسن زدیم و تا رسیدم خونه شیاف ۱۲۵ زدم(چون پاراکید رو بالا میاره😵‍💫).شنیده بودم راه رفتن برای کم شدن درد پا خوبه،از وقتی رسیدیم خونه بازی کردیم و راه رفتیم تا چهار ساعت بعد که دردش شروع شد و فقط گریه میکرد.به هرسختی بود خوابوندمش.یک ساعت خوابید و من اون زمانو براش کمپرس سرد گذاشتم(۳ دقیقه میذاشتم،یه دقیقه برمیداشتم)بعد یک ساعت با گریه و درد بیدار شد.تو بغلم براش شعر میخوندم تا یک ساعت بعدش ک زمان شیاف رسید(هر ۶ ساعت) نیم ساعت بعد شیاف درد پاش کمتر شد اما میترسید راه بره.من به دوستم گفته بودم که با بچه ش بیاد خونمون که دخترم بخاطر اون راه بره.دخترم بخاطر بازی اروم اروم پاشو زمین گذاشت.وقتی دید دردش قابل تحمله با لنگیدن شروع کرد به راه رفتن و چند دقیقه بعد همه چی عادی شد. چهار ساعت بعد شیاف ، درد و تب دوباره شروع شد.دخترمو بغل کرده بودم و روی پیشونیش پارچه ی ولرم میذاشتم.از پارچه میترسید و داد میزد ولی من چاره ای نداشتم و کارمو ادامه دادم تا تبش کنترل بشه.تمام مدت هم تلویزیون روشن بود که حواسش پرت بشه و کمتر گریه کنه.زمان شیاف بعدی رسید و من خوشحال!اما این خوشحالی فقط یک ساعت و نیم بود.
ادامه پایین👇