خواهر شوهر منم همینه مجرده و همش انتظار داره بچه رو ببرم پیشش چون تنهاست. انقدر روی اعصابم میره با حرفاش که نگو. همش میگه محدثه بیا شب پیش عمه بخواب. بیا ببرمت با کالسکه پارک. بیا از صبح خونمون باهام بازی کن انگار مثلا بچه اسباب بازیه. هروقت میرم خونه مادرشوهرم بچه رو میگیره میبره توی اتاقش در رو هم میبنده دوست دارم بزنمش. یا وقتی میریم مهمونی بچه بغل من هست حسودی میکنه و میگه من باهات قهرم محدثه عمه رو تحویل نمیگیری. منم یه بار که گفت محدثه شب بیا پیشم بخواب گفتم محدثه شب پیش مامان و باباش میخوابه. تازه خونه ما چون بهشون نزدیکه همیشه سر زده پا میشه میاد نمیگه شاید خونه نامرتبه شاید من کار دارم شاید موهام چربه باید برم حمام همیشه دعوا دری میکنه بین من و شوهرم با این کاراش. یا مثلاً اگه ما بریم بیرون پارک یا رستوران بعدا قهر میکنه که چرا منو نبردین 😑🤦🏻♀️
من خواهرشوهرام حرف بزنن دقیقاشوهرم جرشون میده بعدحسابی میشورتشون
وای چقد شبیه خواهرشوهر من خیلی بی ادب همش دنبال مقایسه همش ب بچم میگه غر غرو میگ ب مامانش رفته میگ چرا بچت از غریبه میترسع بیشعور این سن عادی خیلی رو اعصابم
تازه اینکه چیزی نیست بخدا هم من هم پسرم چشامون درشته تعریف نمیکنم ولی خب چشامون ریز نیست
خواهرشوهرم برگشت گفت چشاش مث مامانش ریزه 😐😐😐😐😐😐😐😐 پشمای همه ریخت
🤣 منم به بچم میگن سیاهه و اینا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.