بچه ها بیائین،دلم از غم داره میترکه،ی کم بهم روحیه بدین حالم خیلی بده
ی کم طولانیه، مرسی ک وقت میذارین میخونین

من با اینکه بچمو پاساژو بیرونو اینا میبرم ولی چون هوای آزاده مراقبشم هستم مریض نمیشه
پارسال پنج ماهش بود خواهرم بچش مریض بود ویروس داشته نگو در حدی ک نفس کم میاورد اسپری میزد، به ما نگفته بود مریضه فک میکردیم آلرژیه،بعد برا اینکه روز اول مهموناشو دعوت کنه و تمام، همه رو با هم دعوت کرد، پسر منم میگیره و‌چند روز بعد علائمش شروع شد خداروشکر بعد از چند روز حالش خوب شد خدا میدونه مریضیه اولش بود و من چون هنوز نوزاد بود میترسیدم
امسالم روز پنجم عید ک تازه استارت دیدوبازدید خورد بچه اون یکی خواهرم همش ابریزش بینی داشت گفت الرژیه، من دلم میسوخت میگفتم تورو خدا به بینیش کرم بزن خشک نشه و فلان(من چقد ساده ام ک باور کردم)
خلاصه اومدیم خونه و فرداش پسر منم آبریزش گرفت وقتی بهش گفتم به روی خودش نیاورد
اولش فک کردم ی سرماخوردگی ساده س، ولی پسرم دیروز مریضیش شدت گرفت و بردیم دکتر استفراغ میکرد
امروزم اسهال پنج بار
من مادر ندارم و تکو تنها بچمو بزرگ کردمو دست کسی ندادم یا کسی خونم نیومده ک بچمو نگه داره
بچه مریض میشه ها طبیعیه ولی اینکه اطرافیان آدم انقد بیخیال و بی فکرن آدمو دیوونه میکنه😠😞

۸ پاسخ

ادم بیشعور زیاد هست حالا میتونه هر کسی باشه ک ب ادم نمیگن مریض هستن

از ی طرفم حس میکنم بچمو چشم کردن،بمیرم براش تو این عیدی آب شد
امروز داروی اسهالشو دادم ولی باز گفتم ی کم سنجدم بدم نخورد هی اصرار کردم نخورد اعصابم خورد شد رفتم با دست زدم رو شیرآب شکست افتاد رو بشقاب دستم برید، من موندمو چند تا انگشت بریده
اصلا نمیخواستم اینجوری شه، نفهمیدم چجوری شد
الان پسرم خوابیده
یعنی انقد اعصابم خورده و ناراحتم ک نگو😭😭😭
ی جورایی حرصمو سر شیر اب خالی کردم

انقد پشیمونم
به نظرتون چقد طول میکشه خوب شه
نه سطحیه نه خیلی عمیق، چسب بخیه زدمو باند
دوتا انگشت دست راستم😭😭😭

اگر اسهاله محلول وان لایت بگیر به ازای هر اسهال حجیم ۱۰۰سیسی بده
استفراغ اگر داره شربت اندانسترون برای هر ۱۰کیلو دو سیسی هر ۸ساعت
اگر استفراغ قطع نشد ببر دکتر آمپول بزنه
مهم کنترل استفراغه
و اینکه کیدی لاکت با ی قاشق ماست کم چرب مخلوط کن بده بهش

هیچکی الرژی نداره همش سرماخوردگیه تا دیدی بچه ای سرما خوردس بچتا بردار و برو بگو ببخشید نمیتونم بمونم و خلاص

وای گفتی آلرژي.ی خواهر شوهر دارم سه تا دختر داره همیشه مریض.مریضی های ناجور.تو هشت ماهگی پسرم اومدن خونمون.دیدم داره بهشون دارو میده گفتم مریضن؟گفت نه آلرژي.نشون به اون نشون پسرم تا نامه بستری رفت.ریه ش درگیر شد.با اسپری اسم و داروی بخور ریه هاش خوب شد.یکماه درگیر بودیم.وزن بچه رسید به وزن هفت ماهگی دو کیلو کم کرد.لعنتی .نمیبخشمش

من‌متاسفانه پارسال یکی از اطرافیان نزدیکم همین بلا سرم آورد پسرم کرونا گرفت بمیرم براش یه هفته از درد وسرفه نتونست بخواب خودمم همزمان گرفتن توان اینو نداشتم که بچه مو بگیر همسرمم گرفت با اون مربضی میرفت سرکار،تف بهشون که هیچ درکی ندارن

قربونت برم حق داری. اطرافیان با خودشون میگن حالا چیزی نمیشه دیگه واسه چی بگیم مریضیه. چقدر بده که رعایت نمیکنن. نمیگن بچه مریض شه زود وزن از دست میده و مادرش انقد سختی میکشه.

فک کنم همه داریم از این آشنا ها دور و برمون.

اگه میبینی اونا زیاد مریض میشن و هرموقع میبریش تو شلوغی بچه ت مریض میشه، اگه دیدی یه جایی دعوتت کردن و شلوغه بهونه بیار و نرو. بعدا یه سر زدن برو خونشون.

چشم زدنم هست واقعا حدیث داریم مه وجود داره
برای چشم زخم هرموقع میخوای از خونه بری بیرون آیت الکرسی رو بخون بهش فوت کن. و دعای زیرو سه مرتبه بخون بهش فوت کن
ماشاالله لا حول ولا قوه الا باالله العلی العظیم

صدقه حتی شده روزی هزارتومن نیت کن، سر ماه بده به یه نیازمند(روزانه کم، خیلی بهتر از ماهانه زیاده شده پونصد تک تومن صبحا نیت کن بذار کنار یا یه جا یادداشت کن)

منم باشم زورم میاد اصلا ادم مریضو چه به مهمونی من و پسرمم دقیقا از یکی دیگه گرفتیم سه هفته تمام مریض بودیم

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
اول شوهرم پریود مغزی شد ، یک هفته الکی باهام دعوا میکرد غر میزد تو اون حین بچمم اسهال بود و بهونه گیر ، بعد خودم پریود شدم به بهونه پریود سه روز رفتم خونه بابام ، بعد این ویروسه رو گرفتم پدرم دراومد از بدن دردش ، رفتم سرم اینا زدم ، سه روز کامل تو خونه با ماسک بودم بچمو بوس نمیکردم و اینا که نگیره ، ولی گرفت ، یهو تب کرد ، تب شدید که با هیچی پایین نیومد ، مجبور شدیم ببریم بیمارستان ، سرم زدن تا اومد پایین ، بعد آنتی‌بیوتیک داد دکتر بهش که بچه من آنتی‌بیوتیک نمیسازه بهش ولی مجبور بودم بدم تا تبش قطع بشه ، خلاصه دو روز دادم که اسهال شدید شد و پاش به شدت سوخت ، دیگه دیروز روز هفتم آنتی‌بیوتیک رو قطع کردم بلکه اسهالشم قطع بشه وضعیت پاهاش افتضاهه ، تو این حین به شدت بهونه گیر و وابسته و چسبیده به من بود چون از سرم و اینام ترسیده ده بود ، بعد وقتی خودمو بچم مریض بودیم هیچ‌کمکی هم نداشتم چون مامان بابام درگیر کارای خواهرم بودن که متأسفانه نامزدیش به هم خورد و اینا ، اصلا حواسشون یه من نبود ، وقتم نداشتن در واقع
خلاصه این شد که تو دو هفته چهار کیلو کم کردم ، الانم تهوع و سرگیجه دائم دارم با دمیترون زندم
خیلییییی وزنم کم شده ، شوهرم خودش لاغره ، میگه خوب شدی تازه ، ولی خودم میدونم وضعیتم افتضاه شده و نمیدونم چیکار کنم ، بچمم از بعد این ماجراها دیگه جایی نمیمونه که بتونم برم دکتر ، حتی اجازه نمیده درست غذا بخورم ، همش داره بهونه میگیره و بغلمه ، غیر از جسمی ، از نظر روحی و ذهنی هم خیلیییییی خستم خیلی و واقعا نمیدونم چیکار کنم ، خونم خیلی به هم ریخته حتی نمیتونم یا نمیرسم مرتب کنم
دلم میخواد گریه کنم
احساس میکنم دارم خفه میشم همش
مامان احسان مامان احسان ۱۷ ماهگی
دیشب سرم پسرم در اومد از رگش انقدر که باهاش ور رفته بود.. بردم پرستار یا نمیدونم متخصص بود یا چی زنه نتونست یدونه سرم وصل کنه به بچه زد همه‌ی رگ هاشو خراب کرد پسرم انقدر در کشید و گریه کرد که من گریه کردم هر دوتا دست و پاشو خراب کردن نتونستن وصل کنن بعد میگن چون اسهاله سخته گرفتن رگ 😑😑😢😢
یکی دوساعت پسرم رو که اروم کردم اومدن دوباره رگ بگیرن که نذاشتم گفتم شما نمتونین بگیرین پسرم رو اذیت نکنین دیگه خوب شده و نمیخوام دیگه سرم وصل کنید
دیگه خسته شده بودم از بیمارستان و مریض ها بخدا دیگه انقدر دلم گرفته بود که گفتم پسرم خوب شده
ولی خوب نشده بود
صبح شوهرم اومد و با اصرار من کارای ترخیص رو انجام داد ولی خداروشکر امروز پسرم کمتر از روزهای قبل اسهال رفت و حجمش هم کم شده
دکتر دارو و محلول نوشت گفت وقتی اسهال میره از محلول بدم که آب بدنش کم نشه
بعد خداروشکر مرخص شدیم و از زندانی که چند روز گیر کرده بودیم آزاد شدیم...
میخواستم بدونم پنج بار اسهال رفتن در روز خوبه؟ امروز هم خیلی سره حاله و بازی میکنه و از محلول هم میدم به زور نمیخوره که
مامان علی مامان علی ۱ سالگی
واقعا دیگه خسته شدم ، نمیکشم دیگه ، کل تابستان پسرم هی مریض بوده ، با این که مهمونی اینا اصلا نمیرم کلا تابستان یک مسافرت نرفتیم ، همش خونه بودم ، یا اگه جایی رفتم پسرم رو نبردم گذاشتم پیش باباش ، فقط خونه ی مامانم و مادرشوهرم میبرم طفلی رو اونم چون اصرار میکنن که دلمون براش تنگ میشع . پسرم تقریبا ۲ ،۳ هفته ی پیش از این ویروس اسهال و استفراغ گرفت یعنی خیلی بد ، و شدید ، توی ۲ روز من ۲ بسته مای بیبی تموم کردم به شکل خیلی بدی پاهاش سوخته بود یعنی روزی ۲۰ بار بالا میاورد ما یک پامون خونه بود یک پامون دکتر تا این ویروس لعنتی تموم شد ، من دختر جاریم گرفت ، اونم خوب شد ، اون طفلی هم ۵ ، ۶ روز بستری شد ، بعد این جاریم اومد خونمون گفت دخترم خوب شده. ، ولی بعدا از حرفاش فهمیدم اسهالش خوب نشده فقط تعداد دفعاتش کم شده ، دیروز هم دختر اون یکی جاریم اومده خونمون میگع مامانم گفته برو با علی بازی کن ، بعد فهمیدم که مریض و تب و بیحالی و یک جوری فرستادمش رفت گفتم بعدا بیا ، حالا از صبح که پسرم بیدار شده باز اسهال میره ، پاهاشم باز سوخته ، با یکی دو بار اسهال با اینکه زود شستمش و یک بار کالاندولا زدم ، ایندفعه که شستم ان ان زدم ، ولی اسهاله ، دیگه نمیدومم چیکار کنم ، واقعا خسته شدم از این همه مریضی ، یعنی ممکنه دوباره از اون ویروس لعنتی گرفته باشه 😱😱 خدا رحم کنه
لطفا نظراتنون رو برام بنویسید ، چیکار کنم زود اسهالش قطع بشه
بچم آب شده از بس مریض شده