خوب کردی فرستادیش رفت مادرشوهرتم بفرست بره والا آدم ناراحت میشه یه جوری حرف میزنن انگار فقط اونا کار بلدن..
نه عزیزم این بخاطر حس مادرانته حساسی میخوای مراقب بچه باشی
افسردگی اینجوریه که بی دلیل گریت بگیره دلت نخواد تو جمع بری احساس پوچی و بی عرضگی کنی حست نسبت به بچت بد بشه
خودمم سربچه اولم درموردبچم ایرادمیگرفت میشستم گریه میکردم
کاش میفهمیدن نیاز به شنیدن حرفهاشون نداریم😑
دیگه بچه ات ۱۵ روزشه راهیشون کن برن خودت باش راحت کن خودتو بابا
من از الان غصه دارم بقیه بیان پیشم بعد زایمان اعصابم میریزه به هم چکار کنم
همین افسردگیه به مرورعادی میشه
روی خودت عیب نذار مشکل از دیگرانه. پدر شوهر من میومد از صبح ور دل من زایو. عقل نداشت که من زایمان کردم. هعی با بچه ور میرفت خواب بود غر میزد چرا خوابه. شیشه شیر رو به زور میکرد دهنش. بهش پستونک میدادم به بچه میگفت مامانت دروغگوه شیر نمیده بهت پستونک میده. به بچه میگفت مامان بابات دوست ندارن من از همه بیشتر دوست دارم و میام میبرمت پیش خودم. یه دفعه هم سر مجددبچه دار شدن با من کله شد گفت باید دو سه تا دیگه هم بزایی وگرنه کلاهمون میره توهم
منم توپیدم به شوهرم. گفتم باباتو جمع کن پاشه بره خونه خودش. بچه ده ۱۲ روزه هعی مدام از من پیشش بد میگه. من زاییدم استراحت میخوام هعی دارم از بابات پذیرایی میکنم.
شوهرمم باباشو رد کرد رفت. بعضی ها کم دانی و نادانی مدام روی مخن پس حق داری ناراحت بشی. الکی روی خودت عیب نذار
منم یکم حساس شدم که هر کس میاد یه تزی میده
اما خب این افسردگی نیست عزیزم نگران نباش
کمی که بگذره درست میشه و باز زندگیت میوفته دست خودت♥
مادرشوهر منم همینطوره هربار بچمو میبینه یه عیبی میذاره روش نمیدونم هدفش چیه میخواد بگه مثلا خیلی دلسوزم یا من بچه داری بلد نیستم..منم روزای اول انقدر انرژی منفی میداد کارم فقط گریه بود تو بیمارستان پیشم بود به شوهرم گفتم بیا مامانتو ببر راحت نیستم باهاش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.