۵ پاسخ

دقیقا❤❤

دقیقا🥲

واقعا🥹❤️

😍😍👌👏👏👏

بچه من چشاش یه هفتس عفونت کرده چند تا دکتر بردم خوب نمیشه مادرا براش دعا کنید لطفا زودتر خوب شه😭😭😭😭

سوال های مرتبط

مامان فاطمه وزهرا مامان فاطمه وزهرا ۱ سالگی
⁣♦️ نقش تغذیه مادر در چاقی جنین

💟ریز و درشت بودن بچه ربطی به وضعیت تغذیه مادر ندارد. زیرا ژن‌ها و عملکرد جفت در خون‌رسانی است که نقش تعیین‌کننده دارند. بنابراین پرخوری یا کم خوری مادر فقط باعث چاقی یا لاغری مادر می‌شود.
💟شاید این سوال مطرح شود که آیا می‌توان با کمک دارو یا هر اقدام دیگری بر عملکرد جفت تاثیر گذاشت؟ پاسخ متخصصان به این پرسش منفی است. چرا که جفت مکانیزم سربسته و پیچیده‌ای دارد و نمی‌توان تغییر یا نقشی در خون‌رسانی جفت به جنین ایجاد کرد.
💟البته ابتلا به بیماری‌های سیستمیک قبل یا در حین بارداری مانند دیابت، بیماری‌های قلبی، ریوی، کبد و البته مصرف سیگار و اعتیاد همه بر عملکرد جفت در خون‌رسانی تاثیر دارند و می‌توانند باعث اختلال فعالیت جفت شوند.





‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مامان اَبرا جون☁️ مامان اَبرا جون☁️ ۱ سالگی
امشب شبه دومی هسته که شروع کردم به گرفتن شیر 🌈💧
امروز ۳ وعده بهش شیر دادم و ساعتا ۱۲سینه هام در حال انفجار بودن که دادم هر دوتا رو خورد تا مقداری که سینه هام یکم سبک شدن
دخترم و که تو بغلم بود گذاشتم رو پام و رو پا خوابوندم و بعدش که خواب رفت گرفتمش تو بغل به این یکسال و هفت ماه فکر کردم که چقدر سریع گذشت .اولین باری که به دخترم شیر دادم تو بیمارستان اومد جلو چشمم و چه حس عجیبی بود اولین باری که شیر دادم
ناخودآگاه شروع کردم گریه کردن و دیدم دارم با دخترم حرف میزنم
میگم مامان تمام قطره قطره شیری که دادم حلالت باشه مامان .تو منو مامان کردی و حس قشنگ مادر شدن رو بهم بخشیدی .مامان معذرت می‌خوام که دارم از شیر میگیرمت چون باید کم کم جدا بشی و غذا بخوری این یک مرحله از رشدت هسته برای هر دوتا مون سخته مخصوصا برای من .تو فراموش میکنی وقتی بزرگ بشی ولی این منم که هیچ وقت فراموش نمیکنم ....
داشتم آروم گریه میکردم که همسرم صدامو شنید و گفت چرا گریه می‌کنی دلت براش میسوزه.اشکالی نداره باید این کار رو بکنی
و گرفت خوابید .
..
واقعا اون لحظه فهمیدم مادر بودن و پدر بودن چقدر باهم متفاوته وقتی من تمام جونم غم داره از جدایی شیرم از بچم شوهرم راحت حرف میزنم انکاری که کار خاصی نیست
بهشت زیر پای مادران هسته واقعا 🩵🤍
مامان فاطمه مامان فاطمه ۱ سالگی
سلام به همگی
بعد از مدت ها اومدم گهواره یک کتاب معرفی کنم و برم. متن زیر که نوشته ی خودم هست معرفی کتاب مورد نظر هست.


سلام به مادران عزیزم.
راستش من تازه کتابخوانی را به صورت مستمر شروع کردم و امیدوارم همچنان ادامه پیدا کند. اما واقعا چنان از خواندن این کتاب لذت بردم که به خدای خودم گفتم خدایا خودت توفیق بده از این به بعد همچنان به این فعالیت فرح بخش و آموزنده ی کتابخوانی ادامه بدهم.

✅*و اما معرفی کتاب «مثل نهنگ نفس تازه می کنم» از دیدگاه خودم.*

این کتاب رو به توصیه یکی از دوستانم شروع کردم. فکر کنم آخرین بار یک دانش آموز دبیرستانی بودم که یک کتاب چند صد صفحه ای را با اشتیاق چند روزه خواندم و تمام کردم. این دومین کتاب است که با اشتیاق در عرض چند روز از نرم افزار طاقچه خواندم و تمام کردم و حتی یک نسخه چاپی را برای خودم سفارش دادم که تا آخر عمر برای خواندن چندباره همراهم باشد.
شاید بپرسید این همه اشتیاق برای چه؟ اشتیاق داشتم چون با تمام دل مشغولی های زنانه و مادرانه ام همراهی کرد و در آخر یک دیدگاه جدید برای نگاه کردن به زندگی به من هدیه داد.

دوستان من

اگر استعدادهایی دارید که به خاطر نقش همسری و مادری نتوانستید به آن ها بپردازید و حالا دل مشغول این هستید که پس تحصیلم چه؟ کارم چه؟ و.....
ادامه در کامنت👇👇👇
مامان اَبرا جون☁️ مامان اَبرا جون☁️ ۱ سالگی
تجریه:
امروز برای یک لحظه از ته قلبم از خدا کمک خواستم .
امروز عصر وقتی از بیرون داشتم میومدم تو خونه در خونه رو که باز کردم کلید رو جا گذاشتم تو‌خونه و دخترم در رو از روی خودش بست
تنها شانسی که اوردم قسمت بالایی قفل در شیشه ای بود ولی دخترم پشتش ایستاده و داشت گریه میکرد
خدا خودش یک مرد خوب رو سر راهم گذاشت تا رفت شیشه بر رو پیدا کنه بیاره خیلی طول میکشید با این حال رفت و دخترم پشت در درحال هلاک شدن بود از بس ترسیده بود منم تنها کاری که تونستم بگم از ته قلبم از خدا کمک خواستم و پایین شیشه رو شکوندم و در رو باز کردم
وقتی بچم رو بغل گرفتم از شدت ترس و گریه میلرزید سریع شیرش دادم تا اروم بشه
۱۰دقیقه بعد که اون مرد همراه شیشه بر اومدن .تعجب کرده بودن چطوری اون شیشه نشکن رو‌شکونده بودم .اقای شیشه بر وقتی با چکش میزد تو شیشه نمیشکست .گفت فقط بگو چطوری شکوندی گفتم مادر نیستی
وقتی بچم داشت جلو چشمم هلاک میشد تمام زورم اومد تو مشتم
اگه این در حتی اهنی هم بود اهنو از جا میکندم

همه سر تکون دادن از قدرت یک مادر
واقعا تجربه سختتتتتی بود وقتی بچم جلوم زجر میکشید و نمی‌دونستم بغلش کنم تمام تنم داشت تیکه تیکه میشد و ریشه جیگرم داشت کنده میشد
خدایا شکرت که به سلامتی و خوشی تموم شد 🤍🌺
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
چگونه تاب‌آوری فرزندانمان را تقویت کنیم؟

همیشه "بله" نگوییم؛ ناکامی هم بخشی از زندگی است.

🔹 بسیاری از والدین دوست ندارند فرزندشان ناراحت شود، بنابراین در برابر خواسته‌های او تسلیم می‌شوند.

اما آیا همیشه فراهم کردن هر چیزی که کودک می‌خواهد، به نفع اوست؟

🔹 تصور کنید کودکی که هر بار اسباب‌بازی جدیدی می‌خواهد، بلافاصله آن را دریافت می‌کند یا وقتی غذایی را دوست ندارد، بدون هیچ مقاومتی غذای مورد علاقه‌اش جایگزین می‌شود. چنین کودکی چه چیزی یاد می‌گیرد؟ اینکه هر چیزی را که بخواهد، به‌راحتی و بدون انتظار در اختیارش قرار می‌گیرد.

🔹 اما واقعیت زندگی این‌گونه نیست. در دنیای واقعی، همه‌ خواسته‌های ما برآورده نمی‌شوند و همه‌ شرایط طبق میل ما پیش نمی‌رود. اگر کودک از همان ابتدا نیاموزد که گاهی لازم است منتظر بماند، گاهی "نه" بشنود و گاهی با نداشتنِ چیزی کنار بیاید، در آینده چگونه با چالش‌های بزرگ‌تر کنار خواهد آمد؟

🤔❓چرا تحمل ناکامی مهم است؟
وقتی کودکی یاد بگیرد که همیشه نمی‌تواند به‌سرعت به خواسته‌هایش برسد، کم‌کم صبر، مسئولیت‌پذیری و مدیریت احساسات را تمرین می‌کند. این تجربه‌ها باعث می‌شوند که او

🔸 در برابر ناملایمات مقاوم‌تر شود. اگر همیشه همه‌چیز بر وفق مرادش باشد، کوچک‌ترین شکست یا ناکامی می‌تواند او را از پا دربیاورد.

🔸 حس طلبکاری نداشته باشد. او یاد می‌گیرد که زندگی چیزی فراتر از «من می‌خواهم، پس باید داشته باشم!» است.

🔸 ارزش تلاش را درک کند. وقتی به او یاد بدهیم که برای به‌دست آوردن برخی چیزها باید صبر کند یا تلاش بیشتری داشته باشد، انگیزه و پشتکارش تقویت می‌شود.