۶ پاسخ

براهرکسی متفاوته من خودم سریک ساعت دردام شروع شدوزایمانم کردم البته ماماهمراه گرفته بودم وورزش میدادخیلی خوب بودروندزایمان وتندمیکنه

من از ساعت ۱۲ ظهر بستری شدم ۸ غروبش زایمان کردم . کلا درد زیر شکم شدید بود . وقتی فول شدم رفتم رو صندلی زایمان ۲۰ دقیقه طول کشید زور زدنا تا سرش اومد

اینقد آدمو نترسونین

نه آخراش ک بچه دیگه میخواد ب دنیا بیاد حس زور میاد یه لحظه خود ب خود زور میدی خیلی بده من انقد از اون لحظه میترسم . من دراز کشیده بودم داشتم گریه میکردم ک اونجوری زور اومد بهم یه لحظه شوکه شدم واقعا بعد احساس کردم بچه افتاد اومد لای دوتا پاهام بعد اومدن بردن روی تخت زایمان 🤕🤕

احساس زور نیست احساس مدفوع داری

نه وقتی که بچه بیادسمت لگن حدور ۶سانت اینا تا ده که زایمان کنی

سوال های مرتبط

مامان کایرا مامان کایرا روزهای ابتدایی تولد
مامان دنیز مامان دنیز ۵ ماهگی
تجربه زایمان ،۴
دردام بیشتر شد. ماما اومد معاینه کرد گفت هووو هنوز چهار سانتی 😐😐😐 من موندم همینجوری این همه درد فقط برا چهار سانت اونم ۳ ساعتها دارم درد میکشم خلاصه گفت برو دستشویی بیا یه سرم بزنم
آخه بالا میاوردم از شب قبلش هم چیزی نخورده بودم یعنی از ۴ بعد از ظهر هیچی حتی شبش شام هم نخوردم گفتم میرم بیمارستان می‌خوام چیکار فرداش می‌خوام مرخص شم دیگه
بعد خیلی بهم حس مدفوع میمومد یهو
رفتم دستشویی به بهانه این که مدفوع دارم رفتم با کنر خمیده پر از درد همین که نشستم دیدم نه حس مدفوع نیست بچه داره میاد
از دستشویی داد زدم من حس مدفوع دارم بهم گفتن زود باش بیا ببینم شاید سر بچس
خدا می‌دونه به زور خودم به تخت رسوندم گفت آفرین فولی حالا اینجا هر موقع زور داشتی زور بده یعنی کلا ۱۰ دقیقه نبود بهم گفته بود ۴ سانتی ساعت ۱۲ بود تا ۱۲:۲۰ دقیقه هر موقع زور میومد یجوری داد میزم زور میزدم ببخشید انگار میخوای مدفوع کنی کلا اون‌ هوار موقع زور زدن دست آدم نیست
دیگه هی اومد معاینه گفت آفرین داره میادگفت پاشو برمی اونیکی اتاق یکی از پرستار اومد گفت بریم با زور خدا شاهده رفتم ولی وقتی فول شده بودم اینم بگم اون درده می‌ره فقط حس زور میاد رفتم رو تخت داشت دعای قبل از اذان میخوند منم همش دعا کردم اون موقع
رفتم رو تخت گفت زور بزن منم تا حد توان زور میزدم بعد نفس می‌گرفتم
اینو بگم بهم بیحسی زد بعد اولش دوتا زور زدم بعد برش زد برشش حس کردم ولی در مقابل اون همه درد اصلا حس نمیشه
سه تا زور زدم بچه اومد بیرون
خدا شاهده یهو دردام رفت حس کردم تازه متولد شدم
بعد یکی هم کنار من زایمان میکرد من اون دردامون هم با هم شروع شده بود اون‌ماما همراه داشت من نه تو زایمان هم باهم بودیم