قسمت دوم

درد سزارین برای من بخیه هاش نبود متاسفانه من مشکل نفخ داشتم اونم وحشتناک ک ناله میکردم و اونقدر ترس یبوست شدن داشتم ک ملین و خوراکی گرم زیاد خوردم نتیجه ش شد اسهال فوق العاده شدید توی روز ترخیصم جوری ک اب هم میخوردم میرفتم مستقیم دست شویی حالا شما فکر کن ۱۱ بار از توی تخت پاشی بری دست شویی اونم کسی ک دو روزه سزارین کرده چقدر سخته
💕 بخیه ها در کل درد ندارن و جالبه ک اون ناحیه تا الان برای من سر و بی حس مونده
اما شما هر فعالیتی ک میخواید بکنید اون بخیه ها ی سلام بهت میکنن یه فعالیت مهمی مثل شیر دادن ک باید کمی خم بشی پس اگر نیرو کمکی ندارید ک بتونه شب کنارتون بمونه سزارین براتون واقعا سخت میشه
💕 ی دردی ک من جون تجربه شو نداشتم و با نفخم اشتباه میگرفتم و باعث شد شبی ک تو بیمارستان بودم الکی درد بکشم و فک کنم نفخه ، درد و انقباض ناشی از جمع شدن رحم بود من ب پرستار میگفتم دلم پیچ میده اما بعدش فهمیدم ک با ی شیاف قابل کنترل و اون رحمه ک داره جمع میشه و جند احظه میگیره و ول میکنه خدا رو شکر از دیروز کمتر شده این درد
شما چ حقیقتی از زایمان. رو خودتون تجربه کردید ؟

تصویر
۹ پاسخ

وایی من و تو باهم زایمان کردیم فقط من طبیعی تو سزارین 🫠♥️

ای جانمم😍😍

دستت درد نکنه که گفتی من انشالله پس فردا نوبت عمل دارم

باسلامتی عزیزم

وایی منم 16روز دیگه سز دارم خیلی استرس دارم

اره عزیز اون پیچ های زایمان ک فقط با شیافت و مسکن ی کم جلوش گرفته میشه کمر درد موقع شیر دادن

چرا من سزارین کردم این دردو نداشتم درد من موقعی بود که میخوابیدم و بعدش که بیدار میشدم میخواستم راه برم خشک میشودم نمیتونستم که با چقد تلاش و‌گریه بلند میشدم تا سه روز اولی بعدش بهتر بود ودرکل هر زایمانی دردخودشو داره 🤭🤭🤭

من زایمانم طبیعی بود واسه بچه قبلیم.
و وقتی درد داشتم بجای اینکه زور بدم فقط جیغ و داد میکردم و نمی‌دونستم کنترلش کنم .ورزش ها و بلد نبودم تا زایمان بهتری و راحت تری داشته باشم. واسه این نی نی انشالله که از پسش برمیام و موقع درد بجای جیغ و داد زور بدم تا کمتر عذاب بکشم.باوجود بخیه هام نباید می‌نشستم باید به پهلو دراز میکشیدم تا درد بخیه کمتر حس شه..اینم تجربه کنه واسه زایمان طبیعی.

وای خدا من چقد میترسم از سزارین 😞 استرس دارم

سوال های مرتبط

مامان جانان🤍 مامان جانان🤍 ۲ ماهگی
مامان سیلوانا مامان سیلوانا روزهای ابتدایی تولد
همه از کار های قبل از سزارین میگن ، که چه اتفاق هایی تا قبل دنیا اومدن نی نی براشون افتاده میگن اما چرا کسی بعدش واقعا نگفت و نمیگه؟!
اینو‌بگم ک اگر یرگزدم عقب بازم سزارین میکنم اما ی سری نکات بهتون میگم ک شاید به درد تون بخوره و‌از قبل امادگی شو داشته باشید
💕تا اونجایی ک میتونید بی هوشی نگیرید و یا اگر سرماخوردید حتما اول خودتون درمان کنید یا حداقل سرفه نداشته باشید چون سرفه کردن با بخیه عذاب بدیه ( این اتفاق برای کسایی ک بی هوشی میگیرن ممکنه اتفاق بیوفته )
💕تصورم از بخیه سزارین ی چیز خیلی بدی بود اما حالا ک دارم میبینمش خیلی هم پیدا نیست و متوجه شدم هر چه قدر ک توی راه رفتن صاف تر راه برید بعدا جای بخیه هاتون کمتر پیداست
💕هر چی فاصله راه رفتن تون و بلند شدنتون از تخت کمتر باشه درد کمتری هم داره اون راه رفتنه و به طوریکه ک روز اخر من راحت تو بخش بچه رو خودم زدم ریر بغلم و بردمش پیش دکتر اطفال خانم های اونجا فکز میکردن ک طبیعی زایمان کردم
💕 ادامه شو تا‌پیک بعدی میذارم
مامان مهوا🐥 مامان مهوا🐥 ۲ ماهگی
تجربه ی زایمان سزارین ۴:
خب از ریکاوری بیرون بردنم ک ببرنم سمت بخش اینجا خیلی حس قشنگیه چون خانواده هم منتظر وایسادن و بچرو هم میارن رفتیم داخل اتاق و دوباره از تختی ک برده بودنم میخاستن انتقال بدن ب تخت اتاق اینجام درد داشت اما چون هنوز بیحسی کامل نرفته بود دردش وحشتناک نبود
داخل اتاق ک میری لباساتو عوض میکنن زیر انداز میندازن و شیاف میزارن واست
من ساعت ۷ و نیم عمل کردم و گفتن از ساعت ۳ شروع کنم اب کمپوت و کمپوت بخورم و بعد بلند بشم و راه برم ساعت ۳ و ربع پرستار اومد ک کمک کنه بلند بشم و راه برم
وحشتناک ترین قسمت سزارین اینجاست
درد خیلیییییی شدیدی میگیره با هر ذره تکونی ک مسخوری و میخای بلند بشی خلاصه با هر دردی ک بود ب کمک پرستار و همسرم بلند شدم و در حد چند قدم راه رفتم ک حالم بد شد و برگشتم ب تخت
پرستار برام شیاف گذاشت و چند دقیقه نشد ک حس دستشویی گرفتم و باز صدا زدم پرستارو و کمکم کرد رفتم سرویس وای ک روی توالت فرنگی نشستنم مثل جون کندن بود و خیلی دردناک
من اشتباه خیلی بزرگی ک کردم فقط یکبار دیگه بلند شدم و راه رفتم بخاطر دردی ک داشت و ترسی ک من داشتم دیگه بلند نشدم اما شما این اشتباهو نکنین
از ساعت ۸ شب دیگه بلند نشدم فردا صبحش پرستار اومد و فهمید ک بلند نشدم گفت ک از اولین بارم بیشتر سختت میشه و همینطور بود چون انقدر درد و سوزش داشت و من خیلی گریه کردم
مامان آریا مامان آریا ۱ ماهگی
تجربه زایمان
چهار روز بیمارستان تحت مراقبت بودم سرم درمانی و روزی سه بار سونو هر شش ساعت نوار قلب و فشار هزارتا داستان آخر کیسه آب شد 4 سزارین اجباری شم
آماده کردنم برای سزارین سوند اصلا درد نداره وقتی وصل میشه سوزش داره احساس ادرار می‌کنی آمپول کمر هم. درد داره غیر قابل تحمل نیست
توی یک دقیقه پاها سنگین شد شلوارمو در آوردن همه را بتادین زدن تیغ زدن و متوجه میشدم ولی درد نداشت بچه من بخاطر نبود مایع کیسه آب کشیده شده بود بالا سمت قلب ،از درد قفسه سینه توی اتاق ی لحظه نالم رفت هوا ک دوباره مسکن خیلی قوی بود یا سر کننده از طریق انژوکت زدن درجا دردش رفت افتادن رو شکم زیر سینه ک کیسه بچه اومد پایین
آب دور بچم هیچی شده بود دو دور سر همین بند ناف پیچیده بود گردنش
بخیه کردن طولانی بود ک اصلا متوجه نشدم دوبار هم وقتی سر بودم افتادن شکمم فشار دادن بعد بردنم ریکاوری توی ریکاوری یکساعت بودم دل درد شدید داشتم موقع جا ب جایی هم درد داشتم تا پنج شش ساعت درد. شدید ک دوبار مورفین گرفتم چند بار شیاف زدم اولین پا شدن راه رفتن دست و پاهام و شکمم از درد میلرزید
الان دو روزه زایمان کردم هنوز موقع راه رفتن نشستن درد شدید دارم
من با زایمان پنج روز بستری بودم ب نظرم طبق چیزی ک دیدم بهترین زایمان طبیعی هست درسته چند ساعت درد داری ولی بعد سر پا میشی انگار ن انگار زایمان کردی ولی سزارین بخیه ها از داخل ب حدی درد داره ک نمیتونی بدون کمک ن راه بری ن بشینی
مامان ریحانه‌سادات مامان ریحانه‌سادات ۲ ماهگی
و قسمت سخت ماجرا تازه از اینجا شروع شد
از وقتی عمل تموم شد سرمای عجیبی تموم وحودمو گرفت جوری ک از سرما دندونام بهم میخورد و کم کم دردای ریزی هم حس میکردم ک بهشونم گفتم من خیلی سردمه ک گفتن بخاطر داروییه ک بهت زدیم
بعدش
دونفر اومدن و با پارچه روتختی ک زیرم بودم بلندم کردن و گذاشتنم رو تخت بخش ریکاوری و بردنم ب اتاق ریکاوری ک سرماش عحیب بود
ی دستگاه فشار و ظربان قلب بالا سرم بود ک بهم وصل بود و هر۱۰دقیقه فشارم گرفته میشد و تو مانیتور نشون داده میشد
اون شب بخش زنان ب شدت شلوغ بود
جوری ک تخت خالی نبود ک مارو بستری کنن و ۲ساعت تو اتاق ربکاوری نگهمون داشتن درصورتی ک نهایت ۴۵دقیقه نگه میدارن لحظه ب لحظه دردم بیشتر میشد اینقدر درد شدید بود ک درد سرم فشار درمقابلش هبچ بود
و از اون حجم درد دوباره بیهوش شدم
نمیدونم چقدر گذشت ک دوباره ب هوش اومدم و فقط اون لحظه خدارو صدا میزدم ک اخه چرا اینقدر من درد دارم
بعد۲ساعت اومدن و گفتن ب همسرش بگید بیاد ک بلندش کنیم ببریم بخش
اینقدر دردم شدید بود ک وقتی بلندم کردن ک بزارنم رو ی تخت دیگه تا ببرنم بخش زنان فقط جیغ میزدم
تحمل کوچک ترین حرکت و نداشتم
و حالا با این وضعم تختم افتاده بود دست ی پرستار ناشی ک دائم تختمو میکوبید ب درو دیوار و جیغ من میرفت هوا

ی ماما اومد ک چک ببینه خونریزی نداشته باشم و ابنکه رحمم جمع شد یا نه و شکمم و محکم فشاد داد جاتون خالی چنان ابنجا من جیغ شدم تموم بخش شد صدای من شوهرمم عصبانی شد گفت خانوم چخبرته نمیبینی درد داره خانوم من ک صداش در نمیاد اینحور داره جیغ میکشه چرا همچین میکنی ک خانومه
مامان فندق مامان فندق ۲ ماهگی
پارت چهارم تجربه زایمانم🤚🤱
اون لحظه همه دردا تموم شد وقتی هم ک جفت رو در آوردن انگار بعد سه روز روزه بودن داری یه پارچ آب میخوری انقدر کیف داد😂 ولی بعدش...امان از بعدش ک ماساژ بود😭 خیلی سخت بود برام (اینم بگم مال من سخت بود شاید برا شما نباشه این همه) من چون خونریزیم شدید بود یعنی هر دفعه ک فشار میدادن انگار سیل میومد خیلی فشار دادن ..
دیگه بعدش کلی بخیه هم خوردم و تموم
من شب قبل ساعت ۳ صبح خوابیده بودم ۶/۳۰ بیدار شده بودم داشتم میمردم از خواب همونجا خوابیدم دیگه کاری باهام نداشتن و رفتن ولی من هنو رو همون تخت بودم چون خونریزیم کم نمیشد از ساعت ۸ شب تا ۲ شب رو همون تخت بودم و میومدن فشار میدادن باز خون میومد و میرفتن ک ساعت ۲ بردنم بخش اونجا چندتا خانم هم بودن ک سزارین شده بودن من قبلا خیلی دوس داشتم سزارین شم ولی نشد اونارو دیدم شکر کردم ک طبیعی بودم یعنی انقدر ک درد داشتن آه و ناله میکردن حالا من راحت بدون دردی خوابیده بودم بهشون نگاه میکردم👀 البته چون بخیه زیاد خورده بودم حس سوزش داشتم ولی ن مثل اونا
زایمان طبیعی بخیه خوردنش خیلی بده ک اگه شما ورزش و.. کنین ممکنه کمتر بخیه بخورین یا اصلا نخورین ولی در کل با اینهمه بخیه من راضی بودم و فکر میکردم نمیتونم و از پسش اصلا برنمیام ولی منم تونستم 💪دیگه فرداش عصری مرخص شدم
یه چیز دیگه ک بخام اینکه شما مثل من نباشین ورزش کنین پیاده روزی .اسکات .پله خیلی خوبه مخصوصا پیاده روی👌و اینکه بمونین خونه دردتون بیشتر شد برین ک زیاد اذیت نشین..
دیگه همین دیگه ایشالله شماهم زایمان خوبی داشته باشین و بچه هاتونو صحیح و سالم بغل بگیرین🫶🫂
مامان سید آریا مامان سید آریا ۳ ماهگی
خانما من دوتا زایمان سزارین پشت هم داشتم از دردش بگم ک خیلی وحشتناک بود برام...خواهرم دوتا زایمان طبیعی پشت هم داشت و برای خواهرم قابل تحمل بود با اینکه بعد زایمان هم خوب بخیه زدن و هم زیبایی انجام دادن بعد چند سال متوجه میشه ک هم اون قسمت تغییر کرده و هم افتادگی مثانه رخ داده و هم اینکه چون باید در حین زایمان زور میزده مشکل مقعد گرفته بود
رفت دکتر براش هم مقعد رو درست کردن هم اون قسمت زایمان رو دوباره براش دوختن و هم زیبایی ...یعنی مثل دوران مجردی ...خواهرم بعد عمل خیلی درد داشت به من می‌گفت چه جوری درد سزارین رو تحمل کردی گفتم مرگ رو جلو چشمام دیدم ...می‌گفت اگ میدونستم یه روزی باید این عمل رو بعد از زایمان طبیعی انجام بدم کاش سزارین میشدم دردو چند برابر میکشیدم اما اون قسمت هام به مشکل نمی‌خورد....
کسایی ک زایمان دارین براساس تجربه ای ک من و خواهرم داریم زایمان سزارین رو انتخاب کنین ...
هم عمل مقعد هم افتادگی مثانه و هم اون قسمت زایمان رو براش درست کردن یعنی بخیه زدن دوختن ...با یک زایمان طبیعی واقعا اون قسمت تغییر میکنه ...