۱ پاسخ

یه سوال مگه زایمانت طبیعی نبود قبلش معاینه نشده بودی که دکترت بگه رحمت بسته اس و به سختی باز خواد شد و لگنت خوب نیس برا طبیعی-؟

سوال های مرتبط

مامان فراز قشنگم🥹🧸 مامان فراز قشنگم🥹🧸 روزهای ابتدایی تولد
پارت ۴

ساعت ۱۱و ۵ دیقه بود که گل پسرم بدنیا اومد یعنی کل پروسه ی زایمان من واس دکترا ۱۰ دیقه اینا شد،بعد شروع کرد به بخیه زدن و بخاطر ریز بودن بچه و آماده بودن خودم بخاطر تنفس ها و همکاری هام‌ زیاد بخیه نخوردم یادم رفت بپرسم ولی چیزی که شنیدم با همکارش صحبت می‌کرد فک کنم ۵تا بخیه اینا بود بعدش دو سه بار شکمم رو فشار دادن تا لخته هارو خارج کنن که این مرحله از زایمان دردناکتر بود برام. آها راستی ماما همراه هم سر زایمان بود که رسید گفت وای دختر تو چه زود فول شدی یعنی عملا هیچ زحمتی برای من نکشید و کاری نکرد😐😂من خودم خودم رو آماده کردم،بعد دیگه آوردن ریکاوری و بعدش هم بخش و فرداش هم که مرخص شدم.
خلاصه که من درد هام رو تو خونه کشیدم و رفتم بیمارستان بنظرم اینجور خیلی بهتره چون کنار همسرم بودم و بهم دلگرمی میداد تا اینکه بیمارستان باشم و هی انگشتم کنن🥲در نهایت هم طبیعی هم سز درد داره و در کل زایمان بی درد وجود نداره بستگی به بدن طرف داره که کشش رو داشته باشه یا نه.
مامان سید احسان مامان سید احسان ۷ ماهگی
تجربه سزارین (پارت۲)
صبح مایعات رو شروع کردم با نسکافه. چقد چسبید بعد اون همه ناشتایی😬
بعد هم که گفتن پاشو راه برو. خیلی درد داشت خیلییییی. تا حدود سه روز بعد هم ادامه داشت هر دفعه که پامیشدم. البته هم اتاقی من میخواست راه بره اندازه من درد نداشت بخاطر همین میگم شاید برای هر کسی متفاوت باشه ولی برای من خیلی بد بود. درد بخیه ها هم تا دو هفته خوب شد. الانم یکم گاهی سوزش داره ولی دیگه خوبه.
من بعد از عمل سرمو تکون ندادم و حرف نزدم و بالش هم نذاشتم اصلا سردرد نگرفتم. هر چقدر هم بیشتر راه بری زودتر خوب میشی. یه نفر هم تا ده روز باید کنارتون باشه وگرنه خیلی سخته. بعد ده روز هم بخیه هامو کشیدم که هیچ دردی نداشت و خیلی راحت بود.
در کل بخوام بگم از سزارین راضی بودم و با وجود اینکه بعدش درد داری و سخته بازم خوشحالم ک سزارین شدم چون بالخره زایمانه درد داره دیگه. حس میکنم طبیعی ممکن بود برام سخت تر باشه با توجه به شناختی که از خودم دارم.
امیدوارم مفید بوده باشه اگه سوالی هست خوشحال میشم کمک کنم
مامان افرا💕 مامان افرا💕 ۱ ماهگی
تجربه-زایمان-2

ساعت ۷ صبح رفتیم بیمارستان کوثر و تخت خالی بود و رفتم داخل و معاینه کرد گفت دهانه رحم کامل بستس و آن اس تی گرفت و ضربان قلب هم گرفت خلاصه گفت همه چی خوبه ولی چون قند بارداری داری باید بستری بشی و نامه بستری داد. ساعت ۹ صبح روز شنبه من بستری شدم بهم لباس دادن و تمام وسایل هامو گرفتن حتی گوشیمو ، استرس نداشتم چون نتونتسه بودم خودمو تو ۹ ماه راضی کنم که من میتونم طبیعی زایمان ولی خوب دیگه راهی بود ک باید میرفتم . رفتم تو ی اتاق با امکانات بالا و تمیز و خوشحال از اینکه نرفتم بیمارستان چمران😂خلاصه ساعت ۹ برام سوزن فشار رو وصل کردن و من استرس زیادی نداشتم ولی بازم حالم خیلی خراب بود حال روحیم افتضاح بود (اصلا ذوغ نداشتم) تمام کارم شده بود گریه ، فکرم خیلی درگیر بود و همش امام حسین و امام رضا رو صدا میکردم ک زایمان راحتی داشته باشم . خلاصه ساعت ۲ شیفت عوض شد و دوباره معاینه شدم و دهانه رحم حتی ی فینگر هم نبود و من هیچ درد نداشتم . شد ساعت شیش غروب ک معاینه کردن دوباره کیسه آبم ترکید (خداروشکرررر) خلاصه منم بازم بسته بسته و بدون درد بودم خلاصه اون شب خیلی سخت گذشت کارم شده بود گریه همش دلم برا شوهرم تنگ شده بود میگفتم کی میشه برم بغلش کنم 🥹چون من روزانه کلی با شوهرم تلفنی حرف میزنم بعد فک کنی. ی دفعه صداشو ی روز کامل نشنوی خیلی سخته بدترین حس اونجا بود ک دلم برا خونه تنگ شده بود و حالم ع خودم بهم میخورد و ترسیده بودم
مامان آرسام🥹❤️ مامان آرسام🥹❤️ ۳ ماهگی
پارت چهارم
بعدش حین عمل واسم ماسک اکسیژن گذاشتن چون یکم فشارم افت کرد و نفس تنگی داشتم یکم هم حالت تهوع داشتم ک تا اینو گفتم سریع یه چی تزریق کرد آروم شدم یه حالت خواب آلودگی داشتم دکتر بخیه های داخل رو زد و بخیه هام هم لیزری هست اصلن نیاز ب کشیدن نداره بعدش بچه رو بردنش لباس تنش کنن آزمایشی چیزی بگیرن منم منتقل کردن ب ریکاوری یه ساعتی اونجا بودم ۶ بار ماساژ شکم دادن یکم خاب رفتم این وسط بعدش حس بدنم برگشت دردی نداشتم فقط یکم درد پریودی داشتم ک اونم بخاطر این هست ک رحم داره جم میشه و ب حالت اول برمیگرده بره سر جاش ولی یکی بود سزارین بود ناله می‌کرد درد داشت ولی من فقط یکم درد پریودی داشتم بعد اومدن منو منتقل کنن ب بخش از این تخت ب اون تخت فقط دستمو گرفتن خودم حرکت کردم و جابه جا شدم یکم زیر دلم درد میکرد ولی تحمل داشتم. و درد شدید نبود راستی میخاستم پمپ درد بگیرم ولی وقتی تو ریکاوری بودم دیدم درد هام اصلن در اون حد نیس ک بخام پمپ بگیرم و اینا نظر دکترم هم همین بود و گفت هزینه اضافی نکن (پولش اصلن واسم مهم نبود چون ۲ تومن بود ) دکترم گفت با سیافت و قرص کاملا دردت تحمل میشه و یکم درد پریودی داری فقط منم بی حسی ک رفت دیدم درد کم دارم دیگه درخاست پمپ درد نکردم ولی اگه تحمل درد پریودی رو هم ندارید پمپ درد بگیرید ک دیگه اصلن هیج دردی حالیتون نشه😂 منتقل شدم ب بخش زیر انداز انداختن رو تخت واسم اونجا هم فقط دستمو گرفتن من خودم جابه جا شدم دروغ نگم یکم زیر دلم تیر کشید و یکم جای بخیه هام میسوخت موقه جابه جایی چون زخمم تازه بود واسه همون ولی تحمل کردم ساعت ۱۰ عمل شدم گفتن تا ساعت ۴ هیچی نخور زیر سرا بالش نزار
منم رعایت کردم
مامان سیاوش مامان سیاوش ۷ ماهگی
سلام خانما خوشگل اومدم تجربه هام از زایمانو بگم شاید ب درد کسی خورد
بلاخره وقت پیدا کردم😂😄
من زایمان سزارین انتخاب کردم چون میدونستم تحمل دردهای مشخص دارم یعنی درد بخیه درد برش و این داستان از همه مهم تر وقت معینی داره سزارین تاریخ مشخصی داره
ولی درد طبیعی نمیدونستم در چه حده و قراره چقد دردم بیاد و از همه مهم تر خجالت میکشیدم از لخت بودن و زور زدن
حتی شیاف های دردمو نمیزاشتم پرستارا بزارن خودم میزاشتم
حرف اصلیم اینه اول بدنتونو بشناسین ب نوع دردی ک میتونین تحمل کنین بشناسین بعد انتخاب زایمان کنین
من چون وزنم کمه و گفتم بدنم تحمل درد برش و بخیه داره سز انتخاب کردم و خیلی راحت بود برام روز اول سخت بود از تخت بلند شدنم خیلی سخت بود که گریم در اومد ولی یبار ک راه رفتم قابل تحمل تر شد و ب محظ باز کردن پانسمان بخیه هام جوش خورده بود بخیه هامو کشیدن
و خودم از روز اول کارای خودمو بچمو کردم ولی اشپزیامو نه برام انجام میدن
سوالی چیزی دارین در خدمتم عزیزای من ک راهنمایی کنمتون