۸ پاسخ

کلا وابستگیشون تو این سن خیلی زیاده دختر من یه سره دور من می‌چرخه اصلا یه وضعیت افتضاحیه که نگو

عزیزم لباس های مهوا جان رو از کجا میگیری سایت یا پیجی هست؟؟

دخترمن زیاد با باباش بازی میکنه و باهم میخوابن از 9ماهگی من میرفتم کلاس صب تا ظهر

مثل پسر من
که اون ماه رفتم برا ترمیم ناخن
بیدار شد شروع کرد ب گریه و لج
هرچی پدرش باهاش بازی کرد و بردتش بیرون هیچی ب هیچی من سریع اومدم
وااااای مثل ادم بزرگا پرید بغلم منو محکم گرفت تند تند بوس میکرد
خداشاهده از اون روز حتی نمیتونم اشپزخونه برم باید بیاد پاهامو داشته باشه
تو خواب پامیشه باید بیاد بغل من بخوابه
مث بچه شما از خواب پامیشه منو میبینه میخوابه

طلایین داری عزیزم

آره حتما به خاطر همینه چون تا حالا نزاشتی خیلی بهت وابسته شده

من وقتی بیداره میزارمش میرم باشگاه
سعی میکنم قبل از اینکه برم بخوابونمش تا اون ساعت یک می‌خوام برم بیدار باشه

فکر نمیکنم یعنی تاحالا اصلا تنهاش نزاشتی باکسی؟

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۱۳ ماهگی
دیروز از طاهر رفتیم باغ مادرم پسرم خونه صبحونه دادم توی راه یکم شیر خورد
لز زمانی که رسیدیم‌باغ هله هوله الکی خورد تا شب ک تو ماشین شیر خورد خوابید وقتی بیرون هستیم کلا شیر نمیخوره دوبار براش زدم‌نخکردش منم شیر و ریختم ،ناهار و شام هم حتی درست نخورد کمی خورد بس که هله هوله الکی خورد ،خلاصه اونجا هی باد میداد تا دفع کرد ولی زیاد نبود دو ساعت بعد از اینکه خوابید هی از تو خواب با گریه و پیچیده ن به خودش بیدار میشد منم میزاشتم رو پام تکون میدادم اروم‌ میشد باد در میداد اگر کسی اونجا بود فکر می‌کرد منو باباش باد در میدیم آنقدر بزرگ‌و صدا دار بودن، خلاصه تا صبح نزاشته بخوابم همش بغل و ماساژ اونم باد در میداد دیگه نصف شب ساعت ۵ و اینا بود کنارم گذاشتم‌رک زمین دوباره گریه کرد با دستم بکم رو نافش و دور نافش فشار دادم خوابید ولی الان ک بیدار شد بهش قطره کولیک اید دادم دو قطره چکون شیر دادم عوض کردم پوشکش و لباساش یکمم ماساژ دادم دیگه الان آرومه بازی میکنه احساس میکنم شلغم خام که خورده اینجوری شده از دل درد عاشق شلغم خامه من‌بهش نمیدم مامانم میده نمی‌فهمه ک نباید داد