۱۱ پاسخ

هرکی گفته من اصلا داد نزدم دروغ محض.
یا هم به قول دوستان کمکی داره.
واسه همه پیش میاد
ناراحت کنندس
ولی پیش میاد
انسانیم دیگه
کامل که نیستیم.
عوضش بعد جبران میکنیم واسه بچه هامون

من پیش اومده یه روزایی خیلی داد زدم سرش ادمیم تنهایی مگه چقد ادم تحمل داره درسته اون بچه اس نمیدونه ولی خودمون هم حق داریم خسته بشیم،من همیشه قبل خوابش باهاش حرف میزنم براش توضیح میدم خسته بودم کار داشتم خوب نبودم معذرت میخواهی میکنم فربون صدقه اش میرم همش بش میکم هرجوری باش یه کاری کنی دوست دارم کنارتم حتی اگ یلحظه ناراحت و عصبی بشم بازم دوست دارم خوشحالم ک مامانتم چه خوب تو پسر منی و ازین حرفا

یه مشاوری میگفت اگه مادری بهتون گفت من تا الان سر بچه م داد نزدم یا دروغ میگه یا نگهداری بچه به طور کامل به عهده ی مادر نبوده،گاهی از کوره در رفتن طبیعیه اما همیشه داد زدن نه

هر کی میگه من داد نمیزنم دروغ محضه
هیچکس کامل نیست

بچه ها تو این سن باید و نباید و خوب و بد رو نمیفهمن دست خودشون نیست

خوبه پسر تو یجا میشینه من که هرچی فریاد میزنم هیچ فایده نداره فقط خودم سردرد میگیرم😂

ببین هرکی ک میگه یا کمکی داره یا ۲۴ساعت با بچش سرکله نمیزنه یا اصلا تو بچگیش هیچ بویی از طرحواره نبرده
ک من بعید میدونم

آدم عادی تو شرایط امروزت بود عصبی می شد وای ب حال شما با ی بچه
مطمئن باش شما بهترین مامان برای بچتی
بعدش دنیای بچه ها انقدر پاک ک اصلا یادش نمیمونه
فردام روز خداست

هرکی میگه یا کمکی داره صددرصد یا بچش اذیت نمیکنه اون حد والا توهم آدمی
دیگه ولش سعی کنی باهاش بازی کنی بهش توضیح بده چرا داد کشیدی و بگو ببخشید

اوه زیاد جدی نگیر خودتم اذییت نکن بابا تا بزرگ بشن اینقد سرش داد بیداد کنی تازه کجایی بنده خداهرچی بزرگترمیشه دردسراشم بزرگتره

عادیه بچه های من میگن دوستت نداریم😂😂وقتی ناراحت میشن

سوال های مرتبط

مامان محمد حسین مامان محمد حسین ۲ سالگی
دور از جون چقدر بعضی از زنا نفهمن رفتم سر کوچه یه دیقه خرید کنم این پسرم میدویید اینور و اونور و گزیه ک نریم خونه به زور بعلش کردم اومدم خریدارو گزاشتم خونه دلم سوخت گریه میکرد دوبازه بردم بیرون گفتم بزار یه دور بزنه رفت یه چوب پیدا کرد از زمین برداشت رفت تو یه پس کوچه من پشت سرش بودم ده دیقه تو اونجا بود هی گفتم بیا هی گوش نداد رفت در یه خونه رو زد سریع رفتم حلوی در معدرت خاهی کردم اوردمش بیرون همچین ک زنه درو بست شروف کرد حیغ و داد ک منظورش با من بود منم عصبی شدم پسرمو به زور بعل کردم ک بیارم بیرون اینم جیغ و گریه میکرد از پس کوچه آوردم بیرون با لج گزاشتمش زمین همچین ک گزاشتم زمین این خورد زمین خود پسرمو میگماااا دوبازه بلندش کردم گوشیمو دادم ک ساکت بشه دیدم یه زنه از اونور داد میزنه میگه بجه رو یواش بزار زمین خاستم یه چیزی بکم گفتم ولش کن اصن تعجب کردم انگار ک من مادر دشمن بچممم ک اون بیاد بگه اینجوری از اونورم اومدم بیردن نزدیک بود بیافته تو جوب ینی هزاااار باااار گفتم غلط کردم زدیم زیر بغل اوردمش خونه انقدرراعصابم بهم ریخته هااااا اصن نمیتونم از جام پاشم کلی کارهم دارم