دوست داشتم چشامو میبستم وقتی باز میکردم دیگه دخترم به سنی رسیده بود که با ما میشست سرسفره و هرچی دلش میخواست میخورد، واقعا غذا دادن بهش برام کابوس شده، اصلا میل به غذا نداره، قبلا باز میتپنستم گولش بزنم اما الان دیگه گولم نمیخوره😢

همیشه اونی که همدردت هست بیشتر حالتو میفهمه
عید مسافرت بودیم پسرم با بازی آهنگ و فیلم دیدن غذا دادم همسفرامون همه میگفتن کارت اشتباهه ولی دریغ از یه ذره درک من باورت میشه اصلا دوس ندارم مهمونی برم یا مسافرت برم چون به خاطر غذا خوردن پسرم اذیت میشم
شما که دکترش عوض کردی بهتر نشده؟

امان از دست بچه های آلرژیک و رفلاکسی منم فکر تورو دارم ناشکری نمی‌کنم خدارو شاکرم بابت فرزند سالم و باهوشم ولی غذا خوردنش کابوس شبانه روزیم شده آنقدر مشغول سرگرم کردنش تو بالکن بودم که اونجا با بازی غذا بخوره الان از درد زانو قرص مسکن خوردم خونه زندگیم از هم پاشیده واقعا کم آوردم

این حرفا ک گشنه ش بشه خودش میخوره و فلان ...واس بچه های ما ک آلرژی و رفلاکسی هستن صدق نمیکنه مجبوریم تحمل کنیم تا بزرگتر بشن تا اون موقع باید صد مونو بزاریم هر طور شده گرسنه نمونن یکم وزن بگیرن🤕

والا پسر منم کم غذاس ولی خودش میشینه دو تا لقمه ام شده میخوره میره هیچ کاری ب غذاش ندارم حتی با اینکه کمه

این درد نخوردن یه طرف حرفا بقیه یه طرف
من دیشب مهمونی بودم عمم برگشت گفت تو خیلی بد عادتش کردی
اخ زن حسابی من چی به تو بگم اخه
من نخاستم بچم شیر بخوره یا غذا نخوره
خدا شاهده حاظرم زندگیم به گ و ه بکشه موقعه غذا خوردن اما با عشق و ولع بخوره
بعد میان برا من راه حل میدن غذا بزار جلوش
خو احمق یعنی به عقل خودم نرسیده؟
ای خدا یه نگاهی به بچهای ما کن
موقعه غذا دادن ببین شاید باورت نشه تو همون زمستونشم تمام تنم خیس می‌شد مامانم که میدیدم وحشت میکرد

کشنش بشه مبخوره اصرار نکن

با مواد حلوای هویج براش خمیر بازی نارنجی درست کن و خودت هم بشین باهاش بازی کن
این وسط گاهی اوقات هم بخور ازشون که اونم ناخودآگاه بخوره

دقیقا مث پسرمه صبح تا شب غذا ندی چیزی نمیگه تازه از خداشه
کلا از غذا فراریه هر کار کردم بی فایده بود

از اول باید غذا رو میذاشتی جلوش تا مستقل خوردن رو یاد بگیره

چقدرتومنی😳😳😳😳😳😳

عزیزم این شرایط رو شما باید براش ایجاد کنی
الان اجازه میدی بدون نکن نکن و وسواس برای خودش بشینه یه دل سیر با غذا بازی کنه؟ اجازه میدی دنیای جدیدی که اومده توش رو راحت کشف کنه؟ اجازه میدی غذا ها رو،بافت ها رو،طعم ها رو،شکل های مختلف غذا رو با لمس دستاش احساس کنه؟ اجازه میدی غذا ها رو به موهاش بماله ببینه چه حسی داره؟
ببین اگه این شرایط رو براش ایجاد کردی و بعد بازم بد غذا بود بیا وگله کن

من دلم‌میخواد چشمامو ببندم و از این زندانی ک پیش مادرشوهر تویک ساختمون گیر افتادم نجات پیداکنم

بذار جلوش اصلاااا اصراری نکن کنار خودتون هم باشه