۳ پاسخ

خوش به حالت من پسرم یک سال و نیم تفاوت دارند بزرگه خیلی کوچیکه راحل میده البته دوسش داره وباهاش بازی میکنه

منم پسر و دخترم ۲سال و ۳ماه فرقشونه خیلی باهم خوبن بوسش میکنه بازی میکنن پسرم خیلی مواظب ابجیشه ولی گاهی حسودیش میشه باباش ابجیش بغل میکنه

خلاصه دوشب بیمارستان بودم و پسرم بدون گریه زاری موند پیش شوهرم و مادرشوهرم چشم به راه داداشش
حتی روزی که عمل داشتم پشت در اتاق عمل چشم به راه داداشش بود و تا اوردنش سریع دیدتش
موقع برگشت به خونه یه اسباب بازی مورد علاقشو از طرف داداشش بهش کادو دادیم و رابطشون فعلا واقعا خوبه
حتی اینقدر پسر بزرگم درمورد داداشش بخشندست که یسری کوچیکه صورتمو چنگ زد و من ناراحت داشتم داشتم باخودم غر میزدم برگشت گفت مامان نینیا کارشون چنگ زدنه دیگه
الانم دارم برای اسباب بازی ها و وسایل امادش میکنم و برنامه اینه متوجه بشه وسایل برای هردوشونه و داداششم حق استفاده داره

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
مامانا سلام. دلم برای گهواره تنگ شده بود گفتم یه عرض سلامی کنم. چطورید؟ خوبید همگی؟ چه خبرا؟؟
از فردا باید برگردیم به تنظیمات کارخونه. من که اصلا آمادگیشو ندارم دوباره هرروز درگیر بهانه گیری های بچه باشم. پسرم دائم دست آدم رو میگیره و بلند می‌کنه و یه چیزی میخواد. جدیدا هم اگه چیزی بهش ندیدم پاشو می‌زنه زمین یا گریه میکنه یا ما رو میزنه. این رفتارش خیلی زیاد شده. جایی هم که میریم با دختر خواهرشوهرم نمی‌سازه و هی میره سراغش یه انگولکی میکنه و اونم صداش درمیاد.
خلاصه اصلا حوصله این کاراشو ندارم و دیگه نمیدونم چطور میشه این موضوع رو حل کرد. شما هیچوقت با مشاور یا روانشناس مشورت کردین؟ من قبلا که صحبت کردم میگفت وقتی بچه به حرف بیاد این رفتاراش کم میشه و می‌گفت باید باهاش بازی کنی و زیاد باهاش حرف بزنی.
توی این ایام ماه رمضون و تعطیلات خیلیی کم باهاش بازی کردم شاید به خاطر اون باشه. نمیدونم!
چقدر وقتی کوچیک بودن راحت‌تر بود. حداقل دوسه بار تو روز می‌خوابیدن یه نفسی می‌کشیدیم.
خلاصه بهتون بگم که نمیدونم چطوری باید سختی بچه داری رو کم کرد. واقعا هر روزش پر از چالش های فراوونه.
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
#تجربه ترک پوشک
مامان هایی که پوشک بچه رو گرفتید و با پی پی کردن مشکل داره
من یه راه حلی پیدا کردم که رو پسرم جواب داد
اول اینکه من پسرمو با آمادگی ذهنی و جسمی کامل از پوشک گرفتم
یعنی شیش ماه دارم براش کتابای مربوط به ترک پوشک میخونم. توانایی های جسمی شم چک کرد اینکه بتونه جفت پا بپره بتونه خودش پله بالا پایین بره و مطمئن بود توانایی کنترل مثانه رو داره
مهرماه بردمش با انتخاب خودش قصری یا همون لگن دستشویی خریدیم و یکبار پوشکشو باز کردم که خیلی گریه کرد و گفت پوشک میخوام
اواخر آبان ماه موقع کتاب خوندن راجع به پوشک خودش گفت منم میخوام مثل دایان برم تو دستشویی جیش کنم
روز اول تقریبا هر نیم ساعت گاهی کمتر یکم یکم شلوارش خیس میکرد من شرت آموزشی نپوشوندم که خیسی رو بفهمه
روز دوم بهتر شد خودم میبردم هر یک ساعت دستشویی
و از روز سوم خودش اطلاع داد که جیش داره
من پوشک شب و روز همزمان نگرفتم چون موقع اقدام شبا پوشکش خیس بود ولی یک هفته بعد از اینکه خودش جیشش گفت دیگه شبا هم پوشکش خشک بود که من وقتی دیدم سه شب پشت هم خشکه پوشک شب هم باز کردم
ضمن اینکه روزای اول وقتایی که مقاومت میکرد واسه دستشویی اومدن میگفتم برو یه کتاب بیار دم دستشویی بخونم برات با همین کتاب رضایت میداد بره دستشویی
ادامه.....