پیاماتو میخونم نمیدونم چرا گریم گرفت .درکت میکنم مشکلات من یچیز دیگه بود ولی ازین که میبینم کسی هم بوده مثل حس منو تجربه کنه میفهم تنها نبودم.
اینکه نوشتی احساس بی پناهی میکنم با دیدن این کلمه گفتم آره دقیقا منم اون روزا همین بودم
فقط هم از شوهرم توقع داشتم
مامانم بود کمک میکرد بنده خدا .
ولی من چشمم به کس دیگه بود.
راجع به بی جونی نوشتی من بعد سزارین بستری شدم روز دهم
چون عفونت خونم خیلی بالا بود.
از طرفی معده درد وحشتناک و کمر درد و جای بخیه هام بی حد درد میکرد .مسکن اثز نداشت.
هیچی نمیتونستم بخورم.
کمخونی شدید گرفته بودم. وقتی مامانم رفت
دیگه فقط شوهرم میومد به دادم میرسید.
اینکه میگن خودتو تقویت کن خیلی راحته گفتنش ولی باید کسی باشه به آدم برسه.
اگه مادر خواهر داری بگو حتما بیان کمک.
از طرفی به شوهرت بگو برات گوشت قرمز یا مرغ و جیگر کباب کنه.حتما.
مجبورش کن حتی اگه نخواد.
بگووبگیرع بیاره جند روز پشت هم کباب کن بخور حالت عالی میشه.
عزیزم مکمل بخور اهن بخور ویتامین سی بخور ب خودت انرژی بده
مادر بودن سخته فک نکن فقط تو اینجوری هستی منم سر بچه اولم از تو بدتر بودم تازه کتکم میخوردم …
منم الان پریود شدم سر یک ماه شدید خونریزی دارم تازه دوتا بچه کوچیک هم دارم پسرمم دوسال نیمشه اصلن خواب ندارم یا دخترم نمیزاره بخابم یا پسرم … ولی تحمل میکنم چون مادرم …
عزیزم یکم رو خودت کار کن این دارویی ک میگه بدردش نمیخوره چرا نگهش داشتی بنداز بره ک اونم نخواد تهدید کنه.بعدشم ب خودت برس چیزای مقوی بخور
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.