سلام خانما میگم پسرم جدیداً خیلی بد عادت شده هر اتفاقی هر حرفی که تو خونه مون بیفته رو میره میگه هر جا هم ی چیزی بشنوه میاد میگه نمی‌دونم دیگه چیکار کنم از دستش تورا خدا اگه راهی سراغ داری دارین که جواب بده بهم بگین خیلی هم باهاش حرف میزنم پی حرف نمیره بازم کار خودشو می‌کنه

پسرمنم یه مدت اینجوری بود براش توضیح دادم که نباید چیزایی که توخونه میگیم به کسی بگه الان خداروشکر کمترپیش میاد چیزی به کسی بگه

سعی کنید چیزای مهم رو جلوش نگین
و بهش هم بگو این حرفا راز خونه است نباید به کسی بگیم
کم کم تو ذهنش یمونه

تو اون سن همه همینن زن داداش من برا اینکه دخترش نیاد به مادرم خبر بده کتکش میزد طفلک رو

بچه ها توی این سن همینجوری ان کلا سعی کنین جلوش راجب مسائل خونوادگی و مهم صحبت نکنین فعلا متوجه نمیشه چی و نباید بگه خواهرزاده منم اینجوریه

گلم اقتضای سنشونه

پسر منم ی مدت اینجوری بود نمخاست خبرچینی کنه ها اما از ذوق میرفت میگفت

خودمون حرفای مهم جلوش نمیگفتیم و اگه چیزی هم متوجه میشد بهش میگفتیم‌ی راز خیلی بزرگه ک کسی نباید بفهمه

بعد مثلا اونم میومد ب من الکی ی حرفی ب ما میزد و میگفت ی راز ب بابایی نگو از اون طرف میرفت ب باباش ی حرفی میزد و میگفت ی راز ب مامانی نگو

میدونی میخاست ما را هم امتحان کنه ببینه ما میگیم یا نه ؟ میخاست ببینه ما راز دار هستیم یا نه🤣🤣🤣

دیگع کم کم خوب شد

الان جوری شده ک بقیه باید با مقاش ازش حرف بکشن🤣