دخترم از صبح پا میشع یه بند دهنش بازه دیگه دلم میخواد بزنمش
بخدا خسته شدم بچه مگه میشه انقدر بد باشه
یعنی از صبح پا میشه یکسره گریه میکنه تا شب نه میخوابه
نه غذا میخوره نه چیزی فقط دهنش بازه
انقدر عصبی شدم دعواش کردم داد زدم‌گفتم بس کن دیگه
بخدا شانسه یکی مثل من که هیچ کمکی ندارم بچم باید انقدر بد باشه .یکی مثل دختر داییم که کمکی داره مامانش و مادرشوهرش بچش رو نگه میدارن بچش باید انقدر آروم باشه
پریشب رفتم مهمونی زهرمارم کرد همه میگفتن چقدر بچه ات بده چرا اینجوریه
ولی دخترداییم بچش رو خوابوند قشنگ خوش گذروند
اصلا اذیتش نکرد
بخدا کم آوردم

آتنا جون خودت تو حرفا گفتی هم از بابات ناراحتی هم از همسرت هم خانوادش خب معلومه کلافه میشی و این کلافگی رو به بچه هم میدی نمیخام نصیحت کنم ولی همه رو ولش کن با حوصله و آرامش به بچت بچسب هیچ وقت بچگی گندم برنمی‌گرده ولی مشکلات همیشه هست🥴بخدا بشین بنویس ذهنتو رها کن

دقیقا ادم داره از هر طرف میکشه منم از خانواده شوهر گوه همسایه بد که نمیزاره ادم تو خونش با ارامش بشینه شوهر که زنشو درک نمیکنه بچمم که حقم داره تنها اذیت میکنه ماهم کم میاریم انگار به اونی که دم دستمون بچمون همه رو هم جمع میکنیم با کوچیکترین حرکت بچه سر اون خالی میکنیم

جهش رشدی دارند ارسلان از وقتی واکسن زدم کلا دگرگون شد انقدر کارای عجیب میکنه یه لحظه نمیتونم چشم ازش بردارم چون حرف نمیزنه همش کارش جیغ زدنه

منم یکی از بچه هام خیلی نق میزنه

منم کمکی ندارم
شوهرمم نیس کلا روزا تااخرشب
هوووف

والامنم دقیقا میفهمم چی میگی کامل من هستی انگار ما که ادم نداریم بچه هامون بدتر هستن من ارزو دارم که یه مهمونی برم الان دوسال هیچ جا نرفتم فقط تو خونه هستم سر همه چی هم درگیرم باهاش

درکتون میکنم
مشکل اینجاست که هی با مادر لیبل میزنن حتما لوسش کردی
نبردیش تو جمع که اینجوری شده
و هزاران نصایح دیگر
من به خاطر همین رفتارا و بدقلقی دخترم مهمونی دیگه نمیرم
ا😔😔😔😔

هرکسی به یه نحوی داره اذیت میشه لیام منم پستونک ندم همش گریه میکنه جیغ میکشه منم نمیخوام بدم چون زیاد میخوره غذا نمیخوره همش بهونه گیره حتی منم سرش داد زدم چند سری ولی خب کارمون اشتباهه فقط میتونم بگم همه همینیم درکت میکنم🫂 اشکال نداره یکم تحمل کن چندوقت دیگه میشه دو سه سالش یکم عاقل تر میشن

چقد تو منی 🥹🥹درکت میکنم دیشب عروسی نفهمیدم چطور گذشت از صبح هم گریه هاش براهه سرش هم میکوبه تو سرامیکا دیگه کم آوردم هرکار کنم سرش نزنه روزی صدبار میزنه میترسم چشمش آسیب ببینه

عزیزم سعی کن خودت اروم باشی اونم ارامش میگیره. وقتی خودت انقد عصبی و کلافه یی خوب رو اونم تاثیر میزاره. تجربه ی خودمو گفتم

عزیزم تایپیکای من و بخون به دخترت امیدوار شو