۸ پاسخ

الان دیگه یغین پیدا کردم ک هیچ کس از شرایطش راضی نیس منم خانه دارم میگم کاش ی شغلی داشتم سرگرم میشدم حال روحیم خوب میشد تا پر انرژی ب دخترم میرسیدم من میگم مستغل بشم ن عزیزم عذاب وجدان چی پدر هم باید پدری کنه براش دگ بیس چهاری پیش مادر هم مادر خسته میش هم بچه

عذاب وجدان نداشته باش به جاش شما استقلال مالی داری برا بچت خرج کنی و آینده مطمین تری در انتظارشه

منم کارمندم شنبه تا پنجشنبه تا ساعت۳ سرکارم
روزایی کدهمسرم هست اون نگهش میداره چون شیفتی هست کارش روزایی ک نیست مادرشوهرم
بنظرم تنوع داره خیلیم خوبه برای بچه چرا باید همش محدود ب یک نفر باشه بچمون

نه بعض از ماهم که‌خونه ایم و زیاد با بچه وقت میگذرونیم یه ساعت هایی کم میاریم بعدش عذاب وجدان میگیریم

هر مسیری انتخاب کنی چالش های خاص خودش رو داره

تا ظهري خوبه
بعد پيش باباشه ديگه

عیبی نداره عزیزم باباشم خوبه

مامان سوین معلم چه پایه ای هستین؟ من نقاشی روی مقنعه انجام میدم برای چندتا از معلم هاهم کشیدم خواستین درخدمتتون هستم

سوال های مرتبط

مامان سیاوش مامان سیاوش ۱ سالگی
مامانا اگه حال داشتین این تاپیک رو بخونید و نظرتون رو بگید.
مادر شوهر من با اینکه خونه اش دوره مرتب میاد بهمون سر می زنه.
هفته ای دو روز تقریبا. حالا از وقتی که شوهرم واسه کارش رفته جایی این ۲ روز همش اینجاست. من یجورایی راحت نیستم، هرچی هم غیرمستقیم بهش گفتم از تنهایی نمی ترسم، اذیت می شین این همه راه و اینا منظورم رو نگرفت. شبا هم می خوابید پیشمون.
اخلاقای خوبی داره مثلا تو کارا خونه کمکمه یا خیلی برای خودم بچم خرید می کنه ولی یه اخلاقای بدی هم داره که من اذیت می شم، هرچی هم غیرمستقیم اشاره کنم تغییر نمی ده.
مثلا بچم رو با بچه های دیگه مقایسه می کنه میگه بچه ی فلانی خیلی تپله، فلانی بچش همه چی می گه. یا یجوری حرف می زنه انگار بچه من مشکلی داره، مثلا میوفته زمین میگه مینو این ضعیف شده چرا چندباره افتاده زمین؟
یا مثلاً سرخود شربت اشتهاآور و ایمنی خریده آورده خونه بدون اجازه من بهش می ده
یا هی اینستاشو باز می کنه ترانه ها و کارتون های بچگونه سرشب می ده دستش بعد میگه اینا برای بچه مفیدن.در حالی که من دوست ندارم از الآن به گوشی ها عادتش بدم.
حالا بذارید در ادامه بهتون بگم امشب چرا بحثمون شد.