۱۳ پاسخ

خدا به دلت نگاه کنه... ان شاالله این روزای سخت هم میگذره و سلامتی پسرت رو میبینی

جواب دکتر بیماری پسرتون هم ژنتیکی هست هم متابولیکی بیماری ژنتیکی میتوکندریال که متابولیک هم درگیر کرده پس میشه ژنتیکی متابولیکی باهم داره و کو آنزیم رو داره و همین مکمل کوکیتون روکه دکتر مغزو اعصابش داده باید بخوره همین مکمل کوکیتون رو فقط ادامه بدید تا بیماریش رو کنترل کنه تا حدی و این کمبود کو آنزیم از همین مکمل وارد بدنش بشه به دکتر گفتم کامل اسم بیماری رو برام بنویسن و پایین میزارم .
دکتر این بیماری دقیقا چیکار می‌کنه تو بدن پسرم الان قلبش آسیب دیده و دارو میخوره ماه قبل وضعیت خیلی خطرناکی پیدا کرده بود طوری که تو لیست اهدای پیوند قلب قرار دادنش و دکتر گفت باید ام آر آی بگیریم تا درمورد عمل پیوند تصمیم آخر و بگیریم ما بعد یک ماه مجدد برای چکاب قلب رفتیم و فعلا به خیر گذشته و وضعیت پایداری پیدا کرده قلبش واز اون خطر عمل و پیوند قلب رد شدیم ، دکتر گفت درکل بیماری پسرشما خیلی مهمه .
جواب دکتر بله این بیماری به قلب هم آسیب می‌زنه این بیماری اون انرژی رو از بدن میگیره نمیزاره اندام ها اعضای مهم بدن کار کنند قلب مغز چشم اندام های حرکتی و شلی بدن همه این کارها و این بیماری با بدن امیر شایان کرده و تاثیر بدش رو گذاشته

شما قبل ازدواج کلاس نرفتید ، مخصوصا چون ازدواجتون فامیلی بوده آزمایش ندادید؟ کاش فبل بچه دار شدن همه این ها رو بررسی می‌کردید،

ومنی که هر دفعه با پیام تو اشک میریزم😭😭😭

من نمیتونم گریه نکنم با این چیزا ک نوشتی
روزی برسه که برامون از شعر خوندن و بازی کردنش فیلم بذاری
😔
بگی بهش چقدر براش غصه خوردیم
پسر مظلوم زیبا

من یه نذر خاصی برای پسرت کردم زهرا خانم
لطفا اگه حالش خوب شد بهم خبر بده بگم ادا کنی

عزیزم انشالله خدا فرجی کنه😢😢🤲🤲🤲

ازه منم همیشه توجه کردم شایانو مث یه دسته گل مراقبت میکنیی بهترین مامان دنیا بقران شایان مث پسر خودم میمونه خیییلی دوسش دارم خیلی
خیلی بی گناه و پاکه قربونش برم حل میشه توکل ب الله مطمنم شایان جون یه روزی میاد همه تون دسته جمعی ب این روزا میخندید🙂

چه خوشگله ، سفیده ، نازه آخی 🥺
گوشه چشم امیر شایان کثیفی داشت دستمال از کیفش برداشتم و پاک کردم یکی از دستیار دکتر به اون یکی بغلیش گفت مامانش چه قشنگ مراقبشه باشنیدن این حرف بغض سنگینی تو گلوم نشست و کم بود گریه کنم خودم رو به زور نگه داشتم
دکتر امیر شایان رو معاینه کرد همه مشکلات علایم هاشو گفتم
دکتر ببینین متأسفانه درمانی که کامل بچه شما خوب بشه پیدا نشده هنوز ژن درمانی هنوز نیست درمانی برای بعضی بیماری ها پیدا نکردن فقط با داروهای تشنج مکمل کوکیتون این تشنج و بیماریش رو کنترل میکنندولی اینکه کامل درمان بشه متاسفانه نیست 😓😭💔
و من بعد تموم حرف زدن ها باز مثل همیشه بغض زده نگران با دل آشوب از مطب اومدم بیرون .....

دکتر برای آینده چی پیش بینی میکنین درمورد بیماری پسرم خوب میشه چطور میشه ؟
جواب دکتر ، ببینید من نمی‌دونم که دقیقا بعدا چی پیش میاد این بستگی به پیشرفت بیماری و بدن این بچه داره و فقط ما میتونیم کنترل کنیم باهمین مکمل کوکیتون بعد گفت با دکتر مغز واعصاب پیگیر باشید برای وضعیت بیماریش کلا باید مدام باهمین دکتر مغز واعصاب برید و اون دکتر باید بگه من نمی‌دونم .......💔
دکتر ما سال ۹۷ آزمایش ژنتیک دادیم نشون دادم و گفت بله این آزمایش فقط برای کروموزومی بررسی شده آزمایش خوب و معتبریه ولی کامل نیست از جهت ژن ها بررسی نشده و ناقص مونده از دکتر خواستم نامه ای بده تا تایید کنه همین حرفاش رو ودکتر ترسید و اون نامه ای که میخواستم نداد یه نامه ی دیگه ای نوشت داد ولی اونی که من میخواستم تایید کنه آزمایش سال ۹۷ کامل نبوده ننوشت ترسید که بعدا بازخواستش کنن که چرا این آزمایش رو تایید کردی کامل نبوده مشخص بود ترسیده بود دکتر و من باید به دکتر ژنتیک بهزیستی برم و دوباره از دکتر دیگه ای خواسته ام رو بخوام چون برای کار شکایتم این تاییدیه رو می‌خوام ولی اگه تایید هم نکنن و همین رو تو نامه ننویسن مهم نیست چون همین که زبانی دیدن و تایید کردن که آزمایش های ما کامل نبوده و اون زمان آزمایش کامل تری ازما نگرفتن من اینو میخواستم تو نوشته برام بنویسه که نامه داشته باشم ولی همینو زبانی گفت تایید کرد کمسیون پزشکی تشکیل بدن اونجا خودشون میبینن چیزهایی که من دارم خودش مدرک های مهمی هست ولی خواستم با نامه دکتر تاییدیه محکمی داشته باشم برای شکایتم از دکتر ژنتیکی که سال ۹۷ رفتیم
بعد اینکه کلا درمورد بیماری امیر شایان صحبت کردم بعد امیر شایان رو آوردم تا دکتر ببینه اون دستیار ها تا امیر شایانمو دیدن ،

زهرا میگم امیر شایان شلی عضلات‌هم داره؟

🥺🥺🥺

😔😔😔😔😔😔

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
میخواستم اسنپ بگیرم دکتر ژنتیک میریم داشتم به لیست سفر های من نگاه میکردم از پارسال فقط دکتر بیمارستان تازه خیلی چندین بار شوهرم خودش برده اسنپ نگرفتم ، از پارسال که مهر امیر شایان رو همون ماه اول که بدنیا اومد می‌بردم دکتر های مختلف تا آبلن که مشهد رفتیم اسنپ گرفتیم برای راه آهن با قطار می‌رفتیم مشهد ، تا ماه آذر که تشنج کرد و از اونجا بود که دکتر رفتن ها بیمارستان رفتن های ما شروع شد از آذر ماه خیلی دیگه اون نگرانی و ترس ما بیشتر وجدی تر شده بود برای دکتر رفتن هامون که تشنج کرده بود مادنبال دلیل بودیم که چیشد یه ماه قبل هر دکتری می‌بردیم برای گربه و بی‌قراری های شدید امیر شایان همشون میگفتن چیزی نیست کولیک داره چطور شد همون بچه سالمی که همه تاییدش میکردن تشنج کرده ، همه اینا با نگاه کردن به این لیست سفر اسنپ اومد و مرور شد و خیلی دلم برای خودم سوخت وبغضم گرفت که چه قدر سرنوشت یه آدم می‌تونه غم انگیز وبد باشه ......
داریم میریم دکتر ژنتیک برای بیماری امیر شایان و سوال هایی هنوز من جوابش رو نگرفتم
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
🥺🥺من چرا تو تاپیک قبلیم نوشتم ۱۸ ماهه اینقدر فکرم درگیره که اشتباه نوشتم ۱۸ ماهه ، امیرشایان رفت ۱۹ ماهگی ۵ ماه دیگه تولد ۲ سالگی میشه
بچه هاتون تو ۱۹ ماهگی چیکار میکنن ، چه قدر شیرینه راه رفتن بچه ها، به قول مامان عماد 😢طعم شیرین سالم بودن بچه هاتون چه طعمیه بگید منم با پسرم تصور کنم طعم راه رفتنشون نشستن با شما سر سفره موقع صبحونه ناهار چشم چه لذتی داره آخ براشون لقمه های کوچیک میگیرید میخورن اولین نشستن هاشون اولین مامان گفتن هاشون چجوری بود حتما کلی تو دلتون ذوق کردین مامان مامان 😢😢
آخ اکه امیر شایان من سالم بود میکفت مامان صداش چجوری بود چجوری اینو تصور کنم 😞
آخ وقتی همسرتون میان خونه زود بچه ها میدوئن جلوشون بابا بابا میگن 🥲🥲
ولی ما همه چیزمون خاص شد مثل امیر شایان که فرشته خاص شد بابای امیر شایان که میاد خونه اون میره پیش امیر شایان میگه سلام بابایی خوبی بابایی حالت چطوره همیشه میبینم اشک تو چشماش جمع میشه ولی به روش نمیاره خیلی جلوی خودش رو میگیره و تو دلش غصه میخوره خیلی دلم براش میسوزه همیشه میگم بمیرم برات که نمیتونی مثل بقیه باباها لذت بزرگ شدن بچه ات رو ببینی ما دوتا دلمون به نفس های امیر شایان خوشه و همیشه میگم خدایا بچه ام رو از من هیچوقت نگیر 🙏🙏❤️‍🩹
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
۴ ماه پیش که امیر شایان رو کاردرمانی می‌بردم الان ۴ ماهی میشه که دیگه نمیبرم مدام تشنج میکرد والان هم بخاطر هم تشنج هم مشکل قلبی براش خطره و حالش بد میشه ، کلا از ۲۱ مهر تا ۲۱ دی هفته ای ۳ بار می‌بردم کلا ۳۵ جلسه بردم بچم خیلی اذیت میشد گریه میکرد وحشتناک خیلی اذیت شد مخصوصا تشنج های زیاد و پشت سری هم که داشت حالش رو بدتر کرد ، منه خوش خیال و ساده دل وبگو چه خوشحال بودم بچم گردن می‌گیره چون مشابه پسرم رو دیده بودم وهم میگفتن که آره با کاردرمانی درست میشن گردن میگیرن میشینن حتی تا مرحله راه رفتن هم میرسن ولی خیلی طول می‌کشه حتی شاید چندسال پشت سرهم مداوم بردن و درست شدن من چه قلبم شوق داشت که دارم یه کاری میکنم برای پیشرفت بچم ولی زهی خیال باطل همش دروغ بود پسرم نه تنها پیشرفت نکرد بلکه حالش بدتر شد همه چیزش بهم خورد چه قدر آمپول تشنج دکتر داد امسال اصلا نفهمیدم پاییز و زمستون کی اومد کی تموم شد اینقدر که من هرماه چندبار دکتر میرفتم هر هفته کاردرمانی چه روزهایی حتی آبان ماه یه روز امیر شایان خوابید ...
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
هیچوقت اصلا تصور هم نمی‌کردم که روزی به اینجا برسم اصلا تو فکرم تصوراتم نمی‌گنجید که تو سن ۲۵ سالگیم بچه ای بیمار با شرایط و مشکلات خاص داشته باشم بزرگترین درد اینه که قصور پزشکی باعث شده تو بچه بیمار بدنیا بیاری و ندونی ...
فکرشم نمی‌کردم یه روزی به اینجا برسم بچه ام نتونه مثل بچه های سالم دیگه غذا بخوره میوه بخوره همیشه باید غذاهاش رو میکس شده بدم آبکی بدم خیلی چیزها براش ضرر داره از غذا از داروها از عفونت ها
فکرشم نمی‌کردم یه روزی بدبخت ترین زن تنها باشم من با ازدواجم بدبخت شدم نه تنها من پسرخالمم بدبخت شد بچه ی معصومی بدنیا اومد که الان باید راه می‌رفت باهم دستاشو می‌گرفتم می‌رفتیم قدم زنی
فکرشو نمی‌کردم هرروز ساعت ۶ صبح باید بیدار بشم داروی قلبش رو تو آب حل کنم تو خواب ناز بیدار کنم بچه ام رو با سرنگ دارو بریزم دهنش بعد اون به ترتیب ساعت ۱۰ تا ۱۲/۵ ظهر ۳ تا داروی تشنج یه مکمل برای کنترل بیماریش بدم دوباره شب هم همینارو تکرار کنم دارو قلب مکمل داروهای تشنج اصلا این بچه وقت نمیکنه از دارو خوردن ویتامین و دارو یبوست و دارو رفلاکس هم که بماند ....
فکرشو نمی‌کردم یه روزی به اینجا برسم که برم دکتر ژنتیک تازه بگه بچه شما بیماری متابولیکی هم داره من هرروز یه حرف بد درمورد بیماری پسرم بشنوم وباز باحال بد وگریه برگردم خونه ...
من اصلا این روزای نحس و کثافطم رو تصور هم نمی‌کردم چرا یه دکتر با آزمایش ننوشتن های زیاد تر با پیگیری نکردن هاش منو بدبخت کردمنو به اینجا رسوند چرا من الان دنبال کارهای شکایت از همون دکتر باشم ...
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
سلام 🌹
کاش میشد اینجا فیلم گذاشت من همه حرفامو فیلم بگیرم بزارم 🥺
اگه بخوام امسالم رو تویه جمله توصیف کنم میگم هرچیزی که انتظارشو نداشتم اتفاق افتاد و قشنگ رفتم تو دلش زندگی کردم 💔داشتم به عکسای قبلا نگاه میکردم چه قدر تواین سن ۲۵ شکسته و بد شدم داغون افتضاح شدم این عکسای پایین از خودم برای روزهایی که هنوز بچه نداشتیم و من دقیقا همون روزها تو دل خوشبختی بودم و نمیدونستم خدا مارو خیلی دوست داشت بچه نمی‌داد میخواست ما بدون بچه زندگی کنیم صلاح مارو قشنگی زندگی مارو تو نداشتن بچه میدونست خدای رحیم ولی ما قدر ندونستیم و پاگذاشتیم رو حکمت و مصلحت خدا گفتیم خدا بده خیلی بده با حکمت خدا جنگیدن الان قشنگ میفهمم که خدا چه قدر مارو دوست داشت وما خودمون رو بدبخت کردیم و....... بگذریم خواهش میکنم خواهرا چندنفر هستن تو بدترین حالم میان یه حرفایی برام مینویسن توروخدا اون چندنفر درک کنین دیشب یه دوستی می‌گفت کاش بررسی می‌کردید شما آزمایش نرفتید خب خواهر عزیز شما تاپیک های منو با دقت چرا نمیخونین مگه من مرض دارم هم ازدواجم فامیلی هم تو خانواده مادری مشکلات ژنتیکی داریم بچه مریض بعد من بیام بدون دکتر ژنتیک رفتن بچه بیارم من مریضم آیا بیام همه اینارو بدونم و بدون دکتر و بدون بررسی بچه مریض بیارم خب من برای همه این مشکل ها قبل بچه دارشدن دقیقا دوسال بعد ازدواجمون رفتیم دکتر ژنتیک حالا این کوتاهی این بررسی نشدن های زیاد از جانب دکتر بوده واین بلا سرمن اومده من الان گناهم چیه اینجا توروخدا درک کنین نزنین یه سری حرفا رو به من ، من هرروزم با گریه با نگاه کردن به بچه مریضم که یه تیکه گوشت فقط می‌خوابه هربار نگاه میکنم بغضم میگیره و اشکام می‌ریزه