۱۶ پاسخ

از این نظر دادن دیگران متنفرم .خصوصا ناشناس .همیشه ضایع شون میکنم
بچه ت بدغذاست واین دوره موقته ایشالله
پس حرف مردم باد هواست
واسع خودت نزار

پسر من میزون 10 کیلوعه اتفاقا دو روز پیش همین که بردمش پارک یه خانمه برگشت گفت وای چقد پسرت ضعیفه گفتم جنب و جوشش زیاده خوراکش کم خب ضعیف میشه دیگه

دقیقا پسر منم ۱۱.۵ کیلو هستش،منم اولا خیلی سخت میگرفتم هر میگفت ناراحت میشدم،ولی دیکه وقتی دکتراش گفتن سالمه بچت فقط ژنتیکی لاغره بیخیالش شدم.بیخیال خواهر خودتو اذیت نکن

وا خب پسر منم ۱۲ کیلوء ولی تا حالا کسی نگفته ضعیفه 🤔

ولی درکت میکنم من پسرم تقریبا تپله و وقتی یکم مریض میشه صورتش یکمی لاغر میشه باورت میشه میگن وای اخی صورتش لاغر شد منم اعصابم خورد میشه اخه ب شما چه خب بچه مریض شده صورتش یکم لاغر شده حتما باید بگین

هیچوقت ب خودم اجازه نمیدم درمورد بچه های مردم نظر بدم چاقن لاغرن ب من چه اصلا ب ماچه واقعا

پسر منم ۱۲ ول کن حرف بقیه رو.من و شوهرم بچگی اسکلت بودیم الان هر دو اضافه وزن داریم اتفاقا به نظر خودم و چیزی که میبینم بچه های کم وزن و لاغر دیرتر مریض میشن مهم سلامتی بچه هامون بچه من که از عید دوبار مریض شد قشنگ یک کیلو بیشتر لاغر شد

خواهر دختر من سن پسر شماست 10 ونیم

دختر منم ۱۲ کیلو هست بخدا شام هم نخورد هر کاری کردم

عزیزم زیادم وزنش کم نیست اینسری کسی گفت بگو خداروشکر رو نمودار سبزه هیچ کمبود وزن نداره. ب سن شما برسه ده برابر شما میشه

ب منم گفتن
گفتم مهم تن سلامتش ....
هیچ کس دلسوزتر مادر نیست
پس لطفاً فضولی نباشید

با حرف هیچ کس کاری نداشته باش
منم این مشکل رو داشتم و دارم
کلا ولش کردم دیگه. شربت ویتامین پدیا بست و سویق گرفتم که نیاز روزانش برطرف بشه و به زور و نازور روزی یه تخم مرغ بهش میدم واسه پروتیینش ، بعد دیگه در طول روز میسپارم به خودش ، گاهی خوب میخوره گاهی نه
سعی کن تنقلات مفید دم دستش بزاری خودش بخوره و اصلا بهش نگو بخور ، بجو ، قورت بده

ول کن بابا ،مردم همه بی فرهنگن ،ما خودمون همه یه مشت سو تغذیه ای بودیم الان در حال رژیم گرفتنیم آب کنیم خودمون رو

واااا من موندم به ادمای کوچه و خیابون چه حتی اگه قصد بدی هم نداشتن بنظرم اصلا کارشون درست نبوده هرکسی خودش میدونه لازم نیست کسی بگه

چقدره مگه وزنش
بیخود خرص نحور بزرگ میشن مارم میخورن
نمونش خودم

چند کیلو هست مگه

سوال های مرتبط

مامان آقا نویان مامان آقا نویان ۲ سالگی
سلام مامانای گل. خدا قوت. می دونم نق زدن اذیتتون می کنه ها، ولی واقعا کلافه شدم. پسرم تا خرداد ماه خیلی بهتر بود. حداقل نیم ساعت چهل دقیقه خودش بازی می کرد. از بعد سی ماهگی جونمو به لبم رسونده. روزی سه ساعت چهارساعتم باهاش بازی کنم، باز ولم نمی کنه بره ده دقیقه خودش بازی کنه. یه سره ازم اویزونه. با گریه بیدار می شه. با گریه غذا می خوره. تا از اسفند که شیرشو قطع کرده بودم تازه یه مقدار میل به غذا پیدا کرده بود. از اردیبهشت دیگه نمی ذاشت من بهش غذا بدم. انقد تمیز خودش می خورد کیف می کردم. الان دست به قاشق نمی زنه یک ماه و نیمه. تا سفره بیاد گریه آقا واسه نخوردن شروع می شه. خونه مامانم اینا میام بدتر می کنه. انقد بهشون بداخلاقی می کنه لگد می زنه دلم براشون می سوزه. انقد بهش محبت می کنن. نزدیکش نمی شن که غریبی نکنه. در صورتی که وقتی با اونا بود قبلا، اسم منو نمی آورد. با مامانم بازی می کرد. با بابام بازی می کرد. الان یا به من چسبیده یا در طی روز داره برا باباش گریه می کنه. باباشم که دیر وقت میاد. کلافه م. حتی وقتی دلم گرفته نمی تونم دو دقیقه بشینم گریه کنم. حتی دستشویی. انقد دستشویی نرفتم تنبلی مثانه شدید گرفتم ببخشید اصلا ادرارمو حس نمی کنم. نمی دونم چرا بزرگتر شد بدتر شد. انقدم پرخاشگر شده. اصلا هل دادن بلد نبود. لگد زدن بلد نبود‌ الان تو پارک هل می ده. کسی بخواد زودتر سوار سرسره شه لگد می زنه. پریروز که دستشو گرفتم گفتم چون اینکارو کردی باید بریم خونه. و رفتم از پارک. کتاب دست برا زدن نیست می خونم. داستان می گم که اینکارا خوب نیست. اصلا یه چالش عجیبی شده که تمومی نداره😭😭😭😭😭