۱۰ پاسخ

عزیزم یکی دو روز پیش مامانت یاد بگیر زودتر برگرد بعدا پشیمون میشی
سردیت هم بخاطر اینه کلا تو بارداری رابطه نداشتی و دور بودی یکم بگذره بهتر میشی

والا من از خدامه هیچکی برام نیاد دوست ندارم کسی به بچه ام دست بزنه

عزیزم به سلامتی وسایلتون رو جمع کنید برید خونه خودتون
خیلی بهتره

عزیزم شوهرتم گناه داره نیاز داره به دوتاتون، خب چرا بترسی بالاخره باید بری زندگیتو بی دلیل واسه خودت تلخ نکن

عزیزم این‌چیزاکاملاطبیعی ب خاطرهورمون های بدنته ولی اگ بهش بهابدی افسردگی میگیریامنم اینجوری بودم البته من ازاول خونه خودم بودم ولی این حساروداشتم مدام باخودم‌توجنگ بودهروقت حس بدمیومدسراقم سعی میکردم فکرموب جای دیگ مشغول کنم مثلابچه مومیدیدم میگفتم این ثمره ی عشقمونه هردفعه بایه چیزی ک خداروشکرنزاشتم ب مشکل بخورم توام همین کاروکن ازهیچی ام نترس وقتی تونیتی ازپس یه حاملگی ک خطرداشته برات استراحت مطلق رودی بربیاازپس بچه بزرگ کردنم برمیای توکل کن ب خداناامیدنشوسخت بودنش سخته اما شیرینه تویه مادرقوی هستی وبچت وهمسرت ب وجودتونیازدارن .بایدطبق روال بچت کاراتوبرنامه ریزی کنی وقتی خوابه تندتندکاراتوبکن من توخودم توحموم کن بچمومیشورم توروشویی سخته قشنگ بچه روبگیرتودست چپت اروم باآب ولرم بشور حموم کردنشم توحموم بشین زمین بچه روبزارروپاتتکیه ام بده ب خودت بعدازقبلم اب بازکن تولگن بزارهم حموم گرم شه آب نه سردباشه نه گرم ولرم بعدیواش اب بریزروبدنش ولی روسروصورتش نریز صورتشودستتوخیس کن بکش ب سرشم همین طورآهان قبل حموم بردن اگ چسب گوش داری بزن ب گوشش نداری وازلین بزن بیرون گوشش اب نره.بعدک خیس کردی بدنشوب لیفش سابون بزن اروم بکش ب بدنش بعداب بکش بعدبرش گردن اروم پشتشم همین طوریعدشامپوبریزکفدستت اروم بکش سرش ولی اب نریزیا دوباربرش گردون سمت خودت باشه صورتش اروم بادستت اب برداربریزسرشوبشور مواظب باش روصورتش نیادآخرسرم دوباریه اب ببدنش بزن وحوبه بپیچ ببربیرون ولی سعی کن باهمسرت ببری حموم هم تنهانباشی هم اون کمکت کنه اب بریزه روبچه.آروم کردنشم یادمیگیری دیگ یه بارتوبغل تکون میدی یه بارمیزاری روپات .ولی اصلانترس بروخونت اتفاقا بری حالت خوب میشه

گلم لطفااااا زودتر برگرد
نزار عادی بشه این حس برات
من دوماهه نمیدونم کیم و کجام پدرمو این بچه دراورده
ولی خونم و به هیچ جا ترجیح نمیدم
مطمعن باش آرامش خونه خودت سر چند روز بهت بر میگرده
نزار راحت زندگیت داغون شه دور از جون

بالاخره که باید برگردی گلم
عادت کردی به اونجا ، اما نگرانش نباش از پسش برمیای
چند روزی هم که اونجایی کاراش رو خودت انجام بده زیر چشم مامانت که ترست بریزه
چرا شوهرت رو دوست نداری؟ این مدت کنارت نبود؟

مگه همسرت باهات مهربون نیست؟ منم مث تو بودم فکر می‌کردم از پسش بر نمیام ببین میخوای بشوریش اولش سخته پاکش کن بعد بشورش اینجوری آسون تره ولی بری خونه خودت راحت تری همسرتم بهت کمک میکنه
من الان پسرم ۲ ماهشه همیشه میگفتم گریه کنه چجوری ساکتش کنم بلد نیستم ولی الان یه نق میزنه میفهمم مشکلش چیه

من ک از خدامه خونه خودم باشم مامانم میگه باید برم اونجا

بر برگشت زوده چند مدت موندی بمون قشنگ یاد بگیربعد برین

سوال های مرتبط