اینکه داستان من بدبخت بود و دارم اشک میریزم، اسم دوقلوهامم حمیدرضا و حلما بود ( الهی که بلا از حمید ضا و حلما شما دور باشه) ۹ شهریور تو ۲۱ هفته از دست دادم دخترم زنده بود و پسرم مرده
منم تنبلی تخمدان دارم و بارداری بعدی با سرکلاژ و استراحت گذروندم
اسم حمیدرضا و حلما که دیدم تمام بدنم تکون خورد باور نمیکردم تا چشمام از اشک تار شد
چقدر منی منم خیلی دلم واسه دوقلوهام میسوزه هر خانم حامله ای رم میبینم بیشتر دلم میسوزه خیلی سخته از دست دادن بچه هایی که جلو چشمت سالم به دنیا بیان بعد بمیرن بچه های منم هرکدوم چندساعت زنده بودن
از پارت اول تا آخر اشکم میریخت چی کشیدی انشالله خدا به بچه هات سلامتی بده
وای چی کشیدی عزیزم تصورشم سخته 🥺
ای بابا اشکمونو در اوردی که دختر
من نمیدونستم سقط داشتیا 😎
خدا دوباره بهت نگاه کرد گلم💋
اشکام درومدا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.