۱۲ پاسخ

بقیه پیاماتوخوندم چقددخترمنو تواخلاقشون یکیه

پسر منم همینع

م تو شهر غریب هستیم فامیلی دوستی نداریم ۲۴ ساعته دختر منم منو میبینه دقیق مثل شما همین مشکلات دارم باز ما حیاط داریم نمیره اونجا بازی نمیکنه همش منو میخواد من گوشی میدم دستش چاره ای ندارم

عزیزم غکر میکنم سنشونه اینم چالشه چون پسر من قبل عید تنها میرفت تو کلاسش الان میگ مامان بیاد گریه میکنه خونه خواهرام میره ولی جاهای دیگ میگ مامان بیاد اصلا کاری بمن نداشت مامانا هم چندتاشون گفتن

بنظرم اقتضای سنشونه،من فک میکردم دختر من اینجوریه ولی دقیقا انگار داشتی مارو توصیف میکردی درحالی ک دختر من قبلا اینجوری بود ک پیش خاله هاش بودنی ب من میگفت تو برو

وای پسر منم همینجوره مهمون میاد یا مهمونی میریم محکم دسته منا میگیره هر جا میرم دنبالمه😕☹☹

پسر منم همینه اینقدر تو خواب دنبال من میاد و لگد می نه بدن درد دارم از خواب سیر نمیشم

بفرست با باباش بره بیرون همش گردن خودت گرفتی میخواستی عادت نکنه

ینی انگاااااار دختر منو گفتی
دارم دق میکنم منم
چندمیلیون اسکیت گرفتم براش بره کلاس اونم داخل پارک که بچه ها دوس دارن
نمیااااد بریم دارم میترکم بخدا

پسر منم دقیقا همینه

دختر منم همینه

امسال دخترت رو پیش یک ثبت نام میکنی؟

سوال های مرتبط

مامان عشق مامان مامان عشق مامان ۴ سالگی
پسرمونمیتونم نگه دارم ازصبح ک پامیشه همش پایینه یک ثانیه یه جابندنمیشه اونقد ازپله ها میره میاد استخوناش دراومده توی دوهفته هی میره میاد کارش اینه نه غذامیخوره به خاطر اونجا نه رشویی میره ادرارشونگه میداره شکمش دشویی بزرگشونگه میداره . میره اونجا کولرشون خیلی خیلی بزرگه باز میکنن میره جلوکولر امروز میبینم میگه گدشتم درد میکنه فردا پس فردا دندوناش عفونت میکنه منم چن روز قبل قسم خوردم گفتم به پدرش هم بیاد سردرد بده بهم تاشب نزاره بخوابم پرتش میکنم این اتاق دیگه خیلی خواستم مواظبش باشم ولی اصن گوش نمیده الان دوساعته مطگه گوشام درد میکنه من ک کاری ندارم وقتی اونجا نمیرف غذاشوبه موقع میخورد استراحت میکرد بازی میکرد بدنش هم خوب بود ولی ازهمه چی محروم شده میگم بیا غدابخور میگه گ وه میخوری تو . صداش میکنم فوش میده بهم ‌. توی این چن هفته استخوناش دراومده ازلاغری میدونم بچه هس ولی من خیلی تلاش کردم تاامسال براهردردش فکرخیال خودموداغون میکردم دا نمیتونم جلوشوبگیرم دیگه ولش کردم هرجوری پیش میره بره شاید بگین چه مادری ولی واقعا خسته نشدم