پسرمونمیتونم نگه دارم ازصبح ک پامیشه همش پایینه یک ثانیه یه جابندنمیشه اونقد ازپله ها میره میاد استخوناش دراومده توی دوهفته هی میره میاد کارش اینه نه غذامیخوره به خاطر اونجا نه رشویی میره ادرارشونگه میداره شکمش دشویی بزرگشونگه میداره . میره اونجا کولرشون خیلی خیلی بزرگه باز میکنن میره جلوکولر امروز میبینم میگه گدشتم درد میکنه فردا پس فردا دندوناش عفونت میکنه منم چن روز قبل قسم خوردم گفتم به پدرش هم بیاد سردرد بده بهم تاشب نزاره بخوابم پرتش میکنم این اتاق دیگه خیلی خواستم مواظبش باشم ولی اصن گوش نمیده الان دوساعته مطگه گوشام درد میکنه من ک کاری ندارم وقتی اونجا نمیرف غذاشوبه موقع میخورد استراحت میکرد بازی میکرد بدنش هم خوب بود ولی ازهمه چی محروم شده میگم بیا غدابخور میگه گ وه میخوری تو . صداش میکنم فوش میده بهم ‌. توی این چن هفته استخوناش دراومده ازلاغری میدونم بچه هس ولی من خیلی تلاش کردم تاامسال براهردردش فکرخیال خودموداغون میکردم دا نمیتونم جلوشوبگیرم دیگه ولش کردم هرجوری پیش میره بره شاید بگین چه مادری ولی واقعا خسته نشدم

اگه از تربیت مادرشوهرت راضی هستی باهاشون کنار بیا خیلی کارا میتونی بکنی که هم تو راضی باشی هم پسرت هم اونا به نظرم سخت نگیر البته اگه از تربیتشون راضی هستی من که به شخصه راضی نیستم یه ساعتم پیش مادرشوهرم بمونه ولی پدرشوهرو وعموهاشو تا هرزمان باشه من مشکلی ندارم

کلی بازی کنه توپ بازی اسکوتر

عصرا پارک ببرش

عزیزم الان تابستونه خیلی کارا میشع کرد صب ک بلند میشه صبحونشو دادی وانشو تو حموم پر کن بره آب بازی گنه

من متوجه نشدم میره کجا دقیقا .پیش خانواده شوهرت یا تو حیاط اینا واسه بازی،
فقط اینو بگم بهتره براش قانون بذاری .به فحشاش عکس العمل ندی و براش مشخص کنی که فقط چندساعت میتونه بره بیرون و اگر به قانونی که میذغری عمل نکنه فرداش نمیذاری بره
چندبار غول قطعا گریه و زاری داره اما اگر وا ندی میفهمه که قانونه و باید پیروی کنه ازش .فقط سعی کن آرامش داشته باشی و دعواش نکنی و نزنیش یه وقت

عزیزم همه بچه ها الان شلوغ شدن ما بزرگتر ها هم کم طاقت....من وقتی بچم میره رو اعصابم ب این فکر میکنم خودم حوصلم نمیکشه بچمو نگه دارم از دیگران چ انتظاری باید داشته باشم بچمو نگه دارن